پیش شرط های گله گذاری از همسر!
باید مراقب باشیم رنجش خود را از همسرمان پنهان نکنیم، زیرا رنجهای کوچک و جزیی، به تدریج در روح و روان انباشته میشود، به طوری که جرقهای میتواند، این ناراحتی را شعلهور کند.
معمولاً کسانی از یکدیگر میرنجند که از هم توقع داشته باشند و کسانی از هم توقع دارند، که یکدیگر را دوست داشته باشند؛ بنابراین زن و شوهری که ازدواج آنها بر اساس مهر و محبت بنا شده است، احتمال بیشتری میرود که بیش از دیگران از هم برنجند. بدیهی است که رنجش، طبیعی است اما باید مراقب باشیم رنجش خود را از همسرمان پنهان نکنیم، زیرا رنجهای کوچک و جزیی، به تدریج در روح و روان انباشته میشود، به طوری که جرقهای میتواند، این ناراحتی را شعلهور کند.
هر سیستم حرارتی یک ترموستات دارد. ترموستات روان ما نیز تخلیه فشارهای درونی است. با آشنایی با شیوه تخلیه فشارهای درونی، باید تنشهای انباشتهشده در وجود خود را خارج کنیم. با گفتوشنود میتوان هر رنجش و دلگیریای را از خود دور کرد، به شرطی که با فن گفتوگو و راه رفع دلخوری، آشنایی کافی داشته باشیم.
مذاکره پدیدهای نوظهور نیست که بخواهیم آن را توضیح دهیم. ما در تمام لحظات و دقایق زندگی خود با این امر مهم سروکار داریم. هنگامی که با راننده تاکسی بر سر مبلغ کرایه بحث میکنیم، زمانی که با مغازهدار در مورد خرید جنس چانه میزنیم یا آنگاه که قصد خرید اتومبیلی داریم؛ پس چرا زن و شوهر که از همه به هم نزدیکترند، نمیتوانند در مواردی با یکدیگر مذاکره کنند؟
در زندگی زناشویی، دلخوریها، رنجشها، شکایتها و مشاجرهها فراوان است. اگر چنین نباشد، باید نگران بود، زیرا به یقین، رابطه زوج به سردی گراییده و حتماً به هم بیاعتنا یا دستکم، بیتفاوت شدهاند. آنها از هم رنجش دارند، به زندگی یکنواخت خود ادامه میدهند، اما اگر بخواهند به بهبود روابط شان کمک کنند، باید نحوه بهتر گفتوگو کردن را بیاموزند، زیرا زندگی مشترک ادامه دارد.
در غیر این صورت، ناگزیر برای شناخت طرف مقابل و خواستههای او به حدس و گمان متوسل میشوند. مشخص است این شناخت نمیتواند درونی و عمیق باشد. رنجشها مزید بر علت میشود و کار به گوشه و کنایه میکشد، به این ترتیب، روز بهروز رابطه زن و مرد وخیمتر خواهد شد.
چرا مذاکره نمیکنیم؟
در تمام مراحل فوق، همکلام و همصحبت شدن میتواند درهای آشتی را بگشاید. گاه خجالتی بودن باعث میشود برای رفع دلخوریها قدم پیش نگذاریم و منتظر اقدام طرف مقابل باشیم. گاه از واقعیت فرار و مشکل را رها میکنیم و میگوییم دیگر حوصلهاش را ندارم.
گاهی هم به طور حیرتآوری مایلیم دیگران را شبیه خود کنیم، در حقیقت به این دلیل که خود تایید میشویم. درحالی که معلوم نیست مثل ما شدن درست باشد. وانگهی از کجا معلوم است که همه چیز تغییر کند و شرایط زندگی ما بهتر میشود؟
باید دست از خودخواهی برداریم و بپذیریم رابطهای معقول و مورد پسند است که مبتنی بر احترام به عقیده و گفتار طرف مقابل باشد. باید همسرمان را همانطور که هست، قبول کنیم. برای اینکه به خواسته منطقیمان توجه کند، باید به خواستهاش احترام بگذاریم. باید به شیوه پسندیدهای با او حرف بزنیم. اگر با او صحبت نکنیم، از کجا بداند چه خواستهای داریم؟
کسانی که معتقدند از گفتوگو نتیجه نمیگیرند، باید بدانند با شیوه درست حرف زدن، آشنایی کافی نداشتهاند. با گفتوگو، فاصلهها و دلسردیها از بین میرود. هر گفتوگویی آدابی دارد که اگر به همه نکتههایش توجه شود، پایانی خوش خواهد داشت، اما اگر با پیشبینی و سیاست از قبل تعیینشده، اقدام به شکوه و شکایت کنیم، چه بسا وضع از آنچه هست، بدتر هم بشود.
پیششرط های مذاکره
این راهحلها به شما نشان میدهد که یک گله گذاری خوب چگونه باید انجام شود:
* یکی از پیششرطهای مذاکره، رعایت انصاف و منطق است. برای اینکه این مسئله را به اثبات برسانید، طرف مقابل را درک کنید. اگر میخواهید او را به خوبی درک کنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این کار بهتر میتوانید به مشکلاتش پی ببرید.
* پیش از اینکه دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید، ابتدا آن را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب، سهم خود را در پیشامد، بهتر خواهید دید. از سوی دیگر، نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی میشود. در عین حال، با یادآوری ماجرا به علتهای وقوع آن نیز بهتر واقف میشوید.
