تبیان، دستیار زندگی
یكى از اصول نظام اسلامى كه عامل بازدارنده نیرومندى در برابر لغزش مسؤولین امر محسوب‏مى‏شود و جلو هرگونه خطا و اشتباه را در اجراى سیاستهاى اتخاذ شده مى‏گیرد، مساله «نظارت همگانى‏»است. یكایك آحاد امت مسؤولیت نظارت را بر عهده دا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نظارت همگانى


یكى از اصول نظام اسلامى كه عامل بازدارنده نیرومندى در برابر لغزش مسؤولین امر محسوب‏مى‏شود و جلو هرگونه خطا و اشتباه را در اجراى سیاستهاى اتخاذ شده مى‏گیرد، مساله «نظارت همگانى‏»است. یكایك آحاد امت مسؤولیت نظارت را بر عهده دارند و مساله «نصح الائمة‏» یكى از فرائض اسلامى است.پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله در این زمینه مى‏فرماید:

«من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم‏» (1) .

هر كه روزانه درباره امور مسلمین اهتمام نورزد، از آنان شمرده نمى‏شود.

عبارت «من اصبح‏»، مفاد «روزانه‏» را مى‏رساند یعنى هر روز كه از خواب برمى‏خیزد، اولین چیزى كه باید درباره آن بیاندیشد، همانا امور جارى در رابطه با شؤون عامه مسلمانان است.

همكارى و وفادارى توام با نظارت و حسن مراقبت، بهترین و مستحكم‏ترین پشتوانه‏اى است، كه‏ یك دولت مردمى مى‏تواند بدان اعتماد كند و پایه‏هاى حكومت و دولت را بر اساس آن هر چه استوارتر سازد.

و این گونه اهمیت دادن به شؤون مسلمین، باید عملكرد پیوسته و همیشگى هر فرد مسلمان باشد وعبارت «امور المسلمین‏» تمامى شؤون مسلمانان را در رابطه با مصالح عامه شامل مى‏شود كه از مهم‏ترین آنها جریانات سیاسى، فرهنگى، اقتصادى هستند و هر چه از این قبیل بوده و از شؤون عامه محسوب مى‏گردد، زیرا«شؤون‏» عام است و به - مسلمین كه كلمه جمع است - اضافه شده است. بنابراین مصالح همگانى مورد نظراست. پس هر مسلمانى باید همواره در صحنه حاضر باشد و خود را در اداره شؤون ملت ‏سهیم بداند و با چشمى‏باز و بینشى عمیق، ناظر بر جریانات باشد. در روایت دیگرى پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید:

«ثلاث لا یغل علیها قلب امرء مسلم: اخلاص العمل‏لله. والنصیحة لائمة المسلمین. واللزوم‏لجماعتهم‏» (2) .

سه چیز است كه وجدان پاك یك فرد مسلمان، از آن فروگذارى نمى‏كند و بر خود روا نمى‏دارد كه درباره ‏آن كوتاهى نماید: - خلوص نیت در رفتار و كردار خویش و پیوسته خدا را در نظر داشتن. - اندرز پاك و دور از آلایش، نسبت ‏به مسؤولان امر روا داشتن. - پیوستن به بافت جماعت مسلمان و از ایشان كناره نگرفتن.

و این یك وظیفه شرعى است كه آحاد مسلمین، بایستى همواره در جریان امور باشند و نسبت‏به جریانات‏كشور بى‏تفاوت نباشند و كشور و دولت را از خود بدانند و خود را صاحبان حقیقى كشور و مصالح امت ‏بدانند و دولت مردان را خدمت‏گذاران مخلص ملت دانسته، علاوه بر همكارى و وفادارى نسبت ‏به آنان، بر رفتار و كردارآنان نظارت كامل از خود نشان دهند، تا دولت‏مردان پیوسته احساس كنند كه صاحبان حقیقى كشور شاهد و ناظر رفتار آنان مى‏باشند.

در مقابل، وظیفه دولت‏مردان است كه همواره مردم را در جریانات كارها در تمامى ابعاد ‏قرار دهند و هرگز از آنان فاصله نگیرند و آنان را بیگانه ندانند.

و این همكارى و وفادارى توام با نظارت و حسن مراقبت، بهترین و مستحكم‏ترین پشتوانه‏اى است، كه‏ یك دولت مردمى مى‏تواند بدان اعتماد كند و پایه‏هاى حكومت و دولت را بر اساس آن هر چه استوارتر سازد، لذا باید این اعتماد و حس همكارى دو طرفه باشد.

