تبیان، دستیار زندگی
دكتر محمود احمدى نژاد، رییس جمهور، 17 مرداد 85 به تقاضاى چند باره شبكه تلویزیونى CBS پاسخ مثبت داد و در دفتر خود گروه برنامه ساز برنامه معروف «60 دقیقه» این شبكه و مجرى مشهور آن «مایك والاس» را براى ضبط برنامه به حضور پذیرفت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه رئیس جمهور با شبکه تلویزیونی CBS


دكتر محمود احمدى نژاد، رییس جمهور، 17 مرداد 85 به تقاضاى چند باره شبكه تلویزیونى CBS پاسخ مثبت داد و در دفتر خود گروه برنامه ساز برنامه معروف «60 دقیقه» این شبكه و مجرى مشهور آن «مایك والاس» را براى ضبط برنامه به حضور پذیرفت. متن كامل مصاحبه «مایك والاس» مجرى با سابقه برنامه 60 دقیقه شبكه CBSبا دكتر محمود احمدى نژاد رییس جمهورى اسلامى ایران به این شرح است:

گزارشگر:

آیا شما یادتان مى آید كه من و شما چند سال پیش كنار همدیگر در سازمان ملل بودیم؟ من گفتم كه مى خواهم با شما مصاحبه كنم و شما گفتید من را ببینید و با شما حرف خواهم زد.

رئیس جمهور:

بله یادم هست، یازده ماه قبل بود، شما ظاهراً خیلى پیر شده اید، یازده ماه، چند سال نیست!

گزارشگر:

من 88 سالم است و مقدارى حافظه ام را از دست داده ام، ببخشید.

رئیس جمهور:

گفته اند مى خواهید بازنشسته شوید؟

گزارشگر:

شما درست شنیده اید، ولى وقتى من مى خواستم بیایم شما را ببینم، گفتم این موضوع را فراموش كنم.

رئیس جمهور:

من هم همین توصیه را دارم، فراموش كنید و چند كار خوب انجام دهید.

گزارشگر:

خیلى متشكرم، همین جا یك برنامه خیلى خوب با هم انجام خواهیم داد.

رئیس جمهور:

امیدوارم.

گزارشگر:

جناب آقاى رییس جمهور! شما علاقه زیادى دارید كه حرفهایى كه مى زنید توجه تمام دنیا را جلب بكند. من مى خواهم اجازه بگیرم كه مقدارى از تیترهایى كه شما مى خواهید را با خودم به آمریكا برگردانم. خیلى زود بعد از اینكه شما رییس جمهور شدید، این سؤال را راجع به انتخاب كشتار جناب عالى فرمودید آیا هنرى زیباتر از هنر شهادت و شهید هست یا خیر؟

رئیس جمهور:

بله، گفتم.

گزارشگر:

خوب، معنى این چه بود؟

رئیس جمهور:

شما باید مفهوم شهادت را متوجه شوید كه چیست.

گزارشگر:

به عبارت دیگر منظور حضرت عالى این است كه شخص جان خودش را فداى یك ایده عالى مى كند.

رئیس جمهور:

آمادگى است، یك حالت روحى است. یك حالت روحى بسیار بالا و یك نقطه تعالى است. كسانى كه در راه آزادى فداكارى مى كنند، نزد همه ملتها محترم هستند. كسانى كه از مال، وقت و خواسته هاى خود مى گذرند، همه جا محترم اند. اینها سطوح پایین ترى است.

گزارشگر:

پس جناب عالى مى فرمایید كه شرایطى وجود خواهد داشت كه خود حضرت عالى این كار عملیات انتحارى را انجام دهید؟

رئیس جمهور:

شما روحیه شهادت طلبى را با عملیات انتحارى اشتباه گرفته اید. شما مفهوم شهادت را اشتباه گرفته اید. سربازى كه در راه استقلال وطن خود تلاش مى كند، شما به آن چه مى گویید؟ اگر سربازى از مردن بترسد، نمى تواند از وطنش دفاع كند. نباید از مردن بترسد. این به تعبیرى همان روحیه شهادت طلبى است.

گزارشگر:

بسیار عالى. در دسامبر گذشته، جناب عالى گفتید كه اروپایى ها افسانه اى را (هولوكاست) اختراع كردند. آیا این یك افسانه است؟

رئیس جمهور:

متوجه نمى شوم، شما اینجا مى خواهید از چه سؤال كنید؟

گزارشگر:

سؤالهایى كه بنده در نظر دارم از جناب عالى بپرسم، بر مى گردد به فرمایشات حضرت عالى در گذشته.

رئیس جمهور:

اینها را كه قبلاً گفته ام. اینها كه تكرارى مى شود. سؤال جدید بپرسید.

گزارشگر:

من سؤالها را مى پرسم. آمریكا دارد سعى مى كند كه درك بكند و آشنا شود با رئیس جمهور احمدى نژاد. و یكى از روشهایى كه ما بهتر مى توانیم با حضرت عالى آشنا شویم، صحبت كردن راجع به صحبتها و فرمایشات جناب عالى در سالها و ماههاى گذشته است. قطعاً شما خجالت نمى كشید از چیزى كه گفته اید!

رئیس جمهور:

حتماً این طور است. من مطالب درستى گفته ام. مسائل زیادى است كه باید مردم آمریكا بدانند و خیلى ها نمى خواهند كه مردم آمریكا در مورد آنها بدانند. خوب است راجع به آنها صحبت كنیم.

