روایت عسگراولادی از دیدار با ولایتی

مصاحبه اختصاصی تبیان با عضو تشخیص مصلحت نظام

روایت عسگراولادی از ائتلاف ائتلاف ها و دیدار او با ولایتی در اینباره/نظر وی درباره شرط شرکت مفتونان در عرصه سیاسی و انتخابات و پیرامون افرادی چون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و خاتمی/ در چه صورت فتنه 92 بدتر از سال 88 خو.اهد شد؟/ شعار وی در این انتخابات چیست؟

اهمیت انتخابات به صورت کلی در این است که نظام مردم سالاری هر چهار سال یکبار برای مسئول اجرایی و مسئولان رده های مختلف اجرایی کشور تصمیم گیری می کند و مردم سالاری دینی اقتضا دارد که مردم برای مجری اصلی و مجریان تصمیم بگیرند. و از بین کسانی که صلاحیتشان احزار شده است به جانب اصلح حرکت کنند. و دارای اهمیت است که نظام هر چهار سال یکبار به وسیله مردم پالایش و نوسازی می شود. انتخابات برای مجلس از اهمیت بالایی برخوردار است همینطور انتخابات خبرگان و انتخابات برای گزینش شوراها از اهمیت هایی برخوردارند اما این انتخابات که برای مجری اصلی و مجریان درجات گوناگون مستقیم وغیر مستقیم است می تواند اهمیت انتخابات را برای ریاست جمهوری مشخص کند،اهمیت دیگر این است که ما در دهه چهارم انقلاب قرار داریم و در سه دهه تجربیاتی به دست آورده ایم. در این تجربیات روسای جماهیر ما و اعضای دولتمان فعالیت های مثبتی داشتند که به حمدالله تاریخ ما برخوردار از آن فعالیت های مثبت است البته کم و بیش روسای جماهیر و دولت هایمان نقاط ضعفی را هم از خود به یادگار گذاشتند که خود روسای جماهیر و چه اطرافیانشان و چه دولتشان باید برای دوره جدید مثبتات را پر رنگ کنند و آثار منفی را بتوانیم کاهش دهیم و اگر بتوانیم حتی آن را از بین ببریم. البته همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند شاخصه سالمان که در دوره ریاست جمهوری اولین سال از چهارسال است، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی دو جهش را می طلبد؛ که از فرصت های به دست آمده در صحنه سیاست بتوانیم جهشی را سامان دهیم که این جهش حماسی باشد. همچنین زیر ساخت های اقتصادی و امکانات طبیعی و اقدامات که در مسائل اقتصادی شده است و نیروهای انسانی ماهر و دلسوز که به حمدالله رشد کرده اند، باید حماسه اقتصاد مقاومتی رو به درجه اعلا خود برسانند. مقام معظم رهبری به دو حماسه ای هدایت فرمودند که بسیار سازنده است.

به نقش مسئولین در آفرینش حماسه اقتصادی و سیاسی اشاره کردید نقش مردم در آفرینش این حماسه ها چیست؟

سوال بسیار جالبی کردید که مقام معظم رهبری همین را متذکر شده بودند. که  رئیس جمهور آینده، دولت، قوای کشور و مردم باید توجه کنند که دوره حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است. در سیاست باید حماسه اش چند چیز را در بر داشته باشد. حماسه سیاست داخلی که به جانب یگانگی مردم به پیش رود که مقدماتش فراهم است اما باید که حماسی در اینباره حرکت کرد، اینکه سیاست داخلی ما مربوط به یک شخص و یک گروه نباشد ، سیاست داخلی که تمام اقشار، احزاب و جبهه ها در جامعه این سیاست را بتوانند به جانب کمال حرکت دهند و این نباشد که رئیس جمهور باز در اینباره از بارگاه خود بیرون آید و راجع به سیاست داخلی تصمیم بگیرد. حماسی عمل کردن درباره سیاست خارجی این است که چهارچوب های  قانون اساسی و خطوط تنظیم شده از جانب رهبری؛ از جانب مردم، احزاب سیاسی،جبهه ها، جناح ها، سلیقه ها وقطب ها باید مورد هم اندیشه قرار گیرد، به هر صورتی که ممکن است و بتوانیم حماسه  سیاست خارجی را به جانب کمال ببریم.

