فرهنگ سازی پژوهش در عمل
اقدامپژوهی یا پژوهش حین عمل به عنوان یکی از ابزارهای بهبود آموزش و تدریس جایگاه خود را بهسرعت در نظام های آموزشی بازیافته است. از دلایل گسترش این اندیشه در نظام آموزشی، ناکارآمدی تحقیقات سنتی در پاسخگویی به سوالات اساسی آموزش و پرورش بهویژه در سطح کلاس های درس است.
مدت ها است که فاصله ی بین تحقیقات سنتی و نیازهای معلمان منشاء اعتراض و انتقاد از شیوههای موجود تحقیقات آموزشی گردیده است. گرچه باید سهم و نقش اینگونه تحقیقات را در جای خود محفوظ و محترم شمرد؛ اما بخشی مهم از نیازهای معلمان، اصولاً با روش های سنتی قابل پاسخگویی نیستند و معلمان باید خود فعالانه در تولید دانش بومی مورد نیاز عمل نمایند. دانشی که قابل کاربرد در موقعیت های نامعین آموزشی و تدریس توسط آن ها میباشد.
درروش اقدام پژوهى روشن است كه قلمرو پژوهش اختصاص به متخصصان و پژوهشگران دانشگاهى ندارد، بلكه كارگزاران عملى آموزشى و پرورشى، یعنى معلمان كه از نزدیك با مسایل و مشكلات فراگیران در ارتباط هستند هم مى توانند در نقش پژوهشگر ظاهر شده و به صورت علمى و روشمند به حل مسایل حرفه اى خود كه به طور ملموس و عینى با آن ها سرو كار دارند اقدام نمایند.
پیام اقدامپژوهی به پژوهشگران و کارورزان این است که آموزش و پرورش ماهیتی پیچیده و چند وجهی دارد که نمیتوان نیازهای پژوهشی آن را صرفاً با تکیه بر چند روش ـ بهویژه سنتی ـ مرتفع نمود. باید برای بهبود آموزش و تدریس از همه ظرفیت های پژوهشی از جمله پژوهش در عمل استفاده نمود. از سوی دیگر پژوهشگران آکادمیک نیز این پیامرسای اقدامپژوهی را شنیدهاند که نمیتوان با فاصلة زیاد از مدرسه، فرصت تأثیرگذاری بر آن را بوجود آورد. باید پژوهشگران ارتباط نزدیکتری با معلمان در سطح مدارس و کلاسهای درس برقرار نمایند تا یافتههای پژوهشی آن ها بیگانه از زمینههای اصلی خود تدوین و ارایه نگردند.
اقدام پژوهی یا معلم پژوهنده، رویکردی آموزشی و پژوهشی است که هدف از آموزش و به کارگیری آن حل چالش ها و مسایلی است که معلمان در حین عمل و به ویژه طی فرآیند یاددهی-یادگیری با آن مواجه می شوند. یعنی معلم به شیوه ای علمی و پژوهشی درفرآیندی نظام مند، ضمن تمرکز برچالش های پیشرو، با پرورش فرضیاتی درباره آن ها در ذهن خود، به جمع آوری اطلاعات درباره آن ها پرداخته و آن ها را به آزمون بگذارد و بدین وسیله ضمن دسترسی به راه حل های مناسب و به کارگیری آن، به حل مشکلات و موانع موجود بپردازد و ضمن بهسازی فرآیند آموزش، به تحقق یادگیری مناسب تر و مطلوب تر دست یابد.
تا خود معلمان وارد میدان پژوهش نشوند، نمی توان فقط با اتكابه یافته های پژوهشی پژوهشگران دانشگاهی و مرسوم، تحول چشمگیری در آموزش و یادگیری به وجود آورد.
این سخن نه ادعا، بلكه واقعیتی است كه امروزه نه تنها در كشور ما ، بلكه در دیگر كشورهای در حال توسعه و پیشرفته از سوی بسیاری از محققان و صاحب نظران علوم تربیتی پذیرفته شده است. در واقع دل نشین ترین فایده ی پژوهش در عمل معلم این است كه نتایج پژوهش، از بالا، یا از بیرون كلاس و مدرسه صادر نمی شود؛ بلكه آن ها را خود معلم و همكاران او به دست می آورند.