گزارشگر:

به طور مثال؟

رئیس جمهور:

راجع به بیكارى در آمریكا، رفتار حكومت آمریكا در دنیا، وضعیت بهداشت و سواد در آمریكا، جنگهایى كه در این صد سال اخیر دولت آمریكا بر دنیا تحمیل كرده است. اینها موضوعات مهمى هستند. اما راجع به هولوكاست، سؤال من این است كه اگر اتفاقى افتاده است، حتماً شواهد روشنى در دست است ؛ اتفاقى كه تمام معادلات 60 ساله اخیر را رقم زده است. به بهانه این اتفاق یك سرزمین اشغال شده است و میلیونها نفر از مردم آن سرزمین آواره شده اند و هزاران نفر تا امروز كشته و زندانى شده اند. همین الان هم جنگ بزرگى به واسطه آن در جریان است. پس لااقل حادثه مهمى بوده است. اگر این یك واقعیت بوده، باید اجازه بدهند كه همه راجع به آن تحقیق كنند. همه باید راجع به آن صحبت كنند. همین كه صحبت كردن درباره آن ممنوع مى شود، موضوع زیر سؤال مى رود. اگر واقعیت باشد هرچه تحقیقات در مورد آن صورت گیرد، بهتر روشن مى شود. تازه سؤال من این نبود، من گفتم اگر این یك واقعیت است، در كجا اتفاق افتاده و چه كسانى آن را انجام داده اند؟

گزارشگر:

در آلمان قربان.

رئیس جمهور:

در اروپا. كى آن را انجام داده است؟

گزارشگر:

اگر اجازه داشته باشم، پس جناب عالى مى فرمایید كه اسراییل باید در واقع در آلمان قرار داشته باشد، به خاطر این كه هولوكاست در آنجا اتفاق افتاده است؟

رئیس جمهور:

من این را نمى گویم. من مى گویم اگر در آلمان یا اروپا جنایتى اتفاق افتاده، چرا مردم فلسطین باید پاسخ آن را بدهند؟ من نمى گویم پاسخ هولوكاست، تشكیل یك حكومت است. من چنین چیزى نمى گویم. این را آمریكایى ها و انگلیسى ها مى گویند. من مى گویم اگر جنایتى اتفاق افتاده، نباید فلسطینى ها پاسخ آن را بدهند. آنها نقشى در این اتفاق نداشته اند. چرا به بهانه هولوكاست سرزمین فلسطین اشغال شده است؟ این سؤالى است كه هیچ گاه مطبوعات غربى منعكس نكردند و من تا كنون پاسخى براى آن دریافت نكرده ام. من فكر مى كنم باید به این سؤال، پاسخ بدهند. اگر به این سؤال، جواب داده شود، بسیارى از مسائل خود به خود حل خواهد شد. یادتان نرود كه ما از كشته شدن انسانها، هر جا كه باشد، ناراحت هستیم.

گزارشگر:

كاملاً درك مى كنم قربان. اگر جناب عالى پاسخهاى خود را مختصراً به بنده ارائه بفرمایید، متشكر مى شوم.

رئیس جمهور:

هر سؤال شما به اندازه یك كتاب جواب دارد، مسائل مهمى است. اگر مهم نیست كه مصاحبه را تمام كنیم.

گزارشگر:

خیر، قربان. جناب عالى ظاهراً حتى قبل از اینكه بسته پیشنهادى اروپا را دریافت كنید، متوقف سازى غنى سازى و.... را كنار گذاشتید و فرمودید ارزش فناورى اتمى ما بیشتر از مشوقهاى شماست و آیا فكر مى كنید با یك بچه چهار ساله طرف هستید كه با چند دانه گردو مى توانید او را فریب دهید.

رئیس جمهور:

بله، این حرف مربوط به گذشته است .اما درباره بسته هم ما استقبال كردیم و گفتیم گامى به جلوست و آن را بررسى مى كنیم. حتى براى اعلام نظرات خودمان زمان گذاشتیم و گفتیم در 22 اوت نظرات خودمان را اعلام مى كنیم.

گزارشگر:

وقتى شوراى امنیت سازمان ملل تهدید كرد در صورتى كه ایران برنامه غنى سازى خود را ادامه دهد، ایران را تحریم خواهد كرد، جناب عالى فرمودید ما اصلاً توجهى به تحریمهاى سازمان ملل نمى كنیم.

رئیس جمهور:

ما فكر مى كنیم كه دنیا را باید با عدالت و قانون اداره كرد. بى قانونى منجر به به هم ریختگى همه چیز خواهد شد و سنگ روى سنگ بند نمى شود. بدون قانون یك روستا را هم نمى شود اداره كرد. ما نیازمند قانون و عدالتیم...

گزارشگر:

قربان، این ارتباطى ندارد.

رئیس جمهور:

اگر حوصله كنید، ارتباط آن را خواهید یافت. حوصله كنید و یك مقدار هم بشنوید. ما نیازمند عدالتیم ؛ قانون و عدالت براى همه. تصمیم غیر قانونى و غیرعادلانه نمى تواند مورد پذیرش باشد، ما بر اساس مقررات بین الملل كارمان را انجام مى دهیم. برخورد سیاسى را نمى پذیریم.

گزارشگر:

قربان، تحریم چه مى شود؟

رئیس جمهور:

نمى توانند تحریم كنند. آنها بیش از ما، به ما نیاز دارند. آمریكا 27 سال است كه ما را تحریم كرده است، منتها ما مقابله به مثل نكرده ایم. چون این روشها را قبول نداریم. این روشها ناعادلانه است و منتقد آنها هستیم، بنابراین خودمان به آن عمل نمى كنیم. ببینید. شوراى امنیت نمى تواند [در لبنان] آتش بس برقرار كند، در حالى كه مأموریت آن برقرارى صلح و آتش بس است. علت آن چیست؟ علت آن این است كه تحت تأثیر و تابع منافع آمریكا و انگلیس است. شوراى امنیت دنبال امنیت نیست.

گزارشگر:

مى فرمایید علت وجودى شوراى امنیت سازمان ملل، حفاظت از منافع آمریكا و انگلیس است؟

رئیس جمهور:

نه خیر، من نمى گویم علت وجودى آن، این است. علت وجودى صلح و امنیت است، اما وقتى مى بینیم در مقابل جنایات عكس العمل ندارد، علت یابى مى كنیم و سیطره آمریكا و انگلیس را در آنجا مى بینیم. سال گذشته رئیس مجلس ما مى خواست در جلسه اى در سازمان ملل شركت كند، آمریكا به او ویزا نداد. معناى آن این است كه سازمان ملل و شوراى امنیت تحت تأثیر هستند. من سؤال مى كنم چرا شوراى امنیت در لبنان آتش بس برقرار نمى كند، در حالى كه 28 روز از جنگ مى گذرد. انسانها كشته مى شوند. شوراى امنیت كجاست؟ تازه پیش نویسى هم كه داده اند صد در صد به نفع یك طرف ماجراست و عادلانه نیست. آمریكا از قبل ما را تهدید كرد.