مقام معظم رهبری در سخنان اولین فروردینشان در مشهد فرمودند که هر دولتی نقاط ضعف و قوتی داشته که باید دولت بعدی نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را هم جبران کند، از نظر شما نقاط ضعفی که در این دولت باید جبران شود و نقاط قوتی که باید تقویت شود و در دولت بعدی ادامه یابد، چیست؟

این دولت موجود، دولت آقای دکتر احمدی نژاد با رای خوب مردم  و با تنفیذ رهبری و با تحلیف در حضور رئیس قوه قضاییه  در مجلس شورای اسلامی  با یک سرمایه خوبی آغاز کرد. به حمدالله در چند زمینه اقدامات مثبت بی سابقه و به جای ماندنی از خود به یادگار گذاشت که از آن جمله هست هدفمند کردن یارانه ها، از آن جمله هست سهام واگذار شده به دهک های پایین و از آن جمله آثاری از سفرهای استانی؛  که بیشتر مشکلات هر استان و حتی شهرستان و گهگاه بخش ها در این سفرهای استانی مورد بررسی قرار می گیرد و راه میانبری در خدمت مستقیم به مردم می باشد.  تقویت مبانی فرهنگی، اجتماعی، سیاست داخلی  و ستیز با استکبار و دشمنان خارجی، که آهنگ امام و رهبری بود؛ به صورت محسوسی در این زمینه ها عمل شد و اینها مثبت است. دولت آینده نباید به دلیل ضعف هایی که در اجرای هدفمند کردن یارانه ها وجود دارد، آن را سست کند. نباید سهام عدالت را سست کند. نباید حضور در استان ها شهرستان ها و بخش ها را کم اهمیت کند و نباید تلاش در کم کردن فاصله طبقاتی بین طبقات جامعه را  که این دولت به صورت ممتازی این تلاش را داشته است، سستکند و خیلی موضع گیری های داخلی و بعضی موضع گیری های خارجی  که در چهار چوب آهنگ ولایت بوده، اینها نباید سست شود.

اما در مقابل بنده احساس می کنم که این دولت با تیم نیامده و خود را به حزب و تشکل و در مجموع به مردم  بدهکار نمی داند. مردم مردم می کند مشورت مشورت می کند اما خیر، باید دولت آینده اتکای به یک مدیریت جامعی از احزاب و تشکل ها، از اندیشه ها داشته باشد، یک مدیریت جامعی که در یک تیمی فعالیت کند. نه اینکه اینطور جلوه کند من نمی گویم اینطوری هست، اینطور جلوه می کند که آقای رئیس جمهور صبح از اتاق بیرون میاد و یک تصمیمی می گیرد  که این تصمیم رو بیشتر اوقات نزدیک ترین یاران او بی اطلاع هستند؛ همین که در فرمایشات آقا بود؛ تصمیمات به تعبیر من شتاب زده، تصمیم های منهای مشورت، تصمیم های  به ظاهر سازنده ولی در واقع جدا کننده نیروها از هم. پس اگر بخواهم این را خلاصه کنم حداقل رئیس جمهور آینده و دولت او باید دارای  تیمی باشند که بتوانند این مشکلات رو به صورتی حل کنند که اقدامات مثبت گذشته سر جای خودش مستحکم شده اما موضع گیری ها و روش های منفی  کاهش پیدا کند، به این جانب که اصلا این موضع گیری ها دیگر نباشد.

رئیس جمهور آینده یکی از ویژگی هایش هم باید مشورت پذیری باشد، خود را مافوق همه نبیند و قانون پذیر باشد. جوری نباشد که قانونی که مجلس  تصویب و شورای نگهبان تایید کرده است را بگوید من این را قانون نمی دانم، در صورتی که رئیس جمهور قسم خورده است تا به قانون اساسی عمل کند. قانون اساسی می گوید که هر مصوبه ی مجلس را که شورای نگهبان تایید کند قانون است، رئیس جمهور در شانی نیست و نباید باشد که بگوید من این را قانون نمی دانم. قانون نمی دانم یعنی اینکه با اینکه قانون اساسی گفته قانون است من آن را قانون نمی دانم. چون راه تشخیص قانون و تشخیص غیر قانون با شورای نگهبان است، با مجلس هم نیست. مجلس تصویب می کند اما مصوبه مجلس قانونی شدنش به تصویب شورای نگهبان است.  فقهای عظیم شان شورای نگهبان و حقوق دانان دقیق و ارزشمند آن میتوانند بگویند چیزی قانون هست یا نیست، و دولت آینده  باید قانون پذیری داشته و مجری آن باشد.  باید استکبار ستیزی داشته و آهنگ رهبری بر سیاست خارجی مستولی باشد و هر روزی نرود به طرف اینکه به یک گوشه از سیاست خارجی رود و  یک کارهایی را شروع کند بدون اینکه در چهارچوب آهنگ ولایت در رابطه با سیاست خارجی یعنی جنگ و صلح باشد هر روزی به یک جانبی نرود و یک  تاسیسی یا به تعبیر عوام یک دکه ای در مسائل سیاست خارجی درست کند.سیاست خارجی ما  منسجم و تحت آهنگ ولایت  باشد.

