موریانهای به نام شک!

زندگی زناشویی مانند یک گلدان نیاز به مراقبتهای ویژهای دارد و در معرض خطرات و آفتهایی قرار میگیرد كه باید مراقب آنها بود. سوءظن یكی از این آفتهاست و اگر بهموقع و درست به آن رسیدگی نكنیم، ممكن است ریشه این گیاه را مورد هدف قرار دهد و زندگی زناشویی را از اساس دچار مشكل كند.
بدبینی یعنی تفسیری غلط از یک رفتار بهطوری كه فكر كنیم در پس این رفتار چیزی است كه با ظاهر آن متفاوت است و فرد قصد دارد ما را فریب بدهد و پنهانكاری كند. همه ما در زندگی دچار بدبینی و یا شکهای مقطعی شدهایم و بعد از مدتی آن را رفع كرده و مساله را برای خود روشن نمودهایم. اما اگر این شک و بدبینی در زندگی تداوم یابد و یا به هر نحوی روشن نشده و به آن دامن زده شود، تبدیل به سوءظن شده و روح و روان انسان را نشانه میرود.
سوءظن در زندگی زناشویی زمانی اتفاق میافتد كه فردی به همسر خود بدبین شده و رفتارهای بیمارگونهای از خود نشان دهد، مانند این كه او را دایما تحت نظر قرار دهد و كنترل كند. با او سر هر رفتاری با افراد دیگر درگیر شود و به او تهمتهایی وارد آورد؛ از قبیل این كه تو مرا دوست نداری و میخواهی با فرد دیگری باشی و از این قبیل.
اساس این رفتار دو عامل بیمارگونه است؛ اول این كه این فرد هنگامی كه كسی را دوست بدارد و آن همسر او باشد بهصورت ناخود آگاه احساس میكند برای این كه او را از دست ندهد، باید خیلی مراقب باشد تا این كه مبادا همسرش بخواهد او را ترک كند. دوم این كه میترسد نكند همسرش شخص بهتری پیدا كرده و او را از یاد ببرد.
پیشدرآمدها
هیچ انسانی از ابتدا دارای سوءظن نیست و عواملی دست به دست هم میدهند تا فرد را به همسرش بدبین كرده و نسبت به او سوءظن پیدا كند. روان شناسان این عوامل را به چند دسته تقسیم میكنند:
عدم اعتماد به خود میتواند اولین عامل در این باره باشد. وقتی كسی اعتماد به نفس پایینی دارد و از طرف مقابل پذیرش كمی دارد، یعنی همسرش او را كمتر از خود میداند و او را تحقیر میكند، میتواند به مرور تفكرات سوءظنی پیدا كند و نسبت به همسرش بدبین شود. فرد آنقدر ضعیف است كه فكر میكند همسرش دیگران را به او ترجیح میدهد و در مواجهه با دیگران او را فراموش میكند.
مورد دوم وقتی است كه فرد خودش تمایلات غیرمعمول داشته باشد و فكر كند كه همسرش هم مثل او میاندیشد. مصداق این موضوع میتواند ضربالمثل "كافر همه را به كیش خود پندارد" باشد. مثلا مردی وقتی با زن دیگری صحبت میكند، به فكر خیانت به همسر خود میافتد و فكر میكند همسرش هم مثل اوست، پس وقتی همسرش دارد با مرد دیگری صحبت میكند، به او بدبین است و فكر میكند كه همسرش قصد خیانت به او را دارد.
