تبیان، دستیار زندگی
صبر تمام عیار مورد نظر اسلام نیز که در هر شرایطی پسندیده و تأکید شده، صبر نفسانی است که بنا بر آن، انسان، خویشتن را از هوس و دلخواه ناروا باز می دارد و مشتهیات [و خواسته های] نفسانی خویش را زنجیر می کند و افسار اسب سرکش نفس را در دست می گیرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیعه واقعی کیست؟

شیعه

امام باقر علیه السلام جایگاه ویژه‏ای برای فقه و ژرف نگری در آن و به اصطلاح تفقه در دین قائل بود و فقیه در دین را شخصیتی ممتاز و بارز معرفی می‏کرد و می‏فرمود: «مُتَفَقِّهٌ فِی الدّینِ اَشَدُّ عَلَی الشَّیطانِ مِنْ عِبادَةِ أَلْفَ عابِدٍ؛ وجود یک فقیه در دین، برای شیطان از عبادت هزار عابد سخت‏تر است».(1)

آن بزرگوار ضمن تشویق دیگران به تفقه در دین می‏فرمود: «تفَقّهُوا فِی الْحَلالِ وَالْحَرامِ وَ اِلاّ فَاَنْتُمْ اَعْرابٌ؛ در حلال و حرام تفقه کنید تا از «اعراب» [بادیه نشین] نباشید.»(2) همچنان که خداوند متعال درباره نادانی و جهل اعراب بادیه نشینی که به سختی اسلام را می‏پذیرفتند، فرمود: «اَلاَْعْرابُ اَشَدُّ کُفْرا و نِفاقا؛اعراب [بادیه نشین]، کفر و دورویی شان بیشتر است». (توبه: 98)

اگرچه روایت یاد شده، به طور مستقیم دلالت بر اجتهاد ندارد، می‏توان گفت که به گونه‏ای تلویحی، مردم را به آن تشویق می کند. از این رو، امام باقر علیه السلام در این زمینه تا اندازه ای به اصحاب و نزدیکان خود سخت گیر به نظر می‏رسید که گاه با تهدید، زمینه‏های تحریک آنان برای دنبال کردن این سنت را فراهم می‏آورد و می‏فرمود: «اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من آورند که در پی تفقه در دین نباشد، او را تنبیه خواهم کرد».(3)

2. صبر در هنگام سختی: صبر، درخشنده ترین خلق و خوی قرآنی است که در همه سوره های مکی و مدنی قرآن، توجه و عنایت پروردگار بدان معطوف بوده است.(4)

با توجه به معنای دقیق صبر در قرآن، امور ناخوشایند برای انسان، گوناگون و رنگارنگ هستند. بنابراین قلمرو صبر، میدان های بسیاری را در بر می گیرد و دایره صبر، بسیار بیش از آنچه مردم وقتی کلمه صبر را می شنوند و در ذهنشان نقش می بندد، گسترش دارد.

امام محمد غزالی می گوید:

بدان که صبر دو گونه است: جسمانی و نفسانی. صبر جسمانی و بدنی خود نیز بر دو گونه است: گاهی عبارت از انجام دادن کارهای استوار است و از زیر کار در نرفتن (که صبر فعال است) و گاهی عبارت است از تحمل و بردباری و شکیبایی در برابر ضربه های سخت و بیماری های شدید و زخم های سهمگین (که صبر انفعالی است).

صبر تمام عیار مورد نظر اسلام نیز که در هر شرایطی پسندیده و تأکید شده، صبر نفسانی است که بنا بر آن، انسان، خویشتن را از هوس و دلخواه ناروا باز می دارد و مشتهیات [و خواسته های] نفسانی خویش را زنجیر می کند و افسار اسب سرکش نفس را در دست می گیرد

صبر جسمانی هرگاه با موازین شرع هماهنگ باشد، صبر پسندیده است. صبر تمام عیار مورد نظر اسلام نیز که در هر شرایطی پسندیده و تأکید شده، صبر نفسانی است که بنا بر آن، انسان، خویشتن را از هوس و دلخواه ناروا باز می دارد و مشتهیات [و خواسته های] نفسانی خویش را زنجیر می کند و افسار اسب سرکش نفس را در دست می گیرد.

صبر نفسانی هم بر حسب زمینه به کارگیری آن، نام های مختلف به خود می گیرد:

ـ اگر شکیبایی در برابر شهوات و شکم بارگی باشد، عفت نام دارد.

ـ اگر شکیبایی در برابر مصایب روزگار باشد، صبر نام دارد که ضد آن، جَزَع و هَلَع است، یعنی انسان خویشتن داری نکند و هر چه می خواهد، صدایش را به آه و ناله برگرداند و بر سر و صورت خویش بکوبد و گریبان پاره کند.

ـ اگر شکیبایی در برابر ثروتمندی و مال و مکنت باشد، ضبط نفس (یعنی داشتن ظرفیت و خود را گم نکردن) نام دارد که ضد آن، حالتی است که بَطِر نام دارد.

ـ اگر شکیبایی در صحنه کارزار و میدان جنگ باشد، شجاعت و دلیری نام می گیرد که ضد آن، جُبْن و بزدلی و ترسویی است.

ـ اگر شکیبایی در هنگام خشم و شعله کشیدن غضب باشد، حلم نامیده می شود و ضد آن، بی حوصلگی و زود از جا در رفتن و عصبانی بودن است.

ـ اگر شکیبایی در برابر ناگواری ها و نگرانی های روزمره باشد، سعه صدر نام دارد. یعنی دل بازی و گشاده رویی که ضدّ آن، ضَجْر و ضیق صدر یعنی افسردگی و دلتنگی و وازدگی و بی تابی در برابر سختی هاست.