بعضی از گروه های سیاسی اینگونه می گویند که ما فتنه ای که در سال 92 پیش رو داریم  به مراتب خیلی بدتر از فتنه سال 88 است، به چنین گفتمانی معتقدید و اگر تهدیدی هست این تهدید را چه می دانید؟

اگر ما آنچه که سبب فتنه 88 شد را ملاحظه نکنیم. دشمن از فتنه 88 مایه می گیرد برای فتنه ی نو یا تجدید سازمان فتنه های گذشته، و مانند فتنه 88 ما را گرفتار می کند. اما اگر توجه کنیم که فتنه 88 از کجا شروع شد می توانیم سربند ورود این سیل فتنه را بگیریم. سیل فتنه از آنجایی شروع شد که بعضی از نامزد ها و تشکل ها اجازه دادند بیگانگان در انتخابات ما اظهار نظر کنند؛ شب گفته و صبح نوشته ای داشته باشند. به تعبیر قرآن خطوات شیطان باشد و اینها خطوات شیطان را تبعیت کنند. باید سرچشمه دخالت بیگانگان چه به صورت شب گفته، چه به صورت صبح نوشته و چه به صورت های  شفاهی و مکتوب و الکتریکی و الکترونیکی و امثال اینها جلویش گرفته شود. اگر جلوی اینها گرفته نشود، همین دغدغه ای که افرادی دارند این دغدغه تحقق پیدا می کند، دشمن را باید مایوس کرد از دخالت در انتخابات .

اینکه خداوند در قرآن می فرماید که ولا تبتبعوا  خطوات شیطان سعی کنید در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها و عمل  به تصمیم ها  شما پیروی گام های شیطان رو  نکنید  و لا تتبعو خطوات . خطوات جا پا،  جا پای شیطان، واقعا شیطان در این 88 غیر از اینکه چهره های امنیتی سیاسی جاسوسی را به داخل کشور فرستاد، غیر از این، جاپاهایی را گذاشت که کسانی دانسته عوامل آنها بودند و کسانی نادانسته مفتون شدند، فتنه زده شدند و جا پای آن گذاشتند.

ما متاسفانه بعضی از نامزدها  و بعضی از طرفداران اینها را  گرفتار خطوات شیطان یافتیم . اگر این را ملاحظه نکنیم همینطور که دغدغه خاطر عده ای است که شما  نقل کردید فتنه ها در 92 پیچیده تر از 88 خواهد شد.

شما در همایش سراسری جبهه پیروان که برگزار شد گفته بودید با یک 5 قطبی در این انتخابات روبرو هستیم، این 5 قطبی رو تشریح کنید؟

در انتخاباتی که مقام معظم رهبری راجع به متن  تشکل ها، احزاب، جمعیت ها  تشویق به اینکه شرکت حداکثری وجود داشته باشه، داشته اند، بعد در فرمایشاتشان فرمودند که (تا آنجا که من نقل به معنا می کنم)  اصلاح طلب ها معنی ندارد که در انتخابات شرکت نکنند خب این یک قطب است.