رفتارهای مشكوک طرف مقابل میتواند دلیل سوم ایجاد سوءظن باشد. وقتی كسی رفتارهای مشكوک از قبیل پنهانكاریها، رفت و آمدهای بدون توجیه، مزاحم تلفنی و... داشته باشد، همسرش را به سوءظن در مورد خود سوق میدهد. گاهی نیز خانوادهها به اشتباه توصیه میكنند كه جواب تلفن همسرت را نده و به او نگو كه كجا میروی و كی میآیی كه این رفتار نیز بیشتر بر آتش سوءظن میافزاید
دلیل چهارم سوءظن به همسر میتواند تجربیات گذشته باشد. تجربیات گذشته از دوران كودكی تا قبل از سوءظن فعلی را شامل میشود. این تجربیات هرچه بیشتر در دوران كودكی و در اولین آشناییها و تجربیات رخ دهد، تاثیر عمیقتری میگذارد. اگر همسر فرد مرتكب خیانت و یا عمل اشتباهی در گذشته شده باشد نیز میتواند تاثیر بسزایی در ایجاد سوءظنهای متوالی داشته باشد. تجربیات گذشته هر فرد بهصورت ناخودآگاه به او یاد میدهد كه در حال حاضر چگونه رفتار كند و از هر عملی چه احساسی داشته باشد.
تاثیر بر زندگی زناشویی
در یک زندگی زناشویی هیچ ذهن سالمی نسبت به این كه همسرش كجا و با چه كسی است دچار شک نمیشود و نسبت به عشق میان خود و همسرش دچار شک و هراس غیر طبیعی نیست و اگر چنین ذهنیتی پیش بیاید حتما بیمارگونه است. اینگونه رفتارها معمولا زنجیرهوار و بهدنبال هم اتفاق میافتند، بهطوری كه طرف مقابل را خسته كرده و به نشان دادن عكسالعمل وا میدارد كه این عكسالعمل میتواند پیامدهای مختلفی داشته باشد.
گاهی اوقات افراد بهدلیل این كه نمیدانند راه درست چیست یا راهنمایی غلط اطرافیان دچار اشتباه در برخورد با همسرشان كه دچار بدبینی و سوءظن شده، میشوند.
سوءظن در كلام و رفتار فرد نمود پیدا میكند و به برخورد با طرف مقابل میانجامد. فردی كه هدف سوءظن قرار دارد، ابتدا از خود دفاع و گفتههای همسرش را انكار میكند، بعد از مدتی میبیند كه همسرش قانع نمیشود و بر خلاف تلاشهایش هیچ موفقیتی در ایجاد اعتماد بین خود و همسرش كسب نكرده است.

در این مواقع فرد به اصطلاح آش نخورده و دهن سوخته میشود و پیش خود میگوید حالا كه باورش نمیشود پس من نیز همان كاری را میكنم كه او فكر میكند. اینجاست كه مشكلات چند برابر شده و فرد به سوءظنهای خودش ایمان میآورد و فكر میكند در گذشته نیز همینطور بوده و او درست فكر میكرده است و زندگی زناشویی در این مرحله به احتمال زیاد از هم میپاشد یا آسیب جدی میبیند.
از سوی دیگر بعضی افراد فكر میكنند نباید به سوءظنها اهمیت داد و باید آنها را نادیده گرفت و به سوالهای فرد جواب نداد و كنترل كردنهای او را بیاهمیت تلقی كرد. گاهی نیز خانوادهها به اشتباه توصیه میكنند كه جواب تلفن همسرت را نده و به او نگو كه كجا میروی و كی میآیی كه این رفتار نیز بیشتر بر آتش سوءظن میافزاید.
گاهی نیز همسران به دلیل تحریک حسادت همسرشان عمدا دست به خطاهایی میزنند و فكر میكنند كه اینگونه برای همسرانشان عزیزتر میشوند. اینها نمیدانند كه با این كار بیشتر از چشم همسرانشان میافتند و اگرچه مراقبت همسرانشان نسبت به آنها بیشتر میشود، اما این نشانه بیشتر دوست داشتنشان نیست، بلكه آنها اعتمادشان را نسبت به همسرشان از دست دادهاند.
این اعمال و رفتار نهتنها سوءظن را از بین نمیبرد، بلكه آن را تشدید كرده و گاهی یک بدبینی ساده را به یک سوءظن بزرگ تبدیل میكند. به همین دلیل اصلا در برابر رفتارهای سوءظنی همسرتان دست به این كارها نزنید و فكری اساسی و درست و علمی بكنید.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع: پایگاه اینترنتی پرشین وی / جام جم آنلاین همراه با تغییرات
