تبیان، دستیار زندگی
ادای حقّ‌النّاس نزد خداوند متعال از اهمیت وی ‍ ژه‌ای برخوردار است؛ چنان‌که اگر کسی حق مردم را ادا نکند و بدون توبه از دنیا برود، با عذاب سختی مواجه خواهد شد، مگر آنکه صاحبان حقّ را از خود راضی کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گناهی بدتر از قتل و غارت !


ادای حقّ‌النّاس نزد خداوند متعال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چنان‌که اگر کسی حق مردم را ادا نکند و بدون توبه از دنیا برود، با عذاب سختی مواجه خواهد شد، مگر آنکه صاحبان حقّ را از خود راضی کند.


حق الناس

حقوقی که آدمیان نسبت به یکدیگر و بر عهدة همدیگر دارند را حقّ ‌النّاس نام نهاده‌اند. جبران حقّ‌النّاس بسیار مشکل‌تر از جبران حقّ‌الله است. خداوند از حقّ خودش می‌گذرد، ولی قسم یاد کرده که از حقّ بندگانش نمی‌گذرد.[1] کسی که حقّی از مردم ضایع کرده است، باید به‌ صورت جدّی توبه کرده و حقّ مردم را ادا کند، و پشیمانی خود را در محضر پروردگار عالم اظهار و اعلام نماید.

ادای حقّ‌النّاس نزد خداوند متعال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چنان‌که اگر کسی حق مردم را ادا نکند و بدون توبه از دنیا برود، با عذاب سختی مواجه خواهد شد، مگر آنکه صاحبان حقّ را از خود راضی کند.

قرآن کریم نحوة ادای دیون در قیامت را به روشنی بیان کرده است:

«وَ قَدِمْنَا إِلىَ‏ مَا عَمِلُواْ مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثُورًا» [2]

و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده‏اند مى‏رویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراكنده در هوا قرار مى‏دهیم‏.

بر اساس فرمایش قرآن شریف، برخی از مردم در روز قیامت، کارهای خیر و عبادات و انفاقاتی که انجام داده‌اند را نظیر گرد و غباری که در هوا پراکنده شده باشد، می‌یابند؛ یعنی اعمال نیک آنان باطل می‌شود و ثمره حسنات خویش را نمی‌بینند. علّت این امر در کلام نورانی اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم» تبیین شده است.

از امام سجاد«سلام‌الله‌علیه» سۆال شد: اگر کسی حقّ یک مسلمان را ضایع کند، آن مسلمان چگونه می‌تواند حقّ خویش را بستاند؟ آن حضرت فرمودند: در قیامت به اندازه حقّ مظلوم از اعمال نیک ظالم بر می‌دارند و به اعمال مظلوم می‌افزایند. سپس از آن امام بزرگوار سۆال شد: اگر ظالم، حسنه‌ای نداشته باشد، چه می‌شود؟ فرمودند: گناهان مظلوم را به پرونده اعمال ظالم منتقل می‌کنند.

در اینجا برای توضیح بحث، باید به تقسیم حقّ النّاس به دو قسم «آبرویی» و «مالی» اشاره نماییم.

الف) حقّ النّاس آبرویی

بردن آبروی دیگران و هتک حرمت و تحقیر شخصیّت سایر انسان‌ها، از مصادیق بارز حقّ‌النّاس است و باید از آن توبه شود. گناهان زبانی که منجر به آبروریزی و اهانت به دیگران می‌شود، گناهان بزرگی است و اثرات سوئی به جای می‌گذارد و سالک را از حرکت به سوی خداوند متعال باز می‌دارد.

در فرهنگ تعالیم دینی، این قسم از حقّ‌النّاس یکی از بزرگ‌ترین و قبیح‌ترین گناهان شمرده شده است. بردن آبروی مردم، به مراتب بدتر از بردن اموال آنان است و خسارات بزرگ‌تری به همراه خواهد داشت؛ زیرا خسارات و زیان‌های مالی در هر صورت قابل جبران است؛ ولی لطمه‌ای که به آبروی مردم وارد می‌شود، زخمی غیر قابل درمان و غیرقابل جبران برجای خواهد گذاشت که اثر آن هیچ‌گاه التیام نمی‌یابد.

«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالا، الَّذینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعا»[3]

بگو: آیا شما را از زیان‌كارترین مردم آگاه گردانم؟ آنان‏ كسانى‏اند كه كوشش‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‏پندارند كه كار خوب انجام مى‏دهند.