اصولگرایان که تقریبا سه دسته هستند؛ اینها منعی نبوده برایشان که شرکت کنند یک دسته از اصولگرایان هستند که با یکدیگر هم اندیشی دارند و زیر چتر جامعتین  جامعه محترم مدرسین و جامعه روحانیت مبارز هستند  این قطبی از اصولگرایان؛  یک دسته ای هستند از اصولگرایان  که نقد بر این جبهه دارند به عنوان پایداری یا عناوبن دیگری مشغول فعالیت اند این قطب سوم ، قطب چهارم طرفداران رئیس جمهور هستند  با عناوینی که می گویند بهار یا پاییز یا تابستان یا زمستان کاری نداریم اما یک عده ای طرفدار رئیس جمهور و دولت هستند اینها می خواهند نامزد داشته باشند . قطب پنجم منفریدینی هستند که مستقل  یا تجزیه شده ی از این چهار قطب هستند. این پنج قطب را باید پیش بینی کنیم و ما در همان همایشی که فرمودید اصرارمان بر این بود که هیچ یک از این قطب ها همدیگر را تضعیف نکنند. از سه بخش اصولگرا هیچ کدام همدیگر را تضعیف نکنند. اصولگرایان اصلاح طلبان را تضعیف نکنند و اصولگرایان و اصلاح طلبان منفردان را تضعیف نکنند. تا خواست حضرت آقا  که شرکت حداکثری است، پدید آید، زیرا آنکه هر سلیقه ای بتواند نامزدی داشته باشه و از آن نامزد تبلیغ کند. منتها شرط آن این است که نامزدها صلاحیتشان احراز شود.  شرط آن این است که در چهارچوب قانون اساسی  حرکت کنند. شرط دیگرش این است که  مجموعه سعی کنند به دشمنان خارجی اجازه ورود در صحنه انتخابات ندهند. اگر هر کدام از این 5 قطب به دشمنان خارجی اجازه دخالت بدهند، قطعا چون مقدمه فتنه است باید با آن مبارزه کرد اما اگر نه، هر کدام از این  5 قطب خودشان هستند و نامزدشان و از او تبلیغ می کنند و نفی نامزدهای دیگر را نمی کنند، هیچ پایی جای پای دشمنان خارجی نمی گذارند؛ اینها باید در صحنه باشند این شرکت حداکثری را در پی دارد و هر کس هم انتخاب شد، نماینده همه است .

زیست سیاسی اصولگرایان و  وضعیتشان را در شرایط اخیر چگونه می بینید؟ آیا نسبت به آنطور که باید برای انتخاب پیش روند، جبهه آرایی هایشان را مناسب ارزیابی می کنید یا نیاز به اصلاحاتی است؟

به حمدالله بنده هم خادمی هستم  در بخش اصولگرایانی که زیر چتر جامعتین اراده کردند، تصمیم دارند و دارند پیش میروند. عرض می کنم که این چهارچوبی که اصولگرایان آماده کردند که جامعه محترم مدرسین و جامعه روحانیت  مبارز اگر تایید کردند، عمل کنند. این چهارچوبی است که یک گفتمان مصوبی که در مجموعه تصویب شود، را برای انتخابات نهایی کنیم. در ادامه برای دولت آینده از این گفتمان برنامه تصویب کنیم. کسانی را که به این گفتمان و برنامه معتقدند  و صلاحیتشان احراز شده را دعوت کنند به عنوان تیم، بیایند دور هم دیگه بنشینند این گفتمان و برنامه را ببینند؛ و بعد به دنبال این باشند که از گفتمان، برنامه و تیم به جانب مصداق بروند. مصداقی تعیین کنند که از این مصداق روحانیت، جامعه مدرسین و اصولگرایان، اصلح بشناسند . من از بین چهار چوبی که معین و شروع شده، مقدمات آن را چهارچوب مفیدی می بینم، که تجربه انتخابات های  گذشته است. منتها یک مسئله هست که ما در جبهه پیروان خط امام و رهبری در چهارچوبی که عرض کردم به دنبال این هستیم که همه اصولگرایان را به دور هم جمع کنیم.البته در جبهه ما 14 تشکل هستیم و اعلام شده ما در جبهه به سه نامزد رسیدیم، که آنان را معرفی کردیم و روحانیت مبارز هم  نامزدهاشان را معرفی می کنند و به سه نفر ما اضافه می شوند  که جمعا حدود ٥ نفر می شوند. باز برای جمع اصولگرایان که سوال دیگر شما است اینکه ما می خواهیم با ائتلاف 2+1 با اینها ما مذاکره داشته باشیم مذاکراتی هم شروع کردیم، به آنها هم عرض کردیم ما جزو برنامه اولیه مان این بود که شما سه نفر در فهرست ما هستید. اما به شما سه نفر نمی شود اکتفا کنیم. می خواهیم که 5 الی6 نفر به سه نفر شما افزوده شود و تیم سامان بگیرد اما نه اینکه ما کسانی را بیاوریم بدون مشورت با شما، می خواهیم با شما مشورت کنیم و اگه ما سه نفر داریم، رو حانیت یکی دو نفر داره و اگر شما سه نفرید این تقریبا میشه هفت الی هشت نفر ممکن است ما تا ده نفر برسیم. یعنی وقتی ما خواسته باشیم با جبهه پایداری صحبت کنیم یا با جبهه ایستادگی یا با عزیزان منفردی در که در اصولگرایان هستند ممکن است تا ده نفر هم بشویم. اما این ده نفر همه باید صلاحیتشان تایید شده باشد؛ همه باید تصمیم جمعی را قبول کنند،همه باید اگر که به مصداق رسیدیم و مجموعه وجامعتین مصداق رو تایید کردند، همه موید او باشند.همه حاضر باشند با او همکاری کنند. بعضی از عزیزان هستند که به صورت انفرادی نامزد اصولگرایی هستند اما می گویند ما وزیر هیچ رئیس جمهوری نمی شویم یا می گویند ما به نفع هیچ نامزدی کنار نمی رویم اینها در این غالب نمی گنجند.

