تبیان، دستیار زندگی
دیشب شب بدی بود بسیار بدتر از بد زیرا كه تب به جانم یك تیر آتشین زد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پرستار مهربان
پرستار

دیشب شب بدی بود

بسیار بدتر از بد

زیرا كه تب به جانم

یك تیر آتشین زد

می سوخت مثل كوره

تا صبح پیكر من

دستی نبود اما

از لطف بر سر من

تب بود و درد هم بود

مادر نبود اما

تا با محبّت خود

تسكین دهد دلم را

اما نه ، یك نفر بود

در آن سیاهی شب

وقتی كه او می آمد

می رفت از تنم تب

از كوشش پرستار

شب شد چو روز روشن

امروز خوب خوبم

تب رفته از تن من

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع: کودکانه- مصطفی رحماندوست

مطالب مرتبط:

بازی گرگم به هوا

بهار کی می آیی!

زنگ مدرسه

خواب آسمون

گوجه فرنگی خندون

روز خوب پیروزی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.