تبیان، دستیار زندگی
فطرت انسان، خدا یاب و خداجوست، نفس لوّامه، گناه را به عقب می‌راند و انسان را به نیکی وادار کرده، از معصیت باز می‌دارد، عقل هم نیروی مهمّی است که در تعریف آن به طور مختصر و به گونه‌ای که با بحث فعلی سازگاری داشته باشد، می‌توان گفت: عقل، نیرویی است که میوه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ بزرگ درون انسان


فطرت انسان، خدایاب و خداجوست، نفس لوّامه، گناه را به عقب می‌راند و انسان را به نیکی وادار کرده، از معصیت باز می‌دارد، عقل هم نیروی مهمّی است که در تعریف آن به طور مختصر و به گونه‌ای که با بحث فعلی سازگاری داشته باشد، می‌توان گفت: عقل، نیرویی است که میوه آن فکر است. همان تفکّر که ثواب فراوانی دارد و موجب پیروزی و رستگاری آدمی است.


فطرت

انسان، موجودی دو بعدی

انسان متشکّل از روح و جسم است و این دو بعد، همواره در درون انسان در حال جنگ و نزاع هستند. این جنگ، شبانه‌روزی و همیشگی است و توقّف روزانه یا حتّی ساعتی هم ندارد. در این جنگ، گاهی بعد معنوی و روحانی بر بعد مادّی پیروز می‌شود و گاهی نیز بعد جسمی و مادّی بر بعد معنوی غلبه می‌یابد. در واقع، انسان مرکّب از «روح»، از عالم ملکوت و «جسم»، از عالم ناسوت است. نحوه ترکیب آن دو بعد را هم غیر از خداوند احدی نمی‌داند.

جهاد اکبر چیست؟

پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» جنگ بین بعد معنوی و بعد مادّی انسان را «جهاد اکبر» نام نهاده‌اند. در جنگ‌های صدر اسلام وقتی جوانان از جبهه برمی‌گشتند، پیامبر به آنها می‌فرمودند:

«مَرْحَباً به قومٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ»[1]

آفرین بر شما که رفتید به جبهه و پیروز برگشتید، امّا مهم‌تر از این جنگ، جنگ درون شما است که «جهاد اکبر» نام دارد. آن جوانان می‌گفتند: یا رسول‌الله، جهاد اکبر چیست؟ آن حضرت می‌فرمودند: «جهاد با نفس».

قوای بعد ملکوتی در درون انسان

جنگ بین بعد روحی و بعد جسمی نظیر جنگ بین دوست و دشمن، همواره در درون آدمی وجود دارد. بعد ملکوتی و روحانی انسان در این جنگ، یک دسته نیروی درونی و یک دسته نیروی بیرونی دارد که برای پیروزی و غلبه خود بر بعد حیوانی و ناسوتی، از آن نیروها به عنوان قوای جنگ، بهره می‌گیرد.

نیروهای درونی بعد ملکوتی، خود سه قوّه هستند که عبارتند از: فطرت، وجدان اخلاقی و عقل. این سه قوّه، همیشه در درون انسان هستند و بعد ملکوتی را در جنگ یاری می‌کنند.

فطرت انسان، خدایاب و خداجوست، نفس لوّامه، گناه را به عقب می‌راند و انسان را به نیکی وادار کرده، از معصیت باز می‌دارد، عقل هم نیروی مهمّی است که در تعریف آن به طور مختصر و به گونه‌ای که با بحث فعلی سازگاری داشته باشد، می‌توان گفت: عقل، نیرویی است که میوه آن فکر است. همان تفکّر که ثواب فراوانی دارد و موجب پیروزی و رستگاری آدمی است.

صفات رذیله، از جمله یاوران بعد حیوانی انسان برای پیروزی در جنگ با بعد انسانی به شمار می‌روند. صفات رذیله در این زمینه بسیار قوی کار می‌کنند تا بعد ناسوتی را پیروز و غالب سازند

تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ[2]

اگر انسان قدری فکر کند، به سعادت و شقاوت خود بیندیشد و از عقل خود در این راستا بهره ببرد و عقل را راهنمای خود قرار دهد، دست کم از یک سال عبادت برتر و والاتر است. امام خمینی «قدس‌سرّه» در چهل حدیث، روایت دیگری نقل می‌کنند که بر اساس آن، یک ساعت تفکّر، از هفتاد سال عبادت ارزشمندتر است.

خداوند متعال، همه امکانات و لوازم را فراهم کرده و هر چه لازم بوده است زمینه چینی کرده است که انسان سقوط نکند و با تکامل روحی و پیشرفت و صعود معنوی، در دنیا و آخرت رستگار شود. جمله شیرینی از استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی «ره» به یادگار مانده است که می‌فرمودند: پروردگار عالم، قبل از آنکه انسان روی کره زمین باشد، برای او پیامبر خلق کرد. یعنی حضرت آدم«سلا‌الله‌علیه» پیامبر بود و برای هدایت سایر انسان‌ها و قبل از خلقت آنها، خلق شد. بعد از حضرت آدم هم، صد و بیست و چهار هزار پیامبر و اوصیا و جانشین‌های ایشان از سوی پروردگار متعال فرستاده شد تا مانع سقوط انسان و عامل هدایت و رستگاری او شوند.