من در مناظره با حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی ، وقتی از صحبت ایشان استشمام می شد که جبهه پایداری می خواهد خودش مستقلا نامزد معرفی کند  بنده عرض کردم "بیا سوته دلان گرد هم آییم" و بنشینیم دور هم دیگر، چون تصور ما این است که وقتی نامزد اصولگرایان با رای بالایی می آید که همه با هم باشیم و هم اندیشی داشته باشیم.  حتی وقتی که جلسه مناظره تمام شد من سرپایی که به ایشان اظهار ارادت می کردم گفتم که فراموش نکنید شعار من این است که "بیا سوته دلان گرد هم آییم".

شما همیشه به عنوان یک چهره انقلابی همیشه منادی وحدت درجمع اصولگرایان  بوده اید، حالا اینکه شما یا ائتلاف سه گانه کدام به سوی وحدت بیایید این برای شما مهم است؟

نه ما اتفاقا معتقدیم که همه مان یک جا با هم بیایم یعنی رئیس دو جامعه از همه ما دعوت کند تا بیاید همه با هم کار کنیم.

در واقع ائتلاف زیر چتر جامعتین شکل بگیرد؟

بله، من فکر نمی کنم که این دچار اشکالی باشه

نظر مثبتی هم از جانب ائتلاف سه گانه مشاهده کرده اید؟

بله در روزهای اخیر من درخواست کردم و ملاقاتی با آقای دکتر ولایتی داشتم قبلا خواستم تا با سه نفرشان از جانب جبهه پیروان ملاقات کنم، ایشون گفتند خود ایشان تشریف می آورند ، بنده گفتم که دفعه گذشته شما تشریف آوردید اینبار بنده می خواهم بازدید شما بیایم و رفتم خدمتشان در بیمارستان مسیح دانشوری. ساعتی را با هم نشستیم صحبت کردیم و من تقاضایم همین بود و ایشان رد نکردند که اصلا شما سه نفر مستقل شروع کنید و سه نفر ما مستقل اینگونه نباشد بلکه  ما بخوایم منتظر باشیم که آیت الله مهدوی کنی و آیت الله  یزدی از مجموعه ما دعوت کنند  و بگویند بیایید با هم  کار کنیم.

شما درباره ائتلاف سه گانه چه نظری دارید؟

همانطور که خدمتتان عرض کردم من ائتلاف سه گانه را به آقای ولایتی عرض کردم که شما هر سه نفر چه آقای دکتر قالیباف، چه آقای دکتر حداد عادل و چه شما جزو سه نفری بودید که ما در نظر داشتیم، منتها می خواستیم که با هفت هشت نفر شروع کنیم و معتقد نبودیم که با سه نفر شروع کنیم. حالا  شما شروع کردید و این یک قدم به پیش است و  ما هر سه نفر شما را قبول داریم.