گزارشگر:

آیا چنین كرده اند؟

رئیس جمهور:

بله، وقتى به ما مى گویند، اگر نپذیرید، شما را به شوراى امنیت مى بریم و محكوم مى كنیم، معنایش این است كه شوراى امنیت در دست آنهاست. والا چطور مى توانند از قبل به ما بگویند كه اگر شما بسته را نپذیرید شوراى امنیت شما را تحریم خواهد كرد. مگر شوراى امنیت فقط آمریكا یا انگلیس است؟ آنها سخنگوى عملى شوراى امنیت هستند. این خیلى روشن است. من متعجبم كه شما به عنوان یك رسانه قدیمى چگونه متوجه آن نیستید؟ شوراى امنیت وظایف خود را انجام نمى دهد.

گزارشگر:

جناب عالى هم تجربیات زیادى دارید و اطلاعات مختلفى را ابراز مى فرمایید كه دقیق نیستند. حضرت عالى مى فرمایید كه بارها و بارها فرموده اید كه اسرائیل باید از روى نقشه روزگار محو بشود، خواهش مى كنم بفرمایید چرا و ایران در این راستا چه كارى انجام خواهد داد یا مى دهد؟

رئیس جمهور:

اجازه دهید من بحث هسته اى را تكمیل كنم. یكى از مهم ترین مسائل امروز است.

گزارشگر:

به نظر من آن موضوع تمام شد.

رئیس جمهور:

تمام نشده، تازه شروع شده است.

گزارشگر:

من هم نگران همین بودم.

رئیس جمهور:

آمریكایى ها خیلى حساسیت نشان مى دهند، البته دولت آمریكا. ما نمى دانیم چرا اینها با پیشرفت ما مخالف هستند.

گزارشگر:

شما مى فرمایید كه آمریكا مخالف توسعه و پیشرفت ایران است؟

رئیس جمهور:

بله، همین طور است. قبل از انقلاب و برپایى جمهورى اسلامى، یك حكومت دیكتاتور در ایران بود و نزدیك به صد هزار نفر مستشار آمریكایى در ایران بودند و تمام امور كشور ما دست آمریكایى ها بود. آنها در سال 1332 با حكومت مردمى مخالفت كردند و به كودتاچى ها كمك كردند، بعد در 50 سال بعد عذرخواهى كردند كه دیگر فایده نداشت.

گزارشگر:

خوب، این چه ارتباطى با فرمایش حضرت عالى در مورد كشور اسرائیل دارد؟

رئیس جمهور:

یك لحظه اجازه دهید متوجه خواهید شد. قرار شد حوصله كنید و یك مقدار هم بشنوید. به محض پیروزى انقلاب، مخالفتهاى آمریكا با ملت ایران آغاز شد، قبل از انقلاب، دولتهاى آلمان، آمریكا، فرانسه و كانادا قراردادهایى با ما در مورد تولید انرژى هسته اى داشتند، اما به محض اینكه حكومت مردمى و آزادى و جمهورى آمد، مخالفتها آغاز شد و ما تحریم شدیم. هشت سال جنگ بر ما تحریم شد و آمریكا حامى آن بود، خودشان گفتند كه اشتباه كردند. الان هم با فناورى هسته اى مخالف هستند، چرا؟ آیا مشكل امروز جهان، مشكل انرژى نیست؟

گزارشگر:

جناب عالى هنوز سؤال من را در مورد اسرائیل پاسخ نداده اید؟

رئیس جمهور:

عجله نكنید، آن را خواهم گفت. ما فكر مى كنیم حكومت اسرائیل، یك حكومت جعلى است. ما راه حل آن را هم گفتیم كه دموكراسى است. گفتیم اجازه دهید مردم فلسطین در یك همه پرسى آزادانه اظهار نظر كنند. ما به خاطر صلح پایدار این حرف را مى زنیم و مى خواهیم كه صلح پایدار برقرار شود كه با نظر مردم برقرار خواهد شد. ما پیشنهاد دادیم اجازه دهید مردم فلسطین در یك رفراندوم شركت كنند و حكومت خودشان را انتخاب كنند و جنگ هم تمام شود. چرا اجازه داده نمى شود؟ حتى دولت خود مختار فلسطین كه با رأى مردم انتخاب شده است، هر روز مورد هجوم است و مسئولین آن ترور و دستگیر مى شوند. دیروز رئیس مجلس فلسطین كه منتخب مردم است، دستگیر شد. این شرایط تا كى مى تواند ادامه داشته باشد؟ ما فكر مى كنیم این مشكل باید به صورت ریشه اى حل شود. ما فكر مى كنیم دولت آمریكا از حمایت متعصبانه خود از اسرائیل دست بردارد و اجازه دهد مردم فلسطین در یك انتخابات آزاد شركت كنند. هر اتفاقى افتاد، ما قبول داریم. نتیجه آن همان خواهد بود كه شما گفتید.

گزارشگر:

من خداى ناكرده قصد بى احترامى ندارم. اجازه دهید توافقى بكنیم. من فرمایشهاى جناب عالى را كاملاً خواهم شنید به شرطى كه شما هم حوصله كنید و سؤالهاى بنده را هم تماماً پذیرا باشید.

رئیس جمهور:

شما آزادید هر سؤالى كه دوست دارید، بكنید. من هم آزادم هرچه مى خواهم بگویم. شما هرچه دوست دارید، بپرسید. این حق را هم براى من قائل شوید كه من هم حرفم را بزنم. نكند شما مى خواهید حرفهایى كه شما دوست دارید، بزنم؟

گزارشگر:

خیر قربان.

