تبیان، دستیار زندگی
بیش از 40 روز از خداحافظی زمین خاکی با مادر نامدارترین خلبان جهان می‌گذرد، مادری که رفتنش داغی دیگر بر دل‌ها نهاد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تنها خواسته‌ مادر شهید شیرودی از رهبر انقلاب


بیش از 40 روز از خداحافظی زمین خاکی با مادر نامدارترین خلبان جهان می‌گذرد، مادری که رفتنش داغی دیگر بر دل‌ها نهاد. بسیاری از صاحبنظران جنگ‌های هوایی «علی اکبر شیرودی» را نامدارترین خلبان جهان نامیدند چنان كه شهید فلاحی می‌گوید او غیرممكن را ممكن ساخت و كسی بود كه وقتی خبر شهادتش را به امام دادیم، فرمود: او آمرزیده است.


شهید شیرودی

خواهر شهید شیرودی می‌گوید: مادرم با رهبر معظم انقلاب دو بار دیدار داشت، یک بار حضرت آقا به منزل‌مان آمدند و یک بار هم مادر به دیدار ایشان رفت، در هر دو دیدار مادرم فقط یک درخواست از حضرت آقا داشت.

خواهر شهید «علی اکبر شیرودی» از پدر و مادرش به عنوان اسوه صبر و شکیبایی یاد می‌کند و می‌گوید: پدر و مادرم علاقه زیادی به علی‌اکبر داشتند؛ من فکر نمی‌کردم در غم شهادتش آنها این قدر صبوری کنند. در جنگ کردستان برادرم به خاطر مشغله کاری چند ماه نتوانست به مرخصی بیاید. بعد از چند ماه که آمد، مادرم مانند پروانه دور علی‌اکبر چرخید و بی‌هوش شد. من آن لحظه فکر می‌کردم اگر برادرم شهید شود، برای مادرم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما دیدم صبوری‌های مادرم را. زانوی غم بغل نگرفت، بی‌تابی نکرد، بلکه 40 روز بعد از شهادت علی‌اکبر وارد فضای اجتماع شد و در شاخه‌های کمک‌رسانی به جبهه حضور فعال داشت.

در آن ایام به دیدار خانواده شهدا و جانبازان می‌رفت تا به آنها روحیه بدهد و خودش نیز در کنار آنها روحیه بگیرد.

وی ادامه می‌دهد: مادرم برای مشکل‌گشایی روستاییان تلاش می‌کرد؛ منزل شخصی‌اش را پایگاه کمک‌رسانی به مناطق جنگی کرده بود؛ 6 ماه بعد از شهادت علی‌اکبر همراه با تعدادی از مادران شهدا با کاروانی از کمک‌های مردمی به جبهه‌های جنگ رفت و با حضور در بین رزمندگان به آنها روحیه داد.

شیرودی بیان می‌دارد: مادرم اسوه صبر و استقامت و پایداری بود؛ او داغ سه فرزند جوان و داماد شهیدش را دید؛ اینها باعث نشد که روحیه‌اش را از دست بدهد و سی سال پرچم شهادت فرزندش را به دوش کشید و همواره تلاش ‌کرد فرهنگ شهادت را در اذهان مردم زنده نگه دارد.

وی می‌افزاید: چند سال قبل که مادرم به دیدار رهبر معظم انقلاب رفته بود، ایشان از مادرم پرسیدند: «چه خواسته‌ای دارید؟» مادرم پاسخ داد: «سلامتی شما»، آقا فرمودند: «چند سال قبل هم که در منزل شما مهمان بودیم، شما همین را گفتید»، مادرم گفت: «ما شهید ندادیم که خواسته‌ای داشته باشیم».

مادرم معتقد بود خانواده شهدا باید کار زینبی کنند و راه شهدا را ادامه دهند.

علی اکبر در خواب می‌بینید که احمد یک پارچ آب یخ را روی سر او می‌ریزد و می‌گوید: «علی اکبر خوابی؟ مناطق غرب وضعیتش خوب نیست، بلند شو به عملیات برو»

خواهر شهید شیرودی از هویت ولایت مداری می گوید: «یکی از روزها که شهید شیرودی به مرخصی آمده بود، به او گفتم: چرا وقتی به مرخصی می آیی زود به جبهه برمی گردی؟ بدان که خانواده ات نیز به شما نیاز دارند. در جوابم گفت: زمانی که به مرخصی می آیم و به منزلم در کرمانشاه می روم، وقتی نگاهم به عکس امام خمینی(ره) که روی دیوار است می افتد، ناخوداگاه حالتی به من دست می دهد، انگار امام با من حرف می زند و می گوید: چرا به خانه آمدی؟ جای تو در اینجا نیست باید به جبهه برگردی. به همین دلیل احساس شرم می کنم وقتی نگاهم به عکس امام می افتد، نمی توانم زیاد در مرخصی باشم چون مسئولیت سنگینی بر دوش دارم.

شهید شیرودی

«فاطمه سیلاخوری» مادر امیر سرلشکر خلبان شهید «احمد کشوری» درگذشت مادر خلبان شهید علی اکبر قربان شیرودی را تسلیت می گوید و از خداوند منان برای روح آن مادر بزرگوار بخشش و رحمت الهی را خواستارمی شود. فاطمه سیلاخوری در ادامه به بیان خاطره‌ای از این مادر بزرگوار یک هفته قبل از شهادت فرزندش می پردازد: علی اکبر تازه از عملیات به خانه (روستای بالاشیرود تنکابن) برگشته بود، شب شهید کشوری را در خواب می‌بیند. این در حالی بود که چهار پنج ماهی از شهادت کشوری می‌گذشت. وی در ادامه می گوید: گویا علی اکبر در خواب می‌بینید که احمد یک پارچ آب یخ را روی سر او می‌ریزد و می‌گوید: «علی اکبر خوابی؟ مناطق غرب وضعیتش خوب نیست، بلند شو به عملیات برو.»

فاطمه سیلاخوری تصریح کرد: شهید شیرودی این خواب را برای مادرش تعریف کرد و بعد از آن به عملیات رفت و رشادت‌ها آفرید و در همان عملیات که در تاریخ 8 اردیبهشت سال 60 رقم خورد با شولای شهادت به دوست شهیدش (شهید کشوری) پیوست.

فرآوری:سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: خبرگزاری فارس، وب سایت شهدای سرزمین پاک ایران، وبلاگ پرواز آخر، خبرگزاری اهل‏بیت(ع)