تبیان، دستیار زندگی
امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید:«من الامور اموره موقوفة عندالله یقدّم منها مایشاء و یوخر منها ما یشاء» دسته‌ای از امور در نزد خداوند، امور تعلیقی هستند، هر کدام را که می‌خواهد پیش می‌اندازد و هر کدام را که می‌خواهد به تأخیر می‌اندازد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه چیزهایی در علم خدا هست؟

قرآن


یکی از مسائل اعتقادی شیعه که از اهمیت و قداست فوق العاده‌ای برخوردار است، مساله بداء می باشد که صرف نظر از اهمیت و قداست فراوان یکی از دستاویزهایی بوده است که به وسیله آن مکتب شیعه را مورد تهاجم قرار داده اند. از سوی دیگر خود این مساله خاستگاه مسائل گوناگونی بوده است.


بداء در لغت

لغت شناس مشهور عرب، ابن فارس می گوید: بداء به معنای تغییر یافتن رای و نظر است از آنچه قبلاً بوده است.

اما از سخن راغب اصفهانی چنین به دست می آید که بداء به معنای به روشنی و آشکار شدن است. [1]

چنانچه ابن منظور سخنی بسیار مشابه با راغب اصفهانی دارد و از سخن او می توان معنای «ظهور، را برای کلمه بداء دریافت کرد. [2]

ضروری است یادآور شویم واژه «بداء» دارای هر معنایی که باشد وقتی بر اساس مدارک و ادله متقن قرآنی یا روایی به ذات خداوند سبحان منسوب می شود. باید جهات نقص و ضعف آن حذف بشود و البته جزئیات این مساله را باید در کلمات سوالی الهی جستجو کرد.

«بداء» به معنای تغییر رای و ظهور رای و موضع گیری مخالف موضع قبلی در مورد ما انسان های محدود و دارای دانش نسبی ، امری معقول، پذیرفته شده و واقع شده است. خیلی از ما، دارای تصمیمات یا آرائی بوده ایم ولی به هر علت، پس از مدتی موضع خود را پس گرفته ایم و به صورت جدّی در تصمیم خود تجدید نظر نموده ایم. یک دلیل عمده این تغییرات عدم احاطه علم ما و یا قدرت ما به سراسر هستی و یا حتی سرتاسر محیط پیرامون مان است. وقتی جهلی از ما بر طرف می‌شود و یا ضعفی رخت بر می بندد به طور منطقی در آراء یا مواضع یا تصمیمات ما تغییراتی آشکار می شود، این در مورد بداء در حیطه انسانی است اما آیا می توان درباره خداوند متعال نیز چنین گفت؟ آیا... العیاذبالله - علم خداوند متعال یا قدرت آن ذات قدیر علی الاطلاق، محدودیت دارد؟ با ندانستن و نتوانستن در آمیخته است؟ قطعاً چنین نیست. اعتقاد به علم و قدرت مطلق خداوند سبحان، جلّت عظمته، علاوه بر برخوداری از ادله متقن فلسفی، مستند به ادله نقلی پر شماری نیز می باشد که هم در قرآن مجید و هم در روایات شریفه اهل بیت (علیهم السلام) بیان شده اند.

در اینجا برای هر کدام یک دلیل قرآنی و یک دلیل روایی ذکر می کنیم. اما یک دلیل قرآنی هر دو مطلب پایان سوره مبارکه «طلاق» می باشد که علاوه بر این دو اصل اعتقادی حاوی یک مساله بسیار با اهمیت در مورد حیات و فلسفه خلقت است که البته موضوع این نوشتار آن مساله نیست. می فرماید: «هو الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهنّ یتنزّل الام بینهنّ لتعلموا انّ الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شی علماً» [3] «او کسی است که هفت آسمان را خلق کرد و از زمین مانند آنها را آفرید امر تدبیر خلقت میان آنها نازل می شود تا اینکه بدانید خداوند بر هر چیزی قدرت دارد و اینکه قطعاً به هر چیزی علم دارد».

امام باقر علیه السلام می فرمایند: «من الامور امورة موقوفة عندالله یقدّم منها مایشاء و یوخر منها ما یشاء» دسته ای از امور در نزد خداوند، امور تعلیقی هستند، هر کدام را که می خواهد پیش می اندازد و هر کدام را که می خواهد به تأخیر می اندازد

شیخ صدوق (قدس سره) با سند خود از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) در پایان یکی از روایات چنین نقل می‌کند: لیس هو ضعیف و لا عاجز و لا محتاج الی غیره. [4] خداوند به هیچ وجه، نه ضعیف، و نه ناتوان و نه نیازمند به غیرش است. از سوی دیگر جناب کلینی (قدس سره) نقل می کند که یکی از اصحاب از امام صادق (علیه السلام) چنین پرسید: هل یکون الیوم شیء و لم یکن فی علم الله بالامس. آیا امروز چیزی در علم خداوند هست که قبلاً نبوده باشد؟ حضرت در جواب وی فرمودند: لا، من قال هذا فاخراه الله، قلت: ارأیت ما کان و ما هو کائن الی یوم القیامة الیس فی علم الله؟! قال: بلی قبل ان یخلق الخلق [5] خیر، چنین نیست. کسی که چنین سخن بگوید: خداوند او را رسوا می سازد. عرض کردم: به من بفرمایید آیا هر چه بوده است و هر چه تا روز قیامت خواهد بود، در علم خداوند است؟! حضرت فرمودند: بله، پیش از آنکه آفریدگان را خلق کند.