* پیش از صحبت با همسرتان، هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید، زیرا ممکن است گفتههایتان را وارونه و با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را علیه شما تحریک کنند.
* در ابتدای صحبت، تاکید کنید که قصدتان از مطرح کردن رنجش، رسیدن به حسن تفاهم است، زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمیبرد.
* پیشاپیش یادآوری کنید که شاید اصل ماجرا یک سوءتفاهم باشد و قصدتان از صحبت، رفع آن است. مکرراً یادآور شوید در پی حل مشکلات هستید، نه به دست آوردن امتیاز از این راه.
* سعی کنید از نکتههای مثبت کارهای اخیر همسرتان یا آنچه در او پسندیدهاید، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود.
* با لحنی دوستانه و پرمهر صحبت کنید و در تمام مدت گفتوگو، مواظب باشید خشمگین نشوید.
* به همسرتان بگویید ممکن است مقصر این ماجرا شما باشید و برای رفع دلخوری، اقدام به صحبت کردهاید. اگر تقصیری داشتهاید، حتماً آن را به زبان بیاورید و از او پوزش بخواهید. این کارتان جز گفتوگو، جو را هم بهبود میبخشد و همسرتان فکر نمیکند که محاکمهای در کار است. در ضمن او نیز به نوبه خود، آماده پذیرفتن اشتباهش میشود.
* ضمن حل مسایل، سعی کنید حرفهایتان را با زخم زبان، کنایه، تحقیر، تمسخر و تخطئه بیان نکنید، زیرا وضع از آنچه که هست، بدتر میشود. یک گفتوگوی خوب، از تهدید، ارعاب و حمله به دور است، یعنی شخصیت همسرتان را در هم نشکنید و زیر سۆال نبرید. اگر چنین کردید، باید بدانید دیگر هیچ امیدی به ادامه مذاکره و در نهایت، نگرش و مصالحهای در کار نخواهد بود.
* هرگز همسرتان را با دیگری مقایسه نکنید. اگر قرار است مقایسهای در کار باشد، او را با خودش مقایسه کنید.
* از دلخوریها و رنجشهای کوچک شروع و از گذشتههای دور، یاد کنید. پس از رفع دلخوری، همسرتان را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند، یا از شما عذر بخواهد. این موضوع، غرورش را میشکند و او را جری خواهد کرد.
* از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید. اگر حین گفتوگو، مشکل تان حل نشد، بگویید بهتر است زمان دیگری در مورد این مسئله صحبت کنیم. بهتر است لحن کلامتان هم طوری باشد که تلویحاً طرف مقابلتان، خودش تشویق شود که زمان بعدی را تعیین کند. در این صورت، بیدرنگ از آن استقبال کنید.
* عصبانیت هنگام مذاکره، نهتنها شما را بیمنطق و بیانصاف جلوه میدهد، بلکه مانعی بر سر راه خواستههایتان ایجاد خواهد کرد. اگر احساس کردید طرف صحبت (همسرتان) خشمگین است، به او فرصت دهید که این انرژی مخرب را تخلیه کند، همه حرفهایش را بزند و به آرامش برسد. پس از ایجاد فضای آرام، مذاکره روند واقعی خود را پیدا میکند. لازم به ذکر است که تخلیه تنشهای عصبی، منجر به تخلیه اطلاعاتی میشود و شرایط را برای برقراری تفاهمی تمامعیار آماده میکند.
* هنگامی که همسرتان در مورد مطلبی توضیح میدهد، همه حواس خود را متوجه او کنید.
* به جای ثابت کردن «اشتباهها و خطاکاریهای» همسرتان، بیشتر در مورد حل مشکلات گفتوگو کنید و مطمئن باشید که با این شیوه، جریان مذاکره را به مسیری مطلوب هدایت خواهید کرد. پایه و شرط اصلی یک مذاکره سالم، بحث و تلاش برای دستیابی به نتیجه صلحآمیز است. اصرار بر خطاها و اشتباههای طرف مقابل، نهتنها هیچ کمکی به حل موضوع و اختلاف نمیکند، بلکه روابط بین فردی را از آنچه که است، تیرهتر میکند.
* اگر همسرتان خواست حرف بزند، مانعش نشوید. به او فرصت دهید تا اظهارنظر کند. با این رفتارتان ثابت میکنید که او نیز حق دارد هر چه میخواهد بگوید. از طرفی، همسر شما با حرف زدن، تخلیه روانی میشود. وقتی گفتههایش تمام شد، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت: «من هم حرفم را زدم». به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم میشود.
* به هر شکل که میتوانید رفع دلخوری را جشن بگیرید؛ با هدیه دادن یک شاخه گل، یا دعوت به عصرانه یا شام بیرون از منزل، یا پختن کیک یا شیرینی و... به این ترتیب به صلحی نسبتاً طولانی میرسید.
* آشتیهای اجباری ناشی از آمدن مهمان، پادرمیانی دوستان و فامیل یا وقوع اتفاقی مهم، بنیانی سست دارند، زیرا ریشه اختلافها همچنان دست نخورده باقی مانده و روش برخورد با اینگونه مسایل مشخص نشده است و ناگزیر، همه چیز دوباره به حالت اول برمیگردد.