من خدمت شما هم این را عرض می کنم الان در مجموعه این 6 نفر که سه نفر از آن ائتلاف و سه نفر از جبهه ما؛ شش نفری که الان داریم، گذشته از آنکه جامعه روحانیت آقای پور محمدی را معرفی بکند یا کس دیگری را،  این 6 نفر دو نفر از تهران هستند، آقایان ولایتی و حداد عادل دو تهرانی اصل اند، یک نفر از کرمان، یک نفر از شمال  کشورا ست آقای متکی و یک نفر آذری زبان از زنجان. به  نظر بنده یک پیاز خوبی است. آقای قالیباف در مدیریت اقتصادی و زیر بنایی، آقای متکی در سیاست خارجی، آقای دکتر ولایتی دارای سوابق بسیار خوبی هستند، آقای حداد عادل یک دانشمند کم نظیر و در کار فرهنگی اصالتی دارند، آقای آل اسحاق در کار اقتصادی تبحر و تجربه در بخش خصوصی و بخش دولتی دارند و آقای باهنر در مدیریت سیاسی کشور. بنده خواستم این را عرض کنم که شما ارزیابی بنده را راجع به این سه نفر خواستید من ارزیابی ام را راجع به 6 نفر گفتم و همچنین راجع به آقای پورمحمدی من واقعا ایشان را شایسته می دانم و این شایستگی از جهات مختلف است و از شناختی که بنده خدمت ایشان دارم، اگر ایشان هم اضافه شود، این هفت نفر به نظر من یک مجموعه ای  هستند دارای جهات مختلف و من به آن سه نفر قبلا اعتقاد داشتم که خودشان کاری را شروع کنند، حالا هم کاری را شروع کرده اند و آقایان  قالیباف، ولایتی و حداد عادل قدم هایی را برداشتند و پیش رفتند ما هم با آن قدم ها موافق هستیم و می خواهیم که تیم یک تیم کامل تری شود.

همچنین در توضیحات آقای ولایتی که باز ملاقات هایی  داشتند توضیحات خودشان هم حکایت از این داشت که این مدل را می پسندند. بنده اینطور گفتم که مثلا خودمان برای هم اندیشی از خودمان شروع نکنیم برای اینکه این بزرگان، ما را دعوت کنند که با یکدیگر هم اندیشی داشته باشیم.

برای تایید اصلاح طلبان به شورای نگهبان پیشنهاد خاصی دارید؟

بنده در کار شورای نگهبان دخالت نمیکنم اما به اصلاح طلبان جلوتر عرایضی داشتم که هر کس در فتنه ساکت بوده یا همراهی داشته باید از فتنه تبری بجوید، نه از اشخاص، از فتنه، فتنه ی آمریکا، انگلیس و اسرائیل، البته مقام معظم رهبری در گفتار آغاز سال راجع به آمریکا وانگلیس و اسرائیل پیک تحلیلی  فرمودند که از تفسیرهای ویژه خود ایشان برخوردار بود .

بنده عرض می کنم که اگر کسی در فتنه دخالت نداشته و صلاحیتش احراز شد می تواند نامزد شود. اگر در فتنه با فتنه مبارزه نکرده، سکوت کرده یا یک  قسمت هایی همراهی کرده است  باید از فتنه تبری جوید. چرا؛ چون اگر از فتنه تبری نجوید و آن روزها، فتنه هر کاری کرد یا خود او هم یک بخشی از آن را همراهی کرده، نمی تواند امید داشته باشد که شورای نگهبان اصلا صلاحیت او را بررسی کند به این دلیل که  او به طور کل خارج از بررسی قرار می گیرد.

بنده اصلا تقاضایی از شورای نگهبان ندارم، چون شورای نگهبان مسلط بر اوضاع خود است و احتیاجی به اینکه کسی توصیه ای  به او کند ، ندارد اما چرا  به نامزد ها این توصیه را دارم اگر نامزدی در فتنه 88 فعال بوده و حالا کناره گیری کرده است باید تبری جوید اگر کسی در فتنه 88 دیده است که آنها مرگ بر اصل ولایت فقیه  می گویند ولی سکوت کرده است، باید الان تبری جوید. همچنینن در این حاشیه،. بنده واقعا به عزیزانی که آنها را مفتون می دانم نه فتنه ساز، فتنه ساز امریکا و آنگلیس اند. این را عرض می کنم که این مفتون ها اگر که پوزش نطلبند، در مجموع نمی توانند باشند. باید از اینکه فتنه ساز توانسته از اینها، از سکوت شان و از زمینه سازی اینها سو استفاده کنه، پوزش بطلبند. اینها اگر بخواهند بیایند جزو مجموعه قرار گیرند لازمه آن این است که از رهبری و امت پوزش بخواهند و به نظر من رحمت واسعه اسلام به واسطه رهبری گشوده بوده و هست. منتها اگر بگویند که لزومی ندارد که ما پوزش بطلبیم یعنی تاییدات آنان راجع به فتنه استمرار دارد.

