تبیان، دستیار زندگی
گفتار پیشین: از ازدواج با غیر مسلمان تا قتل کافر... در اسلام علاوه بر این‌كه حقوق اسلامی احترام خاص دارد، در زمینه حقوق انسان‌ها نیز اهتمام ویژه‌ای مبذول شده است و قرآن مجید در آیات متعددی اهتمام اسلام را به حمایت از حقوق ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توهماتی برای تبعیض حقوقی


گفتار پیشین: از ازدواج با غیر مسلمان تا قتل کافر...

در اسلام علاوه بر این‌كه حقوق اسلامی احترام خاص دارد، در زمینه حقوق انسان‌ها نیز اهتمام ویژه‌ای مبذول شده است و قرآن مجید در آیات متعددی اهتمام اسلام را به حمایت از حقوق بشر نشان داده است:

«أُذن للّذین یقاتلون بأنّهم ظُلِموا و أنّ اللّه على نصرهم لقدیر الّذین أُخرجوا من دیارهم بغیر حقّ ...»

" رخصت جنگ با دشمنان به جنگجویان (اسلام) داده شد؛ زیرا آن‌ها از دشمن سخت ستم كشیدند و خدا بر یاری آن‌ها قادر است. آن مومنانی كه (به ظلم كفار) به ناحق از خانه‌هایشان آواره شده و جز آن‌كه می‌گفتند پروردگار ما خدای یكتا است…". دراین آیه همان‌طوركه ملاحظه می‌شود، علت ا‏‏‎ذن در جهاد را«مظلومیت» و مورد ظلم قرار‌گرفتن و اخراج از كاشانه و آواره ساختن مؤمنان از وطن خود از سوی ستمگران می‌داند.

«ولمن انتصر بعد ظلمه فاولئك ما علیهم من سبیل* انّما السّبیل على الّذین یظلمون النّاس و یبغون فى الارض بغیر حق...»

" كسانی‌كه بعد از آن كه مورد ظلم قرار گرفتند یاری بطلبند، ایرادی بر آنان نیست، ایراد و مجازات بر كسانی است كه به مردم ستم می‌كنند و در زمین به ناحق ظلم روا می‌دارند..."

اسلام قلمرو مكانی خاصی را برای دفاع از مظلوم معین نكرده است، هرجا كه ظلمی رخ دهد، حتی درداخل كشورهای غیر اسلامی، جهاد برای رفع ظلم از مسلمین یا غیر مسلمین، مشروع است.

«و مالكم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین من الرّجال و النّساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا أخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك ولیّاً و اجعل لنا من لدنك نصیراً»

"چرا در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و كودكانی كه (به دست ستمگران تضعیف شده‌اند) پیكار نمی‌كنید؟! همان افراد (ستمدیده‌ای) كه می‌گویند: پروردگارا ما را از این شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند بیرون ببر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما. "

در روایات نیز موارد بسیاری از این اهتمام به چشم می‌خورد:

پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) در روایتی فرمودند:

«هر كس فریاد استغاثه هر مظلومی (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود كه مسلمین را به یاری می‌طلبد، اما فریاد او را اجابت نكند مسلمان نیست.»

در این روایت حتی قید اسلام برای دادخواه مظلوم ذكر نشده است.

امیرمؤمنان علی (ع)به فرزندان خویش توصیه می‌كند:

«همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید.»

و به مالك فرمود:

«همواره با اتباع اعم از مسلمان و غیرمسلمان خوشرفتار و نیكوكردار باش، چه آن كه اگر آنان مسلمان باشند، برادر دینی تو هستند، و الا مانند تو انسان هستند.»

محبت و احسان به كـافـران تـا آن هـنـگـام كه مایه تضعیف جبهه حق نشود، نه تنها مانعی ندارد كه از نگاه اسلام به آن سفارش هم شده است.