لشگریان بعد ناسوتی در درون انسان

همان‌طور که بعد ملکوتی و روحانی انسان برای پیروزی در جنگ، یاران و یاورانی دارد، بعد حیوانی و مادّی انسان نیز برای غلبه در جنگ، از یارانی بهره می‌گیرد. لشگریان بعد ناسوتی نیز نظیر یاران بعد ملکوتی، به دو دسته درونی و بیرونی منقسم می‌شوند.

نفس

صفات رذیله، از جمله یاوران بعد حیوانی انسان برای پیروزی در جنگ با بعد انسانی به شمار می‌روند. صفات رذیله در این زمینه بسیار قوی کار می‌کنند تا بعد ناسوتی را پیروز و غالب سازند.

خدا نکند کسی حسود باشد که اگر باشد حاضر است برادر خود را بکشد. همان‌طور که قابیل، هابیل را کشت. خدا نکند کسی کینه‌توز باشد که در اثر کینه‌توزی، همه مردم را به کشتن خواهد داد. خدا نکند رذیلتی مانند خودخواهی، تکبّر و منیّت بر انسان حکم‌فرما شود؛ زیرا در صورتی که طوفانی و شعله‌ور شود، دنیا را به آتش می‌کشد. همه رذائل اخلاقی و خصائل ناپسند و نکوهیده، لشکریان بعد ناسوتی هستند.

غرایز، نظیر غریزه جنسی و حتّی غریزه خوردن و آشامیدن، از اعوان و انصار بعد حیوانی هستند. این لشکریان هم بسیار قوی عمل می‌کنند. خدا نکند کسی گرسنه شود و غریزه گرسنگی او رفع نشود. به قول یکی از بزرگان، اگر کسی گرسنه شود، برای رفع گرسنگی خود، حاضر است زن فربه جوان را بخورد تا گرسنگی او رفع شود. خدا نکند غریزه جنسی کسی مشتعل شود، زلیخا می‌شود و خود را به فلاکت می‌اندازد.

رذائل و غرایز، یاران درونی بعد ناسوتی هستند اما این بعد وجودی انسان یک دسته یاران و لشگریان بیرونی هم دارد؛ شیطان، مهم‌ترین یار بیرونی بعد ناسوتی انسان است. شیطان جنّی و شیطان انسی، اعوان و انصار بعد حیوانی و بعد مادّی انسان هستند. این یاران نیز با قوّت و با شدّت تمام در جهت شکست بعد ملکوتی انسان می‌کوشند. قوّت شیطان در جنگ با بعد انسانی به اندازه‌ای است که خطاب به خداوند متعال می‌گوید:

«فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ، إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصین»[3]

می‌گوید: من همه بندگان تو را گمراه می‌کنم، مگر بندگان مخلص و کسانی که جداً سوار بر مرکب بعد ناسوتی شده‌اند و با بعد ملکوتی به جایگاه مطلوب و مقصود حقیقی رسیده‌اند.

اگر انسان قدری فکر کند، به سعادت و شقاوت خود بیندیشد و از عقل خود در این راستا بهره ببرد و عقل را راهنمای خود قرار دهد، دست کم از یک سال عبادت برتر و والاتر است. امام خمینی «قدس‌سرّه» در چهل حدیث، روایت دیگری نقل می‌کنند که بر اساس آن، یک ساعت تفکّر، از هفتاد سال عبادت ارزشمندتر است

شیطان انسی هم، رفیق بد و دوست ناباب است. خدا نکند یک خانم عشوه‌گر، در مقابل یک مرد یا در مقابل یک جوان، قصد فریب و گمراهی او را داشته باشد.

لشگریان بعد ناسوتی ازدیدگاه قرآن کریم

دو سوره کوچک، امّا بسیار مهم در قرآن کریم وجود دارد که سوره‌های «ناس» و «فلق» نام دارند و به آن دو سوره، معوّذتین هم گفته می‌شود. در روایات داریم این دو سوره را به ضمیمه دو سوره توحید و کافرون، مکرراً بخوانید، برای حفظ انسان مفید است.

در سوره فلق، یک مرتبه به خداوند متعال پناه می‌بریم و در پی آن معلوم می‌شود که در این سوره، از اعوان و انصار بعد ناسوتی به خداوند پناه می‌بریم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

«قُلْ أَعُوذُ به ربِّ الْفَلَقِ، مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ، وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ، وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ، وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»[4]

خدایا پناه می‌برم به تو از شرّ مردم، خدایا پناه می‌برم به تو، از اینکه غریزه جنسی تحریک و شعله‌ور شود و پناه می‌برم به تو، از اینکه یک زن وسوسه کند و بالأخره در مقابل نامحرم عشوه‌گری نماید. خدایا پناه می‌برم از شرّ حسود، وقتی حسادت او مشتعل شود.

در سوره ناس، سه مرتبه به خداوند متعال پناه می‌بریم، ولی هر سه مرتبه از شرّ یک چیز به خدا پناه می‌بریم و آن شیطان است.

پی‌نوشت‌ها:

1. الکافی، ج 5، ص 12

2. تفسیرالعیاشی، ج 2، ص 208

3. ص / 83-82

4. فلق

فرآوری: محمدی              

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.