رئیس جمهور:

پس حوصله كنید. اینها حرفهایى است كه شاید شما دوست ندارید بشنوید.

گزارشگر:

من حوصله خواهم كرد و چرا من دوست ندارم بشنوم؟

رئیس جمهور:

پس چرا عصبانى شدید؟

گزارشگر:

من اتفاقاً خیلى هم خوشحالم و این افتخارى است كه خدمت حضرت عالى رسیده ایم. جناب آقاى رییس جمهور! پاییز گذشته كه حضرت عالى در مجمع عمومى سازمان ملل سخنرانى داشتید، فرمودید در هنگام سخنرانى احساس كردید كه هاله اى جناب عالى را فراگرفته است (من نقل قول مى كنم) و براى 27 دقیقه هیچ یك از رهبران دنیا چشم نزدند و نشسته بودند و گوش خود را براى شنیدن پیام جمهورى اسلامى ایران باز گذاشته بودند.

رئیس جمهور:

حرفهاى جالبى است، من هم در روزنامه ها خواندم اینها را. من فكر مى كنم این حرفهاى روزنامه اى است كه همكاران شما براى فروش بیشتر مى زنند.

گزارشگر:

سؤال بنده این نبود كه جناب عالى آن را در روزنامه خوانده اید یا نه...

رئیس جمهور:

من از این حرفها از روزنامه ها مطلع شدم.

گزارشگر:

بله قربان. جناب عالى سخنانى آتشین درباره موضوعات مختلف مى فرمایید و بحران، درگیرى و خونریزى در اطراف در جریان است. تصویرى كه ما در تلویزیون مى بینیم كه شهرها در حال ویرانى است و بمبها بر سر مردم فرود مى آید. زمانى كه اینجا آمدم بسیار متعجب شدم (چند سالى بود به ایران سفر نكرده بودم) تهران اصلاً هیچ تغییرى نكرده است و مردم این شهر بمبى نمى بینند، رستورانها پر هستند و ایران به حزب الله كمك مالى مى كند و به آنها موشك و راكت مى دهد، اما این شهرى كه من مهمان آن هستم، شهر زیبا و آرام و خوشحالى است. چطور این وضع ممكن است؟

رئیس جمهور:

شما از اینكه مردم تهران خوشحال اند، ناراحت هستید؟

گزارشگر:

خیر قربان.

رئیس جمهور:

خوب خوشحال هستند، مگر چیز عجیبى است كه مردم خوشحال باشند؟

گزارشگر:

چرا در بیروت باید خون بریزد و بعضى وقایع وحشتناك در حال حاضر اتفاق بیفتد، شما صدها میلیون دلار و موشك و راكت در اختیار حزب الله قرار مى دهید، مى دانید كه آنها چكار كرده اند.

رئیس جمهور:

شما خودتان حرفهایى را به حساب ما مى زنید، ما طرفدار همه ملتهاى دنیا هستیم، هر كه مظلوم است، حتى مردم مظلوم آمریكا، اروپا، افریقا، آمریكاى جنوبى و آسیا. ما با ظلم مخالفیم. ما مى بینیم كه آمریكا و انگلیس خط هوایى ایجاد كرده اند و آخرین تجهیزات نظامى را در اختیار رژیم اشغالگر قرار مى دهند و با همه وجود حمایت مى كنند، سؤال مردم منطقه این است كه چرا مسئولین آمریكا نمى خواهند مردم منطقه رادرك كنند ؟ ما دوست همه مردم منطقه و همه مردم دنیا هستیم. و هر كارى هم بكنیم، اعلام مى كنیم. ما از همه ملتهاى دنیا حمایت معنوى و سیاسى مى كنیم. ما صریح مى گوییم كه با این رفتار آمریكا و انگلیس مخالفیم. ما فكر مى كنیم این رفتار آینده همه مردم آمریكا و جهان را به خطر مى اندازد. چرا آمریكا كوركورانه از این رژیم جنایتكار حمایت مى كند؟ بمبهاى لیزرى در اختیار اسرائیل قرار داده اند كه پناهگاههاى زن و بچه ها را بمباران كنند. الان هم كه شكست خورده اند، براى سرپوش گذاشتن بر آن دیگران را متهم مى كنند.

گزارشگر:

اصلاً باورم نمى شود كه حضرت عالى این فرمایشات را مى فرمایید؟ چه كسى از حزب الله حمایت كرده و صدها میلیون دلار سالها در اختیار حزب الله قرار داده است؟

رئیس جمهور:

من تعجب مى كنم، شما نماینده رژیم اشغالگر قدس هستید یا رسانه؟ شما ناراحت هستید كه حزب الله از سرزمین خود دفاع مى كند؟ حزب الله یك گروه مردمى در لبنان است كه از وطن خود دفاع مى كند. سرزمین آنها در اشغال است. حق دفاع مشروع دارند. من متعجبم كه شما چرا ناراحت هستید كه آنها از خود دفاع مى كنند؟ باید از خود دفاع كنند. شما هم موظف هستید به آنها كمك كنید. وظیفه خود را انجام نداده اید. ما متأسفیم و ناراحتیم كه نمى توانیم به حزب الله كمك كنیم. حزب الله یك گروه مردمى در لبنان است. یك ارتش مورد حمایت آمریكا و انگلیس از هوا، زمین و دریا به آن حمله كرده است. آنها در خانه هاى خود مى جنگند. طبق منشور ملل متحد، هر كس در خانه خود حق دفاع دارد. شما این حق را انكار مى كنید؟

گزارشگر:

جناب عالى خیلى مسلط هستید.

رئیس جمهور:

قرار شد شما آخرین برنامه تان را با ما اجرا كنید.

