تبیان، دستیار زندگی
اگر قرآن كریم از عقب‏افتادگان انسانى به عنوان كر و كور و لال یاد مى‏كند، پیش رفتگان بشرى را نیز معرفى مى‏نماید كه چنان به نور معرفت و یقین روشن‏اند كه در افق دید خود بهشت و جهنم را در همین دنیا مى‏بینند:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وضعیت انسان‌های عقب افتاده !

تعصب

از رسول مكرم اسلام(صلی الله علیه و آله) نقل شده كه فرمودند:

لیس الاعمى من یعمى بصره انما الاعمى من تعمى بصیرته‏؛

نابینا كسى نیست كه چشم ظاهرش نمى‏بیند، بلكه نابینا كسى است كه بصیرتش (چشم باطنش) بسته است‏، (منتخب میزان‏الحكمه، روایت 780، ص 71).

ما توسط نور ظاهرى امور محسوس را مشاهده مى‏كنیم و خورشید و ماه و چراغ بیش از این كه فضا را روشن نمایند و در بینایى ظاهرى بشر را یارى كنند كارى انجام نمى‏دهند. اما نور باطن (بصیرت) همه نقص‏هاى انسان را برطرف و تمام دردهاى او را درمان مى‏كند و از آن جهت كه به وحدت و جمع نزدیك‏تر است، در صورتى كه درون كسى را روشن كرد. ساحت جانش چنان نورانى مى‏شود كه هم صحنه‏هاى خوبى را در خواب و بیدارى مى‏بیند هم آهنگ‏هاى خوبى را مى‏شنود. هم رایحه‏هاى دل‏انگیزى را استشمام مى‏كند و هم لطیفه‏هاى فراوانى را لمس مى‏نماید.

آرى، اگر قرآن كریم از عقب‏افتادگان انسانى به عنوان كر و كور و لال یاد مى‏كند، پیش رفتگان بشرى را نیز معرفى مى‏نماید كه چنان به نور معرفت و یقین روشن‏اند كه در افق دید خود بهشت و جهنم را در همین دنیا مى‏بینند:

كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اَلْیَقِینِ. لَتَرَوُنَّ اَلْجَحِیمَ‏{1-7}{I102:6-5I}/}، (تكاثر، آیات 5 و 6). البته ذكر دوزخ در این آیه شریفه براى تمثیل است نه تعیین، از این‏رو صاحبان علم الیقین افزون بر جهنم دیگر حقایق ملكوتى را نیز مى‏توانند در دنیا ببینند و برخى در امتداد فاصله‏اى طولانى میان مصر و كنعان بوى فرزند الهى خویش را استشمام مى‏كنند وَ لَمَّا فَصَلَتِ اَلْعِیرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّى لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ‏{1-14}{I12:94I}/}، (یوسف، آیه 94) و صداى تسبیح موجودات به ظاهر خاموش را نیز دریافت مى‏كنند. اما اگر نور درونى جان انسان را روشن نساخت حتى اگر عصاى موسى و یا انگشتر سلیمانى هم به دست آید نه آن را حركتى خواهد بود و نه این را بركتى. {گر انگشت سلیمانى نباشد   چه خاصیت دهد نقش نگینى‏} (حافظ) زیرا آن عصا و این انگشتر در اثر ارتباط با بدن انسان صالح بها پیدا مى‏كند و شرف بدن صالح نیز به دلیل همراهى جان روشن و شفاف و صالح است و نور و شفافیت و صلاحیت جان انسان نیز به خاطر ارتباط با جانان و نور زمین و آسمان یعنى خداى سبحان است كه اَللَّهُ نُورُ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ‏{1-5}{I24:35I}/}، (نور، آیه 35).

با چشم ظاهر خدا را نمى‏توان دید چه بر آسمان دوخته شود چه بر زمین. اما با چشم باطن و دیده دل، انسان به هر سو كه بنگرد خدا و نشانه‏هاى او را مى‏بیند

با این توضیح تعارضى ابتدایى میان دو سخن حل مى‏شود و آن این كه از سویى در روایت آمده است كه خدا در سمت و سویى ویژه نیست تا براى رو كردن به او مثلاً سر به سوى آسمان كنید. اما از سوى دیگر قرآن كریم مى‏فرماید كه به هر سو چهره افكنید خدا آنجاست فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِ‏{6-10}{I2:115I}/}، (بقره، آیه 115). بازگشت این نفى و اثبات به تفاوت میان دید ظاهر و بصیرت باطن است. با چشم ظاهر خدا را نمى‏توان دید چه بر آسمان دوخته شود چه بر زمین. اما با چشم باطن و دیده دل، انسان به هر سو كه بنگرد خدا و نشانه‏هاى او را مى‏بیند. چنان كه امیر مۆمنان على(علیه السلام) این حقیقت را درباره خود تثبیت مى‏كنند و میفرمایند:

اگر همه پرده‏ها فرو افتد چیزى بر یقین من افزوده نمى‏شود لو كشف الغطاء ما ازددت یقیناً، (بحار، ج 40، ص 153). این سخن امام تمام حقایق ملكوتى از دیدنى‏ها و شنیدنى‏ها و بوییدنى‏ها و... را در همین دنیا تحت سیطره یقین او قرار مى‏دهد و این مقام تحقق تام ویژه معصومان است اما مرتبه پایین‏تر مختص به اولیاى معصوم خدا نیست بلكه هر كس كه نور باطنى را از فطرت خداداد خویش استخراج كند و چشم و گوشش باز شود. اگر چه در این دنیاست اما گویى در غوغاى قیامت بسر مى‏برد ودیدن و شنیدن آنچه در آن صحنه مى‏گذرد. خواب شبانه را از چشمانش مى‏رباید و نیمروزهاى گرم و سوزانش را با تشنگى روزه همراه مى‏سازد، (تفسیر موضوعى قرآن كریم، صورت و سیرت انسان در قرآن، آیت‏الله‏جوادى آملى، بخش دوم، ص 131 - 133).

براى آشنایى بیشتر ر.ك:

1- حیات عارفانه امام على(ع)، آیت‏الله‏جوادى آملى، ص 21، مراتب معرفت

2- مراحل اخلاق در قرآن، آیت‏الله‏جوادى آملى، بخش معرفت، یقین - تفكر، ص 271 و 339 و 351

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: سایت آل البیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.