تبیان، دستیار زندگی
یكی از مسایل دردناك كه هرگز نمی‎توان انكار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت است، گر چه به بركت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به تدریج از مهجوریت رهایی یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیوه‌ی انس و الفت با نهج البلاغه!


یكی از مسایل دردناک كه هرگز نمی‎توان انكار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت است، گرچه به بركت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به تدریج از مهجوریت رهایی یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انكار نیست كه نهج‎البلاغه مهجور است همان‎طور كه امیرمۆمنان، مظلوم بلكه مهجور بود.


ویژه نامه اسرار موفقیت در نهج البلاغه

بسیاری از اهل بصیرت و دقت كه سیری در ساحل دریای بی‎كران نهج‎البلاغه كرده و قدحی از زمزم زلال معارف آن به داشته و پرتویی از نور حقایق آن را دیده باشند، در تعریف نهج‎البلاغه سخنی گفته و نكته‎ای نگاشته‎اند كه در این جا به چند نمونه از آنها اشاره می‎شود:

1ـ كلام امیرمۆمنان ـ علیه‎السلام ـ بارقه‎ای از علم الهی و عطری از سخنان رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ است.[1]

2ـ من به هنگام مطالعه این كتاب گاه خود را در جهانی می‎یافتم كه ارواح بلند معانی، با زیور عبارت‎های پرفروغ آن را آباد ساخته است، و گاهی می‎یافتم كه عقل نورانی از عالم الوهیت جدا گشته است و به روح انسانی اتصال یافته او را از لابه‎لای پرده‎های طبیعت بیرون آورده و تا سراپرده ملكوت اعلی بالا برده است و تا شهودگاه فروغ فروزنده آفرینش رسانده است.[2]

3ـ نهج البلاغه كتابی است كه نسیم دل‎انگیز آن اگر به قبری بوزد، صاحب قبر از عطر جان‎فزای آن زنده می‎شود.[3]

4ـ نهج البلاغه فروتر از كلام خالق و فراتر از كلام مخلوق است.[4]

بدلیل این ویژگی‎‎ها است كه به آسانی می‎توان گفت: نهج البلاغه كتابی است كه گویا با مسایل و رویدارهای هر زمان همراه و همگام است و با تمامی ویژگی‎‎ها و ریزكاری‎ها و جریان‎های هر عصر آشناست، چه این كه نهج البلاغه تجلی‎گاه عشق، معرفت، سیاست، انسانیت، حكومت، عدالت، حكمت، تربیت، عبادت، فصاحت، بلاغت است چه اینكه صدها مسئله مبهم معرفتی درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، انسان شناختی و جهان شناختی و مانند آن را به زیباترین بیان و دل‎انگیزترین روش طرح و تحلیل كرده است و رمز اصلی وجود این همه زیبایی در نهج البلاغه آن است كه امیرمۆمنان شاگرد بزرگ قرآن در پرتو تعلیمات پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، اول قرآن را خوب فهمید و به آن عمل كرد آنگاه همه معارف وحی در كلمات او به صورت نهج البلاغه تجلی كرده است.

من به هنگام مطالعه این كتاب گاه خود را در جهانی می‎یافتم كه ارواح بلند معانی، با زیور عبارت‎های پرفروغ آن را آباد ساخته است، و گاهی می‎یافتم كه عقل نورانی از عالم الوهیت جدا گشته است و به روح انسانی اتصال یافته او را از لابه‎لای پرده‎های طبیعت بیرون آورده و تا سراپرده ملكوت اعلی بالا برده است و تا شهودگاه فروغ فروزنده آفرینش رسانده است