بن‌بست در اسلام و به خصوص در امر توبه وجود ندارد؛ کسی نمی‌تواند بگوید اموال فراوانی از مردم یا از بیت‌المال پایمال کرده‌ام و دیگر توبة من فایده ندارد. کسی حق ندارد تصوّر کند بخشیده نمی‌شود، هرچند کوه عصیان، خطا، غصب و حقّ‌النّاس در پروندة اعمال او وجود داشته باشد و به هیچ وجه نتواند جبران اموالی که غصب یا پایمال کرده است را بکند

توبه از حقّ النّاس آبرویی

رکن اساسی توبه از حقّ‌النّاس آبرویی، احساس و ابراز پشیمانی نسبت به گناهان و تصمیم جدّی برای اصلاح در آینده است. کسی که حقّ‌النّاس آبرویی بر عهده دارد، اگر پشیمان شده و خود را اصلاح كند، پروردگار عالم او را مى‏آمرزد.

آن‌که خود عامل و ناقل غیبت و تهمت و سایر گناهان زبانی بوده است باید با عذرخواهی از محضر پروردگار، تصمیم جدّی به ترک گناه بگیرد و بسیار به‌جاست که اگر می‌تواند، جبران خسارت و ضربه‌ای که به آبرو و شخصیت آن شخص وارد نموده است را بنماید و در صورت امکان، امتیازها و فضائل او را در میان مردم متذكّر شود و سعی کند لطمه‌ای که به حیثیت او وارد نموده را جبران نماید. همچنین دعا و استغفار براى كسى كه از او غیبت شده یا مورد اتّهام واقع گردیده، لازم است.

پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در پاسخ به سۆالی، در خصوص كفّاره ی غیبت فرمودند:

«تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كُلَّمَا ذَكَرْتَهُ» [4]

براى آنكه غیبتش را كرده‌اى، هر زمان که به یادش افتادى، از خداوند طلب آمرزش كنى.

بنابراین در امر توبه، بن‌بست وجود ندارد و اگر کسی حقیقتاً از گناه خویش پشیمان شود و از خداوند متعال عذرخواهی کند و تصمیم قطعی به ترک گناه و جبران گناهان بگیرد، قطعاً خداوند رحمان و رحیم او را می‌بخشد و از گناهان وی در می‌گذرد، هرچند گناهان او بزرگ و فراوان باشد.

ب) حقّ النّاس مالی

هرگونه خسارت و زیان مالی که توسّط انسان به دیگران یا بیت‌المال مسلمین وارد شود، حقّ‌النّاس مالی نام دارد و باید جبران گردد. عدم جبران این‌گونه حقوق، علاوه بر این که شخص بدهکار را مبتلا به قساوت قلب و سنگدلی می‌کند و زندگی ناآرامی در دنیا برای او پدید می‌آورد، در برزخ و قیامت نیز او را گرفتار می‌سازد و تا وقتی حقِّ دیگران را ادا نکند، از عذاب آخرت رهایی نخواهد یافت.

رشوه

اجتناب از حقّ‌النّاس و پرهیز جدّی از خوردن مال حرام ضروری است. کسی که حقّی از مردم ضایع کرده است و اموال دیگران را به باطل خورده، یا دزدی و حیف و میل و ربا و رشوه و ...، در زندگی خود داشته است، در دنیا و آخرت دچار پریشانی، سردرگمی و بیچارگی خواهد شد.

امروزه یکی از مصیبت‌هایی که در جامعه مسلمین وجود دارد و نقص بزرگی برای آنان محسوب می‌شود، مصیبت فساد اداری است. عدم رسیدگی به مشکلات اداری مردم، معطّل کردن پرونده‌ها، رشوه‌خواری، پارتی‌بازی و حیف و میل، در اداره‌ها وجود دارد و این امور، علاوه بر این که برای جامعه و مردم مضر است، درآمد برخی کارمندان را حرام می‌کند و دنیا و آخرت آنان و فرزندان آنان را تباه می‌سازد.

امام مجتبی«سلام‌الله‌علیه» هنگام شهادت، خطاب به جناده فرمودند:

«اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»[5]

براى دنیاى خود چنان كار كن كه گویى همیشه زنده خواهى ماند، و براى آخرت خود چنان كار كن كه گویى فردا خواهى مرد.

توبه از حقّ‌النّاس مالی

توبه از حقّ‌النّاس مالی نیز نیاز به تحقّق ارکان توبه دارد. یعنی بنده باید پس از ندامت و اظهار پشیمانی، تصمیم به جبران گذشته و اصلاح آینده گرفته بگیرد و در حدّ مقدور  به جبران حقوق پایمال شده، بپردازد.