و إنّی لغفّار لمن تاب و آمن و عمل صالحاً ثم اهتدی" (سوره ی طه، آیه 82)

من در مناظره  با حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا تهرانی عرض کردم  وقتی سوال در آنجا این بود که  آنان که گرفتار فتنه شدند چه باید کنند؟ آیا راهی برای  عادی شدن و بازگشت وجود دارد؟ گفتم بله، خدا معین فرموده است و آیه قرآن را خواندم  و انی لغفار لمن تاب  من بسیار آمرزگار هستم برای کسی که توبه کند،  اما کسی که توبه نکند خودش را بیرون نگه داشته است وانی لغفار لمن تاب.  اما این تنها نیست و آمن، اثبات ایمان کنه این دو تا به تنهایی نیست و عمل صالحا توبه کننده باید با عمل صالح نشان دهد که در مجموعه نهم دی است، در مجموعه 22 بهمن است. اما می فرماید این هم کافی نیست ثم اهتدی، بگو از رهبری و از شاکله نظام دموکراتیک اسلامی یعنی حرکت به جانب جمهوریت و اسلامیت هر دوی آن و حرکت به جانب مردم سالاری دینی  داشته باشند. این چهار شرط را باید عزیزانی که در فتنه گرفتار بودند دقت کرده و انجام دهند.

بنده هیچ کس را در داخل کشور فتنه ساز نمی دانم فتنه ساز انگلیس، آمریکا و اسرائیل است اما بعضی از اینها مفتون شدند، فتنه اینها را استخدام کرد، بعد  بعضی از اینها زمینه ساز شدند بعضی از اینها همراهی کردند، بعضیا  از اینها وقتی که شعار نه غزه نه لبنان داده می شد، وقتی شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه داده می شد، وقتی روز عاشورا اهانت به شهادت و سیدالشهدا می شد، وقتی که عکس امام پاره میشد آنان این افراد را مردانی خدای جوی می دانستند. اینها  باید که غفاریت خدا را توجه کنند و انی لغفار رو لمن تاب،  اما شرط بعدیش اینه که ایمانش را تجدید کند و امنه، شرط بعدیش این است که بر اساس تجدید ایمان عمل صالح کند.  شرط بعدیش این است که که منتظر هدایت باشد، ثم اهتدی.

نظرتان را درباره آقایان خاتمی،هاشمی و ناطق نوری بفرمایید؟ و اینکه از نظر شما این افراد نسبت به اینکه مواضعی نسبت بهشان هست یا اینکه تجربیاتی دارند آیا حضورشان را در انتخابات مثبت ارزیابی می کنید یا معتقدید نیروهای جوان تر و حتی از نیروهای بدون حاشیه تر در این عرصه وارد شوند، بهتر است؟

راجع به انتخابات  که به بنده مربوط نمی شود باید اینها نامزد شوند و باید صلاحیتشان را شورای نگهبان باید تایید کند.

بنده نمی توانم بگم که این افراد بیایند یا نیایند، می توانم بگویم که هیچ کدام هنوز اعلام نامزدی نکردند. اگر نامزدی اعلام کنند هم با بنده نیست که تا دراینباره اظهار نظر کنم  بلکه با شورای نگهبان است اما بنده  این راعرض می کنم جلو تر هم عرض کردم، تاریخ جمهوری اسلامی را منهای هاشمی نمی شود نوشت. آقای ناطق نوری یک سردار ماست و این سردار در بسیاری از جبهه ها با تمام وجود در جبهه بود. آقای خاتمی واقعا  در دوره  خود، یک مثبتاتی دارد ،من جمله باز کردن صحنه سیاسی کشور و اساسا یک ابتکاراتی در اینباره داشت.  این افراد هر کدام در تاریخ جمهوری اسلامی نقش هایی داشته و دارند اما تا نامزد نشوند نمی توان دربارشان صحبت کرد. نامزد شوند هم شورای نگهبان باید دراینباره اظهار نظر کند ولی بنده معتقدم که اینها در بین مردم آرایی دارند، متفاوت اما آرایی دارند و خدمات هر کدامشان قابل تردید نیست  بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی را آنان با تمام همتشان نگاشتند.