زمینههای گسترش اندیشه ی پژوهش در عمل
دلیل مهم هم اغلب این نکته ذکر میشود که آن ها به ندرت منجر به بهبود عمل میشوند. با وجودی که نمونههای فراوانی از پژوهش های فعلی و گذشته مبتنی بر نوآوری در کلاس درس وجود دارد، آن ها اغلب زودگذر و موقت مطرح و مۆثر واقع شدهاند.
این انتقادات باعث شده که پژوهشگران به کارهای مرتبط با موضوعات مدرسه توجه بیشتری بهعمل بیاورند (بهنقل از کاندیف و شولمن 1998). در حال حاضر پژوهشگران دیدگاه هایی را تولید میکنند و یافتههایی را ارایه میکنند اما انتقال آن ها در عرصه عمل معمولاً مناسب صورت نمیپذیرد و در عمل از آن ها استفاده چندانی نمیشود.
هم چنین این نگرانی وجود دارد که دشواری های عمل نیز بهدرستی به پژوهشگران منتقل نمیشود. کارگزاران آموزشی نگران برای عمل مطلوب، نفوذ چندانی برای انتخاب مشکلات مورد مطالعه پژوهشگران ندارند.
یکی از دلایل عمده نارکارآمدی تحقیقات آموزشی در تأثیرگذاری بر فعالیت های کلاس درس را، ناشی از روش شناختی تحقیقات ذکر میکنند. داده هاى پژوهش هاى تربیتى دانشگاهى، اغلب کمّى و مبتنى بر پرسشنامه است. این داده ها نه تنها در اکثر موارد قابل درک و تحلیل توسط معلمان نیستند، بلکه براى پاسخ گویى به مسایل مطرح شده در کلاس درس از کفایت لازم برخوردار نمى باشند; چراکه معلمان در کلاس هاى درس، علاوه بر عدد و رقم، با احساس ها و عواطف و نگرش ها و جنبه هاى کیفى دانش آموزان سر و کار دارند که داده هاى کمّى مرسوم توانایى تجزیه و تحلیل آن ها را ندارد.
در حال حاضر بیشتر تحقیقات آموزشی با استفاده از روش های کمی انجام میشوند. بستر فلسفی تحقیقات کمی، فلسفه تحصّلی (پوزیتیویسم) است که ضمن تأکید بر برونگرایی و عینیت، با اعمال اجتماعی بهعنوان توابعی از یک نظام جبری رفتار میکند. به گفته ی کار و کمیس در چنین روش تحقیقی، محقق صرفاً یک ابزار است؛ که تحقیق به وسیلة او انجام میشود و خود او به عنوان یک ناظر بیطرف و خنثی، نقشی در پیشرفت علم ندارد. در واقع، پوزیتویست از راه ارجاع به قوانین اصول نظری، اعمال اجتماعی ـ در این مورد افت تحصیلی ـ را توجیه میکند.
در حالی که موضوع تحقیق عمل آموزشی، اعمال اجتماعی هستند. این بهبود عمل، مستلزم ادراک عمل بهوسیله محققان (دستاندرکاران آموزشی) و سرانجام بهبود شرایط و اوضاع اجتماعی است که عمل در آن ها انجام میگیرد. (بیژن ظهوری زنگنه و زهرا گویا، 1376). تحقیقات آموزشی معمولاً یافتههای قابل تعمیم را ارایه میدهند که قابلیت به کارگیری در برخی موقعیتها را ندارند، ضمن این که تخصصى بودن پژوهش هاى دانشگاهى نیاز به تحقیق به روش اقدام پژوهى را دوچندان نموده است; زیرا پژوهش هاى دانشگاهى مبتنى بر اصول و نظامى است که هر گام آن مستلزم داشتن دانش و مهارت و تخصص ویژه است; مثل نمونه گیرى هاى آمارى، تجزیه و تحلیل آمارى، تهیه پرسش نامه هاى روا و مانند آن. یافته هاى این نوع از پژوهش ها نیز متأسفانه به گونه اى گزارش مى شوند که بیشتر معلمان قادر به فهم آن نیستند و در نتیجه، این پژوهش ها از نظر معلمان چندان مفید ارزیابى نمى شوند.