گزارشگر:

بله قربان. البته هنوز یك مصاحبه دیگر هم باید انجام بدهم. جناب آقاى رییس جمهور! آقاى بوش گفته اند كه اجازه نخواهند داد كه ایران سلاح اتمى تولید كند. حرفهاى ایشان را باور مى كنید؟

رئیس جمهور:

ما اصولاً دنبال سلاح نیستیم. ما فكر مى كنیم زمان صحبت كردن با بمب و اتم و... به پایان رسیده است. مشكل آقاى بوش این است كه مى خواهد همه مسائل را با بمب حل كند و قدرت خود را منبعث از زرادخانه هاى هسته اى و نظامى مى بیند. دوران آن تمام شده است. امروز دوران اندیشه و فرهنگ است. ما باید مردم را دوست داشته باشیم. همه انسانها خوب هستند. كرامت همه انسانها محترم است. همه حق دارند در صلح و آرامش و رفاه زندگى كنند. ما دنبال سلاح نیستیم، اما اگر آقاى بوش فكر مى كند مى تواند جلوى پیشرفت ما را بگیرد، نخواهد توانست. براساس كدام قانون این حرف را مى زنند؟ ما مى خواهیم فناورى هسته اى را در اختیار داشته باشیم و سوخت تولید كنیم. فكر نمى كنید مهم ترین مسئله آینده انرژى هسته اى است؟ ما فكر مى كنیم تیم آقاى بوش و احزاب حامى او علاقه مند هستند انرژى دنیا را در اختیار داشته باشند تا بتوانند نظرات خود را به ملتها تحمیل كنند و البته جیب خود را هم پر كنند. فعالیتهاى ما صلح آمیز است و آژانس انرژى اتمى هم تأكید كرده است كه هیچ گاه هیچ انحرافى مشاهده نكرده است. من از شما سؤال مى كنم، كسى كه از بمب اتم استفاده كرده و همین الان در انبارهایش ذخیره مى كند، مى تواند طرفدار صلح باشد؟ دوران این ادبیات به پایان رسیده است. ملتها بیدار شده اند. من فكر مى كنم آقاى بوش هم باید فكرش را عوض كند و دنیا را با عینك دیگرى ببیند. باید چشمهایش را بشوید و مقدارى مردم را دوست داشته باشد. فقط به قدرت و پول فكر نكند.

گزارشگر:

یكى از همكاران جناب عالى یادداشتى به شما دادند، در آن چه نوشته شده است؟

رئیس جمهور:

به من گفتند كت خود را درست كن!

گزارشگر:

چرا نگران كت حضرت عالى هستند، كت شما بسیار خوب و مرتب است.

رئیس جمهور:

بله آنها هم همین را گفته اند.

گزارشگر:

همكاران جناب عالى قبل از مصاحبه كت جناب عالى را مرتب مى كردند، آیا ظاهر براى شما اهمیت دارد؟

رئیس جمهور:

در بعضى شرایط، بله، به همین خاطر موهایمان را شانه مى كنیم!

گزارشگر:

عرض مى كردم كه شوراى امنیت سازمان ملل - كه جناب عالى انتقاد زیادى از آن دارید - قطعنامه اى صادر كرده مبنى بر اینكه شما باید برنامه غنى سازى اورانیوم خود را تا 31 اگوست متوقف فرمایید. آیا این كار را انجام خواهید داد؟

رئیس جمهور:

بخشى از آن را به شما پاسخ دادم. پاسخ شوراى امنیت را هم در آینده خواهیم داد.

گزارشگر:

پس شما این فرصت را به ما نمى دهید كه ما در صدر اخبار قرار بگیریم.

رئیس جمهور:

نیازى نیست. من فكر مى كنم ژورنالیستها به جاى اینكه سعى كنند در صدر اخبار قرار بگیرند، باید دنبال حقیقت باشند و آن را مطرح كنند. شما باید نماینده مردم باشید، نه حكومت یا بعضى احزاب.

گزارشگر:

اگر جناب عالى با كار من در سالهاى گذشته آشنا نبودید، این مصاحبه را با من انجام نمى دادید. من مطمئن هستم كه جناب عالى فكر مى كنید كه من یك ژورنالیست صادق هستم.

رئیس جمهور:

این خطاب من به همه رسانه ها بود.

گزارشگر:

پس جناب عالى نمى خواهید به سؤال پاسخ دهید؟ آیا من ژورنالیست محترمى هستم؟

رئیس جمهور:

عجب! قرار است من به سؤالهاى شما آن طور كه مى خواهید جواب دهم. شما ژورنالیست محترمى هستید. اصولاً ما به بزرگترها احترام مى گذاریم، خصوصاً آنها كه سن بالاى 80 سال دارند و مى خواهند بازنشست شوند.

گزارشگر:

قربان من باید بازنشست شوم؟

رئیس جمهور:

نه، ما بازنشستگى را به رسمیت نمى شناسیم. انسان همیشه باید تلاش كند. البته استراحت هم لازم است.

گزارشگر:

جناب عالى در اوقات فراغت چه مى كنید؟

رئیس جمهور:

خیلى كارها، مثلاً مطالعه، ورزش، همراهى با خانواده و خیلى كارها.

گزارشگر:

جناب عالى سه فرزند دارید و پیر شده اید...

رئیس جمهور:

خب شما كه این را مى دانید.

گزارشگر:

پس شما هم پیر شده اید.

رئیس جمهور:

فراموش كردید، ما اینها را نشانه هاى پیرى قلمداد نمى كنیم.

گزارشگر:

صحیح مى فرمایید. جناب عالى خیلى شخص جالبى هستید.

رئیس جمهور:

و شما هم دارید تلاش مى كنید من را بشناسید. ولى فكر نمى كنم با این سؤالات بشناسید.

گزارشگر:

جناب عالى سؤالاتى را كه مایل هستید از شما بپرسم به من بفرمایید.

رئیس جمهور:

از من نپرسید. شوخى كردم، شما سؤالاتتان را بپرسید.

گزارشگر:

شما به مردم آمریكا چه مى خواهید بفرمایید؟

رئیس جمهور:

مردم آمریكا یا دولت آمریكا؟

گزارشگر:

هر دو قربان.

رئیس جمهور:

به دولت كه من، نامه نوشتم و با مسئولین آمریكا صحبت كردم و متأسفانه پاسخى دریافت نكردم.

