جانبازان رهبران این نهضت اند .
امام خمینی ( ره)
پیامبرصلى الله علیه وآله: مَن جُرِحَ فی سَبیلِ اللَّهِ جاءَ یَومَ القِیامَةِ ریحُهُ كَرِیحِ المِسكِ... علیه طابع الشهداء
هر كس در راه خداوند مجروح شود، در حالى وارد قیامت مىشود كه بویش چون بوى مشك است... و نشان شهیدان را دارد
هر كس در راه خداوند مجروح شود، در حالى وارد قیامت مىشود كه بویش چون بوى مشك است... و نشان شهیدان را دارد
سالروز خجسته میلاد حضرت ابوالفضل عباس(ع)، حماسه آفرین دشت کربلا بنام روز جانباز نامیده شده است. جانبازانی که حکایت شگفت آفرینی آنها در میدان های عرفان و حماسه تکان دهنده بوده است.
ملت ایران همیشه و در همه جا و در تاریخ بلندش قهرمانان نام آوری دارد که همواره به وجود آنان می بالد. اینان نام آوران عرصه خونین جنگ و حماسه و نبردند، یا صاحب نامان عرصه های ژرف و شگرف علم و عرفان و مذهب. به شهادت تاریخ هیچ قومی و ملتی به اندازه ملت رشید ایران، در دامن خودش، دلاوران حماسی، اسطوره ای و عرفانی پرورش نداده است. قهرمانان حماسه ساز ما در جبهه های جنگ تحمیلی روحشان آکنده از فضایل نورانی و انسانی بود و ملت های دیگر همواره این نام آوران دنیای حماسه اسطوره و عرفان ما را ستوده اند و همواره آرزوی داشتن چنین کسانی را در خیال خود پرورانده اند.
مردانی که هشت سال در برابر یورش گسترده و همه جانبه دشمنان نور و روشنایی، ایستادگی کرده اند و مقاومتشان را نشان فرشتگان دادند،آنها فقط قهرمانان جسم نیستند،بلکه پهلوانان روح نیز می باشند.
وقتی دشمن آتش در این سرزمین انداخت و شعله های سرکش و مغرور این آتش بخش وسیعی از خاک سبز ما را فرا گرفت، جمعی از فرزندان این دیار خود را به دل این آتش زدند، با آتش پنجه در پنجه افکندند و خود را سوختند تا سر زمین و آیینشان سبز بماند. آنها بدون اینکه هراسی به خود راه دهند سالها دل به خدا و تن به طوفان سپردند وسرانجام به رسم هدیه عضوی از بدن خود را که از خدای سبحان امانت گرفته بودند، تقدیم حضرت رب العالمین کردند.
جانبازان شیمیایی ما، گمنام ترین و سربلند ترین قهرمانان جبهه های دفاع مقدس هستند. آنها هر روز، زندگی در میان شعله های آتش را تجربه می کنند. داستان نشستن شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم(ع) در دل آتش حکایت همین جانبازان ماست که از نسل معنوی همان پیامبر آتش نشینند. جانبازان دلاور ما در هر جایی از جبهه های مقدس ردپایی از خود گذاشته اند که آثار آنها را در تمامی جبهه های غرب و جنوب می توان دید.آنها گاه در لابلای کوه های سر به فلک کشیده کردستان به جست وجو و دفاع مشغول می شدند و گاه در میان امواج خروشان کارون و اروند، در پی دیار دلدار، تن به طوفان دریا سپرده اند، که حکایت شان یک تاریخ حادثه را در برابر ما آشکار می کند.
فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبری درباره جانبازان
... جانبازان ما هم عمدتا از همین مجموعه ى فداكار تشكیل شده اند؛ یعنى كسانى كه با همین ...احساس و با همین روحیه از محیطهاى شغلى و درسى و كارى و خانوادگى خودشان بیرون آمدند؛ در همان میدان خطر رفتند و تا مرز شهادت هم پیش رفتند؛ منتها شهادت نصیبشان نشد و به زندگى برگشتند؛ لیكن با نقص جسمانى ، سلامت خودشان را فداى این راه كردند؛ بعد هم صبر كردند...
... وقتى جانباز صبر مى كند، وقتى پاى خدا حساب مى كند، وقتى یك جوان نیرومندِ زیباى برخوردار از محسنات طبیعى ، با از دست دادن پا، دست ، كبد، سلامتى و محروم از بسیارى از خیراتى كه انسان بر اثر سلامت جسمانى از آنها برخوردار مى شود، درمیان سایر مردم راه مى رود، اما شاكر است ، اما احساس سرافرازى و سربلندى مى كند كه در راه خدا كارى كرده ؛ این قیمت و ارزشش از شهداى ما كمتر نیست ؛ گاهى هم بیشتر است ...
...من به شما عرض كنم ، براى یك ملت اگر عزت سیاسى و اجتماعى مطرح است ، اگر رفاه مادى و رفاه در زندگى مطرح است ، اگر رسیدن به آرزوها و آرمانهاى بزرگِ معنوى و دنیایى و آخرتى - هر دو مطرح است ، اگر دنبال علم است ، اگر دنبال قدرت جهانى و بین المللى است ، هرچه كه این ملت به دنبال آن است ، این در صورتى تامین مى شود كه این ملت بتواند یك عناصرى را، یك چیزهایى را در خود به وجود بیاورد؛ اول ایمان است ، ایمان به همان هدف ؛ ایمان به همان راه...
...بى ایمانى و ولنگارى و بارى به هرجهتى و دمدمى مزاج بودن ، با آینده ى روشن و افتخارآمیز نمى سازد. شما اگر تاریخ را نگاه كنید، خواهید دید هر ملتى هم كه به جایى رسیده است ، اولین چیزى كه داشته است ، ایمان و اعتقاد بوده است . اگر سیر تاریخ را مطالعه كنید - نه تاریخ هزار سال و پنج هزار سال قبل ؛ نه ، همین تاریخ معاصر؛ همین كشورهایى كه امروز در دنیا هستند؛ اگر به تاریخ همین ها مراجعه كنید - مى بینید آنچه كه دارند - حالا هرچه هست - امور مثبت و ایجابى كه از آن برخوردار هستند، این در یك فصلى به آنها داده شده است كه در آن فصل ، این خصوصیات را داشته اند؛ اول ایمان . آن وقت آن جامعه یى كه با فكر درست خود، با تشخیص درست خود، عزت و افتخار و سعادت زندگى را در راه خدا یافته است و مى داند كه اگر به دین خدا عمل كند، هم دنیا و هم آخرت ، هم مادیت و هم معنویت با هم نصیب او خواهد شد، اولین شرط این راه این است كه به این فكر، به این مبنا، به این راه ایمان داشته باشد....
منبع : WWW.IRIB.IR