امّا احساس پشیمانی و اظهار شرمندگی در محضر پروردگار عالم و نیز تصمیم برای جبران حقّ‌النّاس، برای تحقّق اولیه توبه کافی است.

بنابراین اگر در یک موقعیت ویژه زمانی یا مکانی نظیر شب ‌قدر یا در بیت‌الله‌الحرام، حالتی به انسان دست داد و احساس پشیمانی به سراغ او آمد، نباید آن فرصت را از دست بدهد و به تصوّر اینکه ابتدا باید بدهکاری‌ها را بپردازد، توبه خویش را موکول به آینده کند. بلکه باید همان لحظه، پشیمانی خود را ابراز کند و با وجودی سراسر شرمگین و خجالت‌زده، از خداوند متعال عذرخواهی نماید. اگر پشیمانی و عذرخواهی او واقعی باشد، تصمیم جدّی می‌گیرد که اموال دیگران را به آنان بازگرداند و از این پس نیز حقّ مالی کسی را غصب نکند.

امروزه یکی از مصیبت‌هایی که در جامعة مسلمین وجود دارد و نقص بزرگی برای آنان محسوب می‌شود، مصیبت فساد اداری است. عدم رسیدگی به مشکلات اداری مردم، معطّل کردن پرونده‌ها، رشوه‌خواری، پارتی‌بازی و حیف و میل، در اداره‌ها وجود دارد و این امور، علاوه بر این که برای جامعه و مردم مضر است، درآمد برخی کارمندان را حرام می‌کند و دنیا و آخرت آنان و فرزندان آنان را تباه می‌سازد

حال اگر نتوانست به صاحب حق دسترسی پیدا کند یا او را یافت، ولی به ‌هیچ وجه راضی نشد، باید مسئله را با حاکم شرع و مجتهد در میان بگذارد. کسانی هم که در ادای دیون شرعی نظیر خمس و زکات و کفّارات، کوتاهی کرده‌اند، باید توبه کنند و در مورد نحوه پرداخت بدهی خود، به حاکم شرع جامع‌الشّرایط مراجعه نمایند.

پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: هنگام محاسبه اعمال، گروهی از مردم حقّ خویش را از کسانی که حقّ آنان را ضایع کرده‌اند، طلب می‌کنند. خداوند در صدد جلب رضایت صاحب حق در می‌آید و به او خطاب می‌کند: سرت را بلند کن و به بهشت‌ها بنگر. طلبکار مشاهده می‌کند و می‌گوید:

«یا رَبِّ أرَی مَدَائِنَ مِنْ فِضَّةٍ مُرتَفِعَةٍ وَ قُصُورًا مِن ذَهَبٍ مُكَلَّلَةٍ بِاللّۆلُۆ»

اى پروردگار، شهرها مى‏بینم از نقره‌های برافراشته، و قصرهایی  از طلا که با مروارید آراسته شده اند.

بعد با تعجب فراوان می‌پرسد: این شهرها و قصرها متعلّق به کدام پیامبر یا کدام صدیق یا کدامین شهید است؟ پروردگار متعال می‌فرماید: از آنِ کسی است که بهای آن را بپردازد؟ بنده می‌پرسد: بهای آن چیست؟ می‌فرماید: بهای آن عفو کردن تو از برادرت می‌باشد. آنگاه بنده می‌گوید: من برادر خویش را عفو نمودم. خداوند نیز در ازای این عفو و بخشش، هر دوی آنان را روانه بهشت می‌کند.[6]

از آنچه بیان شد، این نتیجه حاصل می‌شود که بن‌بست در اسلام و به خصوص در امر توبه وجود ندارد؛ کسی نمی‌تواند بگوید اموال فراوانی از مردم یا از بیت‌المال پایمال کرده‌ام و دیگر توبة من فایده ندارد. کسی حق ندارد تصوّر کند بخشیده نمی‌شود، هرچند کوه عصیان، خطا، غصب و حقّ‌النّاس در پرونده اعمال او وجود داشته باشد و به هیچ وجه نتواند جبران اموالی که غصب یا پایمال کرده است را بکند.

پی نوشت‌ها:

1. الكافی، ج ‏2، ص 443.

2. فرقان / 23.

3. کهف / 104-103.

4. الكافی، ج 2، ص 357.

5. کفایة الاثر، ص 227.

6. الدرّالمنثور، ج 3، ص 161‌.

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.