گزارشگر:

18 صفحه قربان.

رئیس جمهور:

بله بالاخره مسائل مهمى در دنیا مى گذرد. طبیعى است كه وقتى رئیس جمهورى براى رئیس جمهور دیگرى در مورد مسائل دنیا حرف مى زند، خیلى حرفها باید بزند.

گزارشگر:

فكر مى كنید چرا رییس جمهور بوش پاسخى به نامه حضرت عالى ندادند؟

رئیس جمهور:

این را از ایشان بپرسید؟

گزارشگر:

ایشان مى گفتند كه این كار صرفاً براى جلب توجه افكار عمومى بوده است.

رئیس جمهور:

چه نیازى به جلب توجه افكار عمومى است؟

گزارشگر:

چه انتظارى داشتید پس از اینكه نامه را فرستادید؟

رئیس جمهور:

من انتظار داشتم آقاى بوش از این رفتار خود دست بردارد. من خواستم پنجره جدیدى به روى ایشان باز كنم كه مى شود دنیا را طور دیگرى دید، مى شود همه مردم را دوست داشت، مى شود با مردم خاورمیانه طور دیگرى گفتگو كرد، به جاى حمایت متعصبانه و كوركورانه از این رژیم تحمیلى، مناسبات بهترى با مردم منطقه برقرار كرد. مى شود دروغ نگفت.

گزارشگر:

قربان، گفتن اینكه به مردم عشق بورزیم، بسیار ساده و آسان است، اما شما از برخى اشخاص از جمله صهیونیستها تنفر دارید.

رئیس جمهور:

ما از اشخاص تنفر نداریم.

گزارشگر:

حداقل از رهبران حركت صهیونیستى كه تنفر دارید؟

رئیس جمهور:

ما مى گوییم از عمل زشت تنفر داریم. ما مى گوییم كشتن مردم و آواره كردن مردم و اشغالگرى كار بدى است.

گزارشگر:

قربان، اجازه بفرمایید، حزب الله چكار كرده است؟ حزب الله هم مردم را آواره كرده، خساراتى را وارد كرده و مردم را كشته و زخمى كرده است. جناب عالى اطلاع دارید.

رئیس جمهور:

ما از جنگ راضى نیستیم. اما در منشور ملل متحد به همه ملتها حق دفاع مشروع داده شده است. آیا الان لبنانیها در خاك فلسطین هستند یا اشغالگران در خاك لبنان؟ لبنان از استقلال خود دفاع مى كند. ما از جنگ خوشحال نیستیم، به همین دلیل روز اول محكوم كردیم و خواستار آتش بس فورى شدیم. آتش بس بشود، مسائل را مى شود با گفتگو حل كرد.

گزارشگر:

چه كسى آتش بس نمى خواهد؟

رئیس جمهور:

ظاهراً شما روزنامه ها را مطالعه نمى كنید؟

گزارشگر:

خوب شما بنده را مطلع بفرمایید.

رئیس جمهور:

چه كسى با قطعنامه آتش بس در سازمان ملل مخالفت كرد؟ دولت آمریكا و انگلیس.

گزارشگر:

فكر مى كنید چرا مخالفت كردند؟

رئیس جمهور:

به خاطر همان تفكر شان. آنها خیال مى كنند كه باید از این رژیم حمایت كنند. فكر مى كنند این رژیم در شرایط قوى ترى قرار بگیرد كه آتش بس به نفع آن باشد. كسى كه مردم را دوست داشته باشد، راضى نیست كه حتى یك نفر كشته شود. به همین دلیل پیشنهاد ما براى حل مناقشه فلسطین پیشنهادى انسانى است. من نمى دانم چرا آمریكا و انگلیس با آن مخالفت مى كنند.

گزارشگر:

آیا امام خمینى بودند كه كلیدهاى كوچكى را به جوانان ایران، 13 12 و 14 ساله، مى دادند به شرطى كه در زمان جنگ ایران و عراق، از بدن خود استفاده كنند تا مین ها را منفجر كنند تا هجوم سربازان عراق كند شود. انورسادات هم در آن زمان گفتند كه امام خمینى حرف خوبى نزده اند.

رئیس جمهور:

حرفهاى انور سادات كه ملاك درست یا غلط بودن نیست. اما سؤال این است كه چه كسانى در هجوم صدام به ایران از او حمایت كردند؟

گزارشگر:

آمریكا.

رئیس جمهور:

شما انتظار داشید جوانان ایرانى از كشور خود دفاع نكنند؟ ایرانیها انسانهاى شجاعى هستند، گرچه هیچ گاه به همسایگان خود...

گزارشگر:

سوال من این نبود...

رئیس جمهور:

قرار شد حوصله كنید. من سؤال شما را كاملاً گوش مى دهم، شما هم پاسخ را بگیرید. صدام به ملت ما حمله كرد. ملت ما بیش از 200 سال است كه به هیچ كشورى حمله نكرده است. در حالى كه بعد از انقلاب ما مشغول بازسازى اقتصاد خود بودیم. شما انتظار داشتید جوانان ایران از وطن خود دفاع نكنند؟ الان اگر مشكلى در آمریكا پیش بیاید، شما جوانان كشورتان را براى دفاع چگونه تشویق مى كنید؟ ما نباید مفاهیم مقدس را وارد بازیهاى سیاسى كنیم. ما معتقدیم هر كس در راه دفاع از شرف، وطن و دین خود كشته شود، به بهشت خواهد رفت و خدا چنین انسانهایى را دوست دارد. اگر عشق به دفاع از میهن نبود، هیچ مرزى پایدار نبود. ظاهراً به شما هم یادداشت مى رسد؟

گزارشگر:

به من گفته شده است كه همكاران جناب عالى مى فرمایند باید مصاحبه را تمام كنید، منتها حضرت عالى گفتید كه تمام سؤالهاى من را پذیرا خواهید بود.

رئیس جمهور:

شاید شما 5 ساعت سؤال داشته باشید. من مثل شما بیكار نیستم.