مهجوریت نهج البلاغه

یكی از مسایل دردناك كه هرگز نمی‎توان انكار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت است، گرچه به بركت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به تدریج از مهجوریت رهایی یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انكار نیست كه نهج‎البلاغه مهجور است همان‎طور كه امیرمۆمنان، مظلوم بلكه مهجور بود، برخی از بزرگان نكته‎آموز درباره مهجوریت نهج البلاغه این گونه نالیده‎اند: (... عجیب این است كه نهج البلاغه در دیار خودش در میان شیعیان علی ـ علیه‎السلام ـ در حوزه‎های علمیه شیعه غریب و تنهاست هم چنان كه خود علی ـ علیه‎السلام ـ غریب و تنهاست، بدیهی است كه اگر محتویات كتابی و یا اندیشه‎ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد این كتاب و یا آن شخص عملاًَ تنها و بیگانه می‎ماند هر چند نام‎شان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود، ما باید اعتراف كنیم كه با نهج البلاغه بیگانه‎ایم، دنیای روحی كه برای خود ساخته‎ایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه.[5]

شیوه انس و بهره‎مندی از نهج البلاغه

بدون تردید داشتن تعهد و احساس نیاز دردمندانه برای كار، برخورداری از اخلاص و نیت پاك، توكل همه جانبه به خدا، ایمان داشتن به هدف، دارا بودن پشتكار و شكیبایی و بردباری در جریان كار، انسان را وادار می‎كند كه به دنبال پیدا كردن راههای هدایت و نجات و رسیدن به كمال و عزت باشد، در این راستا غنی‎ترین گنجینه الهی و آسمانی قرآن مجید است كه بعد از قرآن نهج البلاغه كه مفسر و متمّم قرآن بوده و به عنوان اخ القرآن شهرت گرفته، بهترین استفاده‎ها و بهره‎مندی از معارف نهج البلاغه را می‎توان برد كه ممكن است در این رابطه روش‎های متعدد و گوناگونی برای بهره‎مندی از نهج البلاغه وجود داشته باشد اما از جمله دو شیوه تاكنون مفید آزموده شده و كارساز بوده است:

1ـ یكی روش فراگیری آزاد كه انسان برای اساس عشق و علاقه خود، كتاب نهج البلاغه را تهیه نماید و به صورت منظم از اوّل تا به آخر آن را مطالعه كند، البته این روش وقتی جواب خواهد داد كه پیش زمینه هایی برای بهره‎گیری از نهج البلاغه فراهم شده باشد مثلاً انسان با برخی علوم نظیر ادبیات عرب، فلسفه، كلام، عرفان اسلامی، تاریخ اسلام تا اندازه‎ای آشنا باشد و در ضمن از شرح‎هایی كه تاكنون برای نهج البلاغه و درباره برخی خطبه‎های آن نگارش یافته است مانند شرح ابن‎میثم بحرانی، شرح ابن‎الحدید، شرح علّامه شوشتری و شرح علّامه جعفری نیز استفاده نماید تا بتواند نكات ظریف و نهفته معارف نهج البلاغه را به‎طور كامل درك كند. (برای اطلاع بیشتر از نحوه استفاده از این روش به منبع ذیل مراجعه شود.)[6]

امام علی

2ـ شیوه دوم كه به ‎طور یقین كارآمدتر و مفیدتر خواهد بود آن است كه انسان نهج البلاغه را به عنوان یك متن علمی تحصصی در محضر فردی كه كارشناس معارف نهج البلاغه در محورهای مختلف باشد به‎طور دقیق و منظم تحصیل كند و دوره آموزشی و فراگیری برایش تدارك ببیند این روش در صورتی بهتر عمل خواهد شد كه در مراكز علمی نظیر حوزه و دانشگاه نهج البلاغه به عنوان متن درسی دانش‎پژوهان قرار داده شود. چنان‎كه در گذشته برخی از بزرگان نه تنها متن نهج البلاغه بلكه بعضی شرح‎های آن را در محضر بزرگان تحصیل می‎كرده‎اند كه از جمله در اجازه نامه‎ای كه فخرالمحققین برای سید حیدر آملی داده آمده است كه سید حیدر آملی از جمله كتاب‎هایی را كه نزد فخرالمحققین فراگرفته است نهج البلاغه و شرح میثم بحرانی به نهج البلاغه بوده است.[7]

این مسئله دو نكته اساسی را می‎رساند یكی این كه بزرگان از علمای شیعه در قدیم بر اساس عنایت و اهمیّت خاصی كه به نهج البلاغه می‎داده‎اند آن را جزء متون درسی طلاب قرار داده بوده‎اند. و دیگر این كه بهترین روش بهره‎مندی از نهج البلاغه همان است كه نزد متخصصی فن فراگرفته شود.