خدا

اکنون و پس از ذکر این ادله باز گردیم به اصل مطلب، گفتیم که نمی شود «بداء» در مورد افعال خداوند سبحان ناشی از محدویت دانش یا قدرت باشد. پس حقیقت مطلب چیست؟ مناسب است در اینجا سخنی از یکی از متکلمین و محققین معاصر نقل کنیم، البته اصل سخن به زبان عربی است که ما ترجمه آن را می آوریم. می گویند. بداء امری دو سویه است، سویه ای الهی دارد و سویه ای انسانی. جانب الهی آن به قدرت و خواست نامحدود خداوند متعال بر می گردد و اینکه طرح ریزی ها و اسباب و عوامل پیشین، از اعمال قدرت و نفوذ خواست الهی جلوگیری نمی کند. [6]

آری واقع مطلب اینست که در «بداء» نه چیز جدیدی برای خداوند سبحان روشن می شود و نه ضعفی بر طرف. آن چه رخ می دهد طبق روایاتی که گوشه ای از آن ها را ذکر خواهیم کرد آنست که برخی افعال انسان مثل صدقه دادن و دعا کردن در مرحله علل و عوامل یک حادثه مثل بیماری، اثر می کند و لذا بیمار شفاء می یابد. یا اینکه بلایی مثل زلزله بر طرف می شود. روشن است که با توجه به مطالب سابق، این اثرگذاری تحت علم و قدرت پروردگار عالم است. جمع بین این احاطه و آن اثرگذاری و در واقع تغییر رخدادهای عالم می تواند ما را به یک مساله رهنمون شود که غیر از آن علم و قدرت نامحدود و همیشگی، خداوند متعال بعضی از رخدادهای عالم را به گونه ای تعلیقی و شرطی اراده فرموده است.

آیا هر چه بوده است و هر چه تا روز قیامت خواهد بود، در علم خداوند است؟! حضرت فرمودند: بله، پیش از آنکه آفریدگان را خلق کند

کما اینکه علم پروردگار متعال نیز به آن ها به صورت شرطی است. مثل اینکه خداوند چنین اراده فرموده است که اگر فلانی صدقه ندهد، تصادف خواهد کرد و چنین علم دارد که اگر فلانی صدقه ندهد، تصادف می کند. البته با توجه به علم و قدرت الهی وقوع و یا عدم وقوع این حادثه بدون هیچ شرط و تعلیقی در علم پروردگار وجود دارد و خداوند می داند که بالاخره و با تحقق یا عدم تحقق شرط آیا حادثه اتفاق می افتد یا نه. یعنی یک علم کلی و مطلق نسبت به مجموعه شرط  مشروط وجود دارد و اینکه آیا محقق می شوند و یا محقق نمی شوند کما اینکه قدرت او نیز چنین است.[7] این مطالب را می توان تفسیری از آیه 31 سوره رعد بر شمرد که می فرماید:

«یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده علم الکتاب» خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات می کند و اصل کتاب نزد اوست. احتمالا قسمت اول آیه شریفه اشاره به آن علم و خواست تعلیقی دارد و قسمت دوم اشاره به آن علم و خواست کلّی نسبت به مجموعه شرط و مشروط. مناسب است پایان قسمت اول مقاله را به ذکر حدیثی از امام باقر (علیه السلام) اختصاص می دهیم: می فرمایند: «من الامور اموره موقوفة عندالله یقدّم منها مایشاء و یوخر منها ما یشاء» [8] دسته ای از امور در نزد خداوند، امور تعلیقی هستند، هر کدام را که می خواهد پیش می اندازد و هر کدام را که می خواهد به تأخیر می اندازد.

خلاصه

بداء در باره انسان به معنای تغییر نظر و مخالفت با رای قبلی که نشان از ضعف و محدودیت انسان دارد. اما درباره خداوند به دلیل احاطه علمی و قدرت نامحدود پذیرفته نیست .

سید علی محمد هاشمی رضوانی

اعتقادات شیعه تبیان           


منابع:

[1] - مفردات الفاظ القرآن ص 113

2 - لسان العرب ج 14، 65

3 - سوره طلاق، آیه 12

4- التوحید، باب القدرة، ص 126

5- الکافی/1/ 148

6- استاد علی ربانی گلپایگانی الالهیات فی مدرسة اهل البیت (علیهم السلام)، ص 136- 137

7 - در تنظیم این مطلب از تعلیقه علامه طباطبائی (قدس سره) بر اصول کافی، بهره برده ایم.

8 - الکافی /1/ 147

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.