گزارشگر:

خوب این مصاحبه كه خیلى اهمیت دارد.

رئیس جمهور:

خوب بله! شماها كه خیلى مهم هستید!!؟

گزارشگر:

به من گفته شده است كه نیروهاى رئیس جمهور، بمبهایى را به عراق ارسال كرده اند و به شورشیان عراق موادى را مى رسانند كه با آن نیروهاى آمریكایى را بكشند. چرا چنین مى كنند؟ جناب عالى مى فرمایید كه شما علاقه مند به مردم هستید و آنها را دوست دارید.

رئیس جمهور:

ما از اینكه مردم عراق كشته مى شوند، بسیار متأثر مى شویم. به بحثهاى قبلى برمى گردم. من فكر مى كنم حاكمان آمریكا باید ذهنیت خود را عوض كنند. هر جا شكست مى خورند، دیگران را متهم مى كنند. من سؤال مى كنم، ارتش آمریكا در عراق چه مى كند؟ عراق، دولت، مجلس و ملتى متمدن با سابقه فرهنگى دارد. اینها انسان هستند. چرا آمریكایى ها هر روز مردم عراق را مى كشند؟

گزارشگر:

آیا صدام یك رهبر معقول و متمدن بود؟

رئیس جمهور:

صدام تمام شد.

گزارشگر:

آیا ما اشتباه كردیم به عراق لشگر كشى كردیم و وارد عراق شدیم؟

رئیس جمهور:

سه سال است كه صدام تمام شده است. آمریكا صریحاً مى گوید ما مى خواهیم دراز مدت در عراق بمانیم. ما سؤال مى كنیم. طبق قوانین بین الملل مسئولیت امنیت به عهده نیروهاى اشغالگر است. ما از اینها سؤال مى كنیم كه چرا امنیت را برقرار نمى كنید؟

گزارشگر:

قربان، سؤال بنده را پاسخ ندادید.

رئیس جمهور:

اتفاقاً جواب دادم. ما خواهان امنیت در عراق هستیم. آمریكا مسئول عملیات تروریستى در عراق است. ما جوابى نشنیدیم.

گزارشگر:

تا آنجا كه من متوجه شدم، برخى از دوستان نزدیك حضرت عالى یهودى هستند.

رئیس جمهور:

من اطلاع ندارم. شاید خودتان را مى گویید.

گزارشگر:

بله من یهودى هستم.

رئیس جمهور:

ولى دوستى مان قدیمى نیست، تازه دوست شده ایم!

گزارشگر:

انواع و اقسام یهودى در دنیا و از جمله در ایران زندگى مى كنند.

رئیس جمهور:

بله، در مجلس ما هم هستند. با ملت ما زندگى مى كنند.

گزارشگر:

نظر جناب عالى درباره جورج بوش به عنوان یك مرد و فرمانده كل قواى جهان به اصطلاح آزاد چیست؟

رئیس جمهور:

همین به "اصطلاح آزاد"تان به اندازه كافى گویا بود.

گزارشگر:

نظر جنابعالى درباره جورج بوش چیست؟

رئیس جمهور:

فكر مى كنید كه چه باید باشد؟

گزارشگر:

جنابعالى كاملاً مى توانید به این سؤال به آسانى به شرطى كه شجاعت لازم را داشته باشید، پاسخ بدهید.

رئیس جمهور:

خیلى ممنون! شما به من درس شجاعت مى دهید؟! من فكر مى كنم كه آقاى بوش مى تواند در خدمت مردمش باشد. مى تواند اقتصاد آمریكا را با روش صحیحى نجات بدهد، بدون كشتن انسانها و بدون اشغالگرى و تهدید. یك مقدارى ایشان برود داخل مردم آمریكا و ببیند چه مى گویند. من خیلى ناراحت مى شوم وقتى مى شنوم یك درصد مردم آمریكا در زندانها هستند و 20 درصد بیسواد و 45 میلیون نفر فاقد امكانات بهداشتى هستند. اینكه مى شنوم درصد سال تاریخ آمریكا، 111 بار جنگ اتفاق افتاده خیلى ناراحت مى شوم. به نظرم مى شود جور دیگرى هم فكر كرد. البته ایشان مختار است انتخاب كند. اما لزوماً ملتها از آن تبعیت نخواهند كرد و به وقتش پاسخ خواهندداد. در آن نامه هم من همین حرفها را زده بودم.

گزارشگر:

در آن نامه جنابعالى از عیسى مسیح صحبت مى كنید و از رییس جمهور بوش مى پرسید كه شما به چه نحوى مى توانید نام خود را مسیحى گذاشته و در عین حال به لشكركشى كمك كنید و هزاران نفر را بكشید و همچنین میلیونها دلار هزینه جنگ بشود و نیز مى فرمایید كه حضرت مسیح به ما مى فرماید كه ما باید به فكر صلح باشیم و به جاى جنگ كمك به صلح كنیم و ایشان پاسخ ندادند، چرا؟

رئیس جمهور:

من خواستم پنجره اى به سمت روشنایى براى ایشان باز كنم و ببینند كه جور دیگرى هم مى شود دنیا رادید. هر كس آزاد است انتخاب كند، ولى از قول من به ایشان بگویید كسانى كه به دعوت پاسخ ندهند، دعوت به كار خیر و صلاح، عاقبت خوبى نخواهند داشت.

گزارشگر:

منظور جناب عالى چیست؟

رئیس جمهور:

مى بینید كه محبوبیت ایشان هر روز دارد كاهش پیدا مى كند. تنفر از ایشان در دنیا روز افزون است. براى یك حاكم این بدترین فرم است، بلكه آنها در پایان مأموریت باید با افتخار كنار بروند، در حالى كه مردم دوست شان دارند.

گزارشگر:

رهبران ایران و آمریكا الان چند سال است كه با یكدیگر تماس نداشته اند و صحبت نكرده اند؟

رئیس جمهور:

26 - 27 سال.