پیمان‌هایی كه رسول خدا(ص) به عنوان یاری مظلومان بسته است، قابل تامل است؛ چنان‌كه در «حلف الفضول» افراد شركت كننده از جمله حضرت رسول(ص)سوگند یاد كردند كه «ید واحده» با مظلوم و علیه ظالم باشند تا آن كه ظالم حق مظلوم را بپردازد و این پیمان تا زمانی‌كه دریا كنارِ ساحل خود را مرطوب كند (یعنى براى همیشه تاریخ) استوار است. از پیامبر نقل شده است كه فرمود:

«در خانه عبدالله بن جذعان شاهد پیمانی بودم كه اگر اكنون (پس از بعثت) نیز مرا به آن پیمان بخوانند اجابت می‌كنم؛ یعنی اینك نیز به عهد و پیمان خود وفادارم.»

از ویژگی‌های اسلام این است كه احكام و دستوراتش به‌گونه‏ای تدوین شد كه قابلیت جهان شمولی آن را فراهم ساخته است و در تعالیم و احكام اسلامی، قومیت، نژاد، ملیت، جنسیت و مانند آن صرفا توهماتی برای تبعیض حقوقی است؛ درحالی‌كه انسان‏ها از نظر حقوق انسانی برابر و یكسانند.

ابن هشام نقل می‌كند كه آن حضرت درباره پیمان مزبور فرمودند:

«من حاضر نیستم پیمان خود را به هیچ وجه نقض كنم، اگرچه در مقابل آن، گرانبهاترین نعمت را در اختیار من بگذارند.»

برخی از نویسندگان گفته‌اند: «این یك پیمان خاصی بود كه به روابط داخلی مردم ارتباط داشت و به روابط خارجی كه براساس شرع تنظیم می‌شود مربوط نبود.» ولی در پاسخ به آن گفته‌اند. كه روح حاكم بر این پیمان، دفاع از مظلوم بود كه پس از بعثت نیز جزء دستورات و جهت‌گیری‌های اسلامی در امور سیاسی و اجتماعی قرار گرفت؛ گذشته از آن كه اساسا لسان این روایت از چنین استثنایی ابا دارد و اساسا اسلام با چنین احكام فطری تلائم و تلازم ذاتی و ابدی دارد. در این راستا است كه «یكی از موارد مشروع جهاد اسلامی، جنگ برای یاری مظلوم به‌طور فردی یا جمعی است و مصلحت صلح عمومی، مقتضای چنین جنگی است.» و «اسلام قلمرو مكانی خاصی را برای دفاع از مظلوم معین نكرده است، هرجا كه ظلمی رخ دهد، حتی درداخل كشورهای غیر اسلامی، جهاد برای رفع ظلم از مسلمین یا غیر مسلمین، مشروع است.» چنان‌كه در آیه 32 سوره مائده بدان اشاره شده است، جهادِ دفاع از عدل و جلوگیری از ظلم، فقط درمورد ظلم بر دولت اسلامی مشروع نیست، بلكه دفاع از هر دولت مظلوم دیگر، ولو غیراسلامی، جایز است و در صورت وجود پیمان همكاری متقابل واجب می‌شود.»

استاد شهید علامه مطهری(ره) نیز دراین زمینه می‌فرماید:

«هرگاه گروهی نخواهند كه با ما بجنگند ولی در حق عده‌ای از افراد ظلمی فاحش را مرتكب شوند، ما قدرت داریم آن انسان‌های دیگر را كه مورد تجاوز قرار گرفته‌اند نجات دهیم. اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم ظالمان كمك كرده‌ایم. درجایی‌كه ما، زندگی می‌كنیم كسی به ما تجاوزی نكرده، ولی یك عده از مردم دیگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل جریان فلسطینی‌ها كه اسرائیلی‌ها آن‌ها را از خانه‌هایشان آواره كرده‌اند، اموالشان را برده‌اند، انواع ظلم‌ها را به آن‌ها روا داشته‌اند، ولی فعلاً به ما كاری ندارند، آیا برای ما جایز است كه برای نجات آن‌ها به كمك این مظلوم‌های مسلمان بشتابیم بله، این هم جایز است، بلكه واجب است، این هم یك امر ابتدایی نیست. این هم به كمك مظلوم شتافتن است، برای نجات دادن از دست ظلم به ویژه كه آن مظلوم مسلمان باشد.»