جلوه‎ای از موضوع و محتوای نهج البلاغه:

نهج البلاغه گزیده‎ای از سخنان امیرمۆمنان ـ علیه‎السلام ـ است كه در موقعیت‎ها و مناسبت‎های گوناگون بیان گردیده است و سید شریف رضی بیشتر به جنبه فصاحت و بلاغت آنها نظر داشته است، آنچه به عنوان سرفصل و خطوط كلی نهج‌البلاغه می‎توان مطرح كرد عبارت است از:

1. توحید و معرفت: شامل توحید ذاتی، صفاتی، افعالی، عبادی و بیان علم، قدرت، عدالت و مانند آن‎ها.

2. نبوّت و هدایت: هدف از بعثت انبیاء شیوه عمل و تبلیغ پیامبران، امامت، ولایت، هدایت، اسلام، قرآن، تعلیم و تبلیغ.

3. كائنات و خلقت: هدفداری در خلقت، حركت در مخلوقات، آفرینش جهان، آفرینش انسان و ویژگی‎‎های آفرینشی انسان.

4. رهبری و سیاست: شرایط و وظایف و حقوق و شایستگی‎های رهبری، حقوق مردم ، روابط اجتماعی، عدالت اجتماعی، جهاد، صلح و مانند آن.

5. موعظه و حكمت: شناسانیدن این جهان، زهد، تقوی، آموزش‎های اخلاقی، زیان‎های فردی و اجتماعی، بخل، حسد، ترس، شجاعت، تشویق، و خلاصه تمام فضایل و رذایل اخلاقی.

6. تاریخ و عبرت: آموزش دیدن از حوادث تاریخی، درك قوانین حاكم بر حركت، مجتمع‎های انسانی،‌بیان اوضاع اجتماعی، جهان در روزگار بعثت، آینده‎نگری شخصیت‎ها، مردم‎شناسی، همبستگی انسانی، فتنه‎ها و بلاها، موضع‎گیری‎های شایسته در فتنه‎ها.

7. احكام و عبادات: ایمان و هجرت و جهاد، اركان دین، آثار اعمال، نماز و زكات و امر به معروف و نهی از منكر، و ... و فلسفه احكام.

8. معاد و قیامت: حشر، حساب، بهشت، دوزخ و زندگی اخروی.

9. دعا و تضرع: استغفار، نمونه‎های از دعاها و استغفار و تعلیم صلوه برای پیامبر (ص) و امثال آن.

ـ نكته جالب اینست كه هر كس با هر نوع گرایش، خواسته و سلیقه‎ای كه پا به دریای بیكران نهج البلاغه می‎نهد، در حد فهم و توان خود از آن بهره می‎برد و مستفیض می‎شود. (برای اطلاع از جزئیات بیشتر این مسئله به منابع ذیل مراجعه شود)[8]

(... عجیب این است كه نهج البلاغه در دیار خودش در میان شیعیان علی ـ علیه‎السلام ـ در حوزه‎های علمیه شیعه غریب و تنهاست هم چنان كه خود علی ـ علیه‎السلام ـ غریب و تنهاست، بدیهی است كه اگر محتویات كتابی و یا اندیشه‎ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد این كتاب و یا آن شخص عملاًَ تنها و بیگانه می‎ماند هر چند نام‎شان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود، ما باید اعتراف كنیم كه با نهج البلاغه بیگانه‎ایم، دنیای روحی كه برای خود ساخته‎ایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه

جلوه‎ای از آثار انس با نهج البلاغه

از آن‎جا كه نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمۆمنان ـ علیه‎السلام ـ است و در حقیقت نموداری از كمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است كه در كلام او تجلی كرده است، لذا انس و حشر مداوم با نهج البلاغه گذشته از درك معارف الهی به انسان، روحیه ایثار، فداكاری، عدالت‎خواهی، آزادمنشی، جوان‎مردی، شجاعت، سخاوت، ستم‎ستیزی، گرایشات معنوی، تقواطلبی، و صدها صفت برجسته‎ای دیگر می‎بخشد. چنانكه از برخی از محققان برجسته معاصر نقل شده كه گفته است: (ما معتقدیم اندیشه و نظر نهج البلاغه شهامت و مردانگی و عظمتِ روح به انسان می‎دهد، زیرا این كتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر شده كه با همه مشكلات و مصائب هم چون شیری پولادین اراده روبه‎رو گردیده است)[9] آموزنده‎تر از این سخنی است كه شهید مطهری از استاد نهج البلاغه خود نقل كرده است او می‎گوید: «... بزرگ مردی كه مرا اولین ‎بار با نهج البلاغه آشنا ساخت، میرزا علی آقای شیرازی اصفهانی بود، نهج البلاغه به او حال می‎داد و روی بال و پر خود می‌نشاند و در عوالمی كه ما نمی‎توانیم درست درك كنیم سیر می‎داد، او با نهج البلاغه می‎زیست، با نَفَس نهج البلاغه تنفس می‎كرد، روح او با این كتاب همدم بود، نبضش با این كتاب می‎زد و قلبش با این كتاب می‎طپید، جمله‎های این كتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می‎نمود، غالباً جریان كلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشك از چشمانش به محاسن سپیدش همراه بود، او وقتی به نهج البلاغه می‎پرداخت از همه چیز بریده می‎شود منظره‎ای تماشائی و لذت‎بخش و آموزنده بود.[10]

ـ این بود گذری بر ساحل پهناور نهج البلاغه، امید است كه بتوانیم در این آشفته بازار دنیاپرستان، با انس و ارتباط و مطالعه مداوم و هدفمند آن، بهره‎های وافر برده و از نورانیت آن به كمال و حقیقت نزدیك شویم و پرده از غربت و مهجوریت آن برداریم. (انشاء الله)

پی نوشت ها:

[1] . سید رضی، مقدمه نهج البلاغه ، صفحه 15.

[2] . شیخ محمد عبده، مقدمه شرح نهج البلاغه، صفحه 10، نشر المكتب الاعلام الاسلامی قم، سال 1375 ش.

[3] . علامه حسن‎زاده آملی، انسان كامل از دیدگاه نهج البلاغه، صفحه 5، نشر قیام قم، سال 1372 ش.

[4] . ابن‎ابی‎ الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 1، صفحه 24. نشر مكتبه آیه الله مرعشی، قم 1404 ق.

[5] . شهید مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه 9، انتشارات صدرا قم، چاپ 2، 1354.

[6] . دكتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه، ج 1، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1373 ش.

[7] . سید حیدر آملی، تفسیر المحیط الاعظم والبحر الخفم، ج 1، صفحه 532، نشر مۆسسه البطاعه و النشر، چاپ اول سال 1414 ق.

[8] . علامه حسن‎زاده آملی، انسان كامل از دیدگاه نهج البلاغه صفحه 23، نشر قیام، قم چاپ اول سال 1372 ش. ـ دكتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه ج 1، صفحه 27، نشر وزارت ارشاد اسلامی سال 1373 ش ـ مطهری، مرتضی، سیری در نهج‎البلاغه، ص 31، نشر صدرا.

[9] . دكتر زكی مبارك، نقل از نهج البلاغه و گردآورنده آن، صفحه 166، نشر بنیاد نهج البلاغه .

[10] . مطهری ، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه 10، نشر صدرا.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع :سایت بلاغ

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.