گزارشگر:

مایل هستید كه روابط خود را با آمریكا مجدداً احیا كنید؟

رئیس جمهور:

ما باید این كار را بكنیم؟

گزارشگر:

بله قربان.

رئیس جمهور:

چه كسى روابط را خراب كرده است؟

گزارشگر:

این موضوعیت ندارد. سؤال این است كه آیا حضرت عالى، ریاست جمهورى ایران، مایل هستید كه روابط را مجدداً برقرار كنید؟ روابطى كه الان 27 سال است كه قطع است.

رئیس جمهور:

ما علاقه مندیم با همه ملتها و دولتها رابطه داشته باشیم. این یك اصل در سیاست خارجى است.

گزارشگر:

قربان فقط بفرمایید بله یا خیر.

رئیس جمهور:

اجازه بدهید، شما سه دقیقه سؤال مى كنید و به من مى گویید با بله یا خیر جواب دهم؟ سؤالات شما تستى است؟

گزارشگر:

آیا جناب عالى مى خواهید همین الان بعد از 26 - 27 سال با آمریكا رابطه داشته باشید؟ این روابط چه ضرر احتمالى مى تواند داشته باشد؟

رئیس جمهور:

بحث ضرر نیست. شرایط باید فراهم بشود. رفتارشان را عوض كنند.

گزارشگر:

این شرایط را كه مى فرمایید مهیا بشود، چه هستند؟

رئیس جمهور:

شما نگاهى به شكل و قیافه دولت آمریكا بكنید. به رفتارشان نگاه كنید ببینید با ملت ما چگونه حرف مى زنند. به همین قطعنامه اى كه اخیراً راجع به مسئله هسته اى صادر كردند، نگاه كنید. در حالى كه یك بسته داده بودند، ما گفتیم داریم بررسى مى كنیم، حتى زمان اعلام كردیم، قطعنامه صادر كردند. اینها دنبال امپراطورى در جهان هستند. اینها دنبال زندگى در صلح با انسانها نیستند. ذهن شان را باید عوض كنند.

گزارشگر:

چه كسى؟

رئیس جمهور:

دولت آمریكا. مشخص است، رفتارشان را عوض كنند، همه چیز حل مى شود. ما واقعاً دوست داریم همه ملتها در صلح و آرامش زندگى كنند. اصلاً پیام انقلاب ما پیام صلح و عدالت بود. ما مى خواهیم همه در آرامش باشند، ظلم و فقر نباشد، كارخانجات اسلحه سازى آمریكا و اروپا 24 ساعت كار نكنند. اینها در كجا مى خواهد مصرف بشود؟ این بمبهاى اتمى نسل سوم آمریكا كجا مى خواهد مصرف بشود؟ بالاخره مى خواهد آدمها را بكشند. اینها از جیب مردم آمریكاست. ما از این موضوع خوشحال نیستیم.

گزارشگر:

آیا جنابعالى هیچ وقت اشتباه هم داشته اید.

رئیس جمهور:

هر انسانى ممكن است اشتباه بكند.

گزارشگر:

چرا اقتصاد ایران الان مشكلات عدیده اى دارد؟

رئیس جمهور:

برگردیم ببینیم 27 سال قبل كه ما از یك دولت وابسته به آمریكا اقتصاد را تحویل گرفتیم، چه بود؟ ما چیزى نداشتیم. نفت ما را مى بردند. چیزى به ما نمى دادند.

گزارشگر:

و 27 سال بعد اقتصاد شما هنوز مشكل دارد؟

رئیس جمهور:

هشت سال جنگ تحمیلى از ناحیه آمریكا بر ما تحمیل شد. الان هم كه داریم تحریم را تحمل مى كنیم.

گزارشگر:

منظور جنابعالى جنگ ایران و عراق است؟

رئیس جمهور:

بله. الان را با 27 سال قبل مقایسه كنید. شرایط ما به سرعت در حال تغییر است و بعضیها این را نمى خواهند و علاقه مند نیستند.

گزارشگر:

سه سؤال دیگر دارم.

رئیس جمهور:

وقت تمام است. یكى از اشتباهات من این است كه وقت تمام شده و دارم ادامه مى دهم. یك سؤال دیگر بپرس.

گزارشگر:

مسئول رسانه دفتر جنابعالى خیلى لطف دارند. جناب آقاى رییس جمهور! فرموده اید كه هر كشورى كه ایران را تحریم كند، از این كار خود پشیمان خواهد شد. حالا به چه نحوى پشیمان خواهند شد از كرده خود؟

رئیس جمهور:

هركس تحریم كند، خودش بیشتر ضرر مى كند. چون ما هم اقدام متقابل خواهیم كرد. آنها به ما بیش از ما نیاز دارند.

گزارشگر:

آنها چه كسانى هستند؟

رئیس جمهور:

هر كس كه تحریم كند؟

گزارشگر:

پس آنها بیشتر از نیاز شما به آنها، نیاز دارند.

رئیس جمهور:

همین طور است. ما مى توانیم زندگى خودمان را اداره كنیم.

گزارشگر:

جناب عالى یك واحد ویژه اى در سپاه پاسداران براى عملیات انتحارى دارید و اعلام شده است 52 هزار بمب گذار انتحارى آموزش دیده اند و منتظر حمله به منافع آمریكا و انگلیس هستند، در صورتى كه آمریكا به ایران حمله كند.

رئیس جمهور:

متأسفم. شما هم به بمب فكر مى كنید. قرار شد كه دیگر به بمب فكر نكنید.

گزارشگر:

من راجع به واقعیت مى پرسم.

رئیس جمهور:

من هم دارم از واقعیت صحبت مى كنم. این انعكاس ذهن شما روى كاغذ است. شما انتظار دارید آمریكا ما را تهدید كند و ما دستهایمان را ببندیم؟ ما داراى فرهنگ و تمدن و اهل اندیشه و گفتگوییم. ما امیدواریم كه آمریكا دست از تهدید ملتها بردارد تا شما مجبور نشوید این سؤال را بپرسید. ان شاء الله موفق باشید.

گزارشگر:

قربان خیلى تشكر مى كنم.