امیرمؤمنان علیه السلام مى‏فرماید:

«فاذا عملت الخاصة بالمنكر جهارا، فلم تغیر العامة ذلك، استوجب الفریقان العقوبة من الله‏» (3)

اگر خواص مرتكب خلاف شوند و عامه مردم بر آنان خرده نگیرند، هر دو دچار سوء عاقبت ‏خواهند گردید.


مسؤولیت رهبر در پیشگاه خدا و مردم

مساله مسؤولیت مقام رهبرى در پیشگاه خدا و مردم از همین وظیفه متقابل رهبر و مردم نشات گرفته،زیرا مقام رهبرى در پیشگاه الهى مسؤولیت دارد تا مجرى عدالت ‏باشد و احكام اسلامى را بدون كم و كاست‏ اجرا نماید و بدین جهت است كه افزون بر علم و اقتدار، عدالت و تقوا نیز در مقام رهبرى شرط است. او همچنین در مقابل ملت نیز مسؤولیت دارد و باید جوابگوى نیازهاى عمومى باشد و در تامین مصالح همگانى‏در همه زمینه‏ها بكوشد و اگر كوتاهى كند یا كوتاه آید و نتواند از عهده آن برآید، از جانب مردم به وسیله‏خبرگان منتخب آنان بركنار مى‏شود كه در اصل یكصد و یازدهم قانون اساسى شرح آن آمده است. امام‏امیرمؤمنان علیه السلام در رابطه با حق متقابل رهبر و مردم و مسؤولیتى كه در مقابل یكدیگر دارند، مى‏فرماید:

«ایها الناس ان لی علیكم حقا، و لكم على حق. فاما حقكم علی فالنصیحة لكم، و توفیر فیئكم علیكم، وتعلیمكم كى لا تجهلوا. و تادیبكم كیما تعملوا. و اما حقى علیكم فالوفاء بالبیعة، و ا لنصیحة فى المشهد والمغیب. والاجابة حین ادعوكم. و الطاعة حین آمركم‏» (4) .

اى مردم، همان‏گونه كه من بر شما حقى دارم، شما نیز بر من حقى دارید. حق شما بر من آن است كه‏هیچ‏گاه از رهنمودهاى خالصانه دریغ نورزم و در تامین رفاه زندگى شما بكوشم و در تربیت و تعلیم‏همگانى كوتاهى نكنم.

امام علیه السلام در این سخن، سه موضوع مهم را مطرح مى‏كند:

1. رهنمودهاى خالصانه، پدرانه و حكیمانه، بدون جهت‏گیرى. كه همه آحاد ملت مدنظر باشند.

2. تامین رفاه در زندگى در سطح عموم و ایجاد اشتغال و رونق دادن به کسب و كار و صنعت و تجارت و بالابردن سطح درآمدها.

3. تعلیم و تربیت‏به صورت فراگیر و فراهم نمودن امكانات پیشرفت‏ بسوى مدارج عالیه دانش و ایجاد پژوهشگاههاى علمى در تمامى زمینه‏ها. البته این با قطع نظر از دیگر وظایف نظام حكومت اسلامى از قبیل ‏حراست از سرزمین اسلامى و ثروت ملى و ارزشهاى دینى و فرهنگى و نیز بالا بردن توان سیاسى و نظامى واقتصادى كشور است كه در دیگر كلمات مولا امیرمؤمنان علیه السلام آمده است. و اما حق رهبر بر ملت، یعنى ‏مسؤولیت امت در مقابل دولت‏ حاكم، این است كه به پیمان خود وفادار باشند و اگر كاستیهایى مى‏بینند، درحضور مسؤولان یادآور شوند و در غیاب آنان در صدد افشاى عیوب و اشكالات نباشند و دستورات را به طوركامل انجام دهند.


پى‏نوشت‏ها:

1) كافى شریف ج‏2ص‏163.

2) بحار الانوار ج‏75 ص‏66 رقم‏5.

3) وسائل الشیعة باب 4 (امربه معروف) ج‏16 ص‏136 رقم 1.

4) نهج‏البلاغة: خطبه‏34 (صبحى صالح) ص 79.

منبع: مجله كتاب نقد، شماره 7 - نویسنده: آیت الله معرفت


لینک مطالب مرتبط:

حكومت و جامعه الهی

دانش اسلامی؛ نگاهی متفاوت، چالشی نو...‌

توسعه سیاسى در نظام سیاسى اسلام

اسلام و سرمایه دارى