ـ اگر شکیبایی عبارت از پنهان داشتن سخن یا خبری باشد، رازداری نام دارد.

صبر

ـ اگر شکیبایی در کنار گذاردن تجملات و به دنبال زر و زیور زندگی نرفتن و سطح کارآیی خویش را بالا بردن و سطح خواسته ها را پایین آوردن رخ دهد، زهد نام می گیرد که ضد آن، حرص است.

ـ اگر شکیبایی به این معنا باشد که انسان با اندک بهره ای از زندگی بسازد و خود را جز به خداوند، پیوسته و دل بسته نسازد، قناعت نام می گیرد که ضد آن، آزمندی است.

بدین ترتیب، بیشتر خلق و خوی های اهل ایمان، زیر عنوان صبر جای دارند. به همین دلیل وقتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می پرسند که ایمان چیست؟ می فرماید: «هو الصبر.» منظور آن حضرت این است که انجام دادن کارهای عبادی و استقامت در راه بندگی خداوند، بیشترین جنبه های نظام رفتاری یک فرد مسلمان را در بر می گیرد.

برای نمونه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الحجّ عرفه»؛ یعنی عرفه و وقوف در عرفات، آن قدر اهمیت دارد که می توان گفت: «حج، عبارت است از عرفه».

بنابراین صبر، بر حسب زمینه های آن، نام های گوناگون می گیرد، ولی از نظر ماهیت، همه انواع صبر یکی هستند.(5)

صبر در اخلاق، به مفهوم ثبات و آرامش نفس در سختی ها و پایداری و مقاومت در برابر آنهاست. همچنین پایداری و ثبات انگیزه دین، در مقابله با انگیزه هوا و هوس است.

صبر در ناگواری ها، بر خلاف گرایش ها و نیازهای طبیعی انسان است و آغاز صبر را همیشه تلخ و پایانش را دارای ثمر شیرین دانسته اند. کسی که هنگام صبر در بلاها و ناگواری ها، به همان آغاز تلخ برخورد با بلا و ناگواری توجه کند و ثمر صبر را در نظر نگیرد، نه تنها از ادامه صبر و استقامت در آن محروم است، هرگز توفیق دریافت ثمر و منافع صبر را نیز نخواهد یافت. اگر نگاه او به نتیجه و ثمر صبر است و در صبر، به جز موفق بودن و رسیدن به مطلوب و به دست آوردن چهره مقصود را در نظر ندارد، تلخی و ناگواری ابتدای صبر، هرگز برای او ادامه ندارد.

امام باقر علیه السلام می‏فرمود: «اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من آورند که در پی تفقه در دین نباشد، او را تنبیه خواهم کرد

به تعبیر حکما، در صبر ورزیدن، انسان با استقامت در عمل، در برابر تدبیرهای پوچ و واهی نیز مقاوم خواهد شد. صبر، عقل را در این مفهوم که کدام تدبیر را برای رفع سختی ها در پیش گیرد، یاری خواهد کرد و انسان صابر هنگام نزول بلا و وقوع دشواری های زندگی، با کمک عقل، صبر را تداوم می بخشد و در غیر این صورت، ثبات روحی و نظم تعادل و قوا، در انسان از میان خواهد رفت و انسان دچار سستی و بی ثباتی در زندگی خواهد شد.(6)

3. میانه روی در معیشت: یکی از مهم ترین آموزه های اقتصادی اسلام، اصل اندازه داری در زندگی و مصرف کردن است. این اصطلاح که در ردیف اخلاق اقتصادی و به معنای تربیت معاش، تنظیم مصرف، پرورش دادن روح، انضباط مالی و نظم اقتصادی در افراد است، موجب استوارسازی اصل نظم و اعتدال در مصرف می شود؛ زیرا برنامه ریزی حاکم بر زندگی افراد، مۆسسه ها، نهادها، اداره ها و مراکز، هرگاه بر شالوده میانه روی و مراعات حدود باشد و اندازه لازم و مناسب در نظر گرفته شود، باعث رفاه خود می شود و بی نیازی و امنیت اقتصادی اجتماع و افراد پدید خواهد آمد.

در مقابل، بدیهی است هرگاه برنامه ریزی ها در زندگی افراد، مۆسسه ها و نهادها بر عکس این روال باشد، موجب سقوط مالی افراد و در پی آن، نیازمندی جامعه می شود.

شکل راستین اندازه داری در زندگی و مصارف که آموزه های اسلامی بر آن تأکید کرده اند، این است که زندگی اسرافی، به زندگی مقتصدانه و میانه رو تبدیل شود و اندازه داری و انضباط، بر همه موارد مصرف حاکم باشد تا مصرف کردن و بهره مند شدن از موهبت ها و امکانات موجود، هم از نظر کمّی و هم کیفی، با واقعیت زندگی فطری انسان هماهنگ شود. همچنین برخورداری همه مردمان از اموال و امکانات و نعمت های الهی، همچون زندگی یک خانواده همگون باشد و این هماهنگی و همگونی برای فرد و جامعه، جز از راه اندازه داری و میانه روی و کوشش جدی حاکمیت برای تحقق بخشیدن به آن، شدنی نیست.

پی نوشت :

. ابوجعفر صفار القمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ص(7).

2. بحارالانوار، ج1، ص214.

3. همان.

4. یوسف قرضاوی، سیمای صابران در قرآن، ترجمه: محمدعلی لسانی فشارکی، ص21.

5. احیاء علوم الدین، ج4، صص 66 و 67، به نقل از: سیمای صابران در قرآن، صص 23 ـ 26. (با اندکی تصرف)

6. دایرة المعارف تشیع، ج10، ص261، ذیل واژه صبر.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: سایت راسخون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.