آیات قرآن كافران را به دو دسته تقسیم مـی‌كـند. یك دسته كافرانی كه با دین مسلمانان و مسلمانان سرجنگ ندارند و دسته دیگر كـافـرانی كه سرجنگ دارند و می‌كوشند دین و همچنین خود آنان را نـابـود كـنـنـد. قرآن اجازه می‌دهد كه در حق دسته نخست محبت و احسان روا داشته شود، بلكه بدان سفارش نیز می‌كند:

لَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوكُم مِّن دِیَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

خدا شما را از نیكی‌كردن و رعایت عدالت نسبت به كسانی‌كه در امر دین با شما پیكار نكردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌كند؛ چراكه خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.

اما درباره كسانی‌كه به‌خاطر دین با مسلمانان می‌جنگیدند و آنان را از خانه‌هایشان بیرون راندند می‌فرماید:

« انما ینهاكم الله عن الذین قاتلوكم فی الدین و اخرجوكم من دیاركم و ظاهروا علی اخراجكم ان تولوهم و من یتولهم فاولئك هم الظالمون.»

شما را تنها از رابطه و دوستی با كسانی نهی می‌كند كه در امر دین با شما پیكار كردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما كمك كردند هركس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است.

دستور امیرمومنان علی(ع) به تامین زندگی پیرمرد نابینایی از اهل ذمه كه گدایی می‌كـرد، دسـتـور امـام صـادق(ع) به سیراب كردن مرد كافری كه در بـیـابـان تـنها مانده بود ، دستور امامان معصوم(ع) به برخورد نـیـكـو و مـحـبـت‌آمـیـز بـا كودكانی كه پدران و مادرانی كافر دارنـد ، هـمـه و هـمـه دلـیل بر این است كه محبت و احسان به كـافـران تـا آن هـنـگـام كه مایه تضعیف جبهه حق نشود، نه تنها مانعی ندارد كه از نگاه اسلام به آن سفارش هم شده است.

در مجموع می‌توان گفت از ویژگی‌های اسلام این است كه احكام و دستوراتش به‌گونه‏ای تدوین شد كه قابلیت جهان شمولی آن را فراهم ساخته است و در تعالیم و احكام اسلامی، قومیت، نژاد، ملیت، جنسیت و مانند آن صرفا توهماتی برای تبعیض حقوقی است؛ درحالی‌كه انسان‏ها از نظر حقوق انسانی برابر و یكسانند.

. حج (22): 39 و 40.

0 شوری (42): 41 – 42.

. نسا، (4): 75.

. الشیخ محمد‌بن‌ الحسن الحر العاملی: «وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه»، ج 11، بیروت، دارالحیا التراث العربی، الطبعه الثانیه، بی‌تا، ص 108، باب 59 حدیث 1: «من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.»

. نهج‌البلاغه، تنظیم صبحی الصالح، قم: دارالهجره الخامسه، 1412 هـ ق. نامه 47، ص 421: «كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.»

. نهج‌البلاغه، پیشین، نامه 53. ص 427.

. محمد حسنین هیكل، الجهاد و القتال فی السیاسه الشرعیه، ج 1، بیروت: دارالبیارق، الطبعه الثانیه، 1417 هـ . ق، صص 719 – 720، «فتعاقدوا و تعاهدوا بالله لیكونن یدا واحده مع المظلوم علی الظالم حتی یودی الیه حقه ما بل بحر صوفه».

. ابن‌هشام، ج 1، پیشین، صص 141 – 142، «لقد شهدت فی الدار عبدالله‌بن جرعان حلفا ما احب ان لی به حمر النعم ولو ادعی به فی الاسلام لا جبت».

. همان.

. هیكل، پیشین، صص 721 – 722.

. بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین‌الملل معاصر، سید ابراهیم حسینی، مجله معرفت.

. ابن‌هشام، ج 1، پیشین، ص 140 (قال رسول الله (ص): «و ما كان من حلف فی الجاهلیه فان الاسلام لم یزده الا شده».) / ص 142.

.همان.

. وهبه الزحیلی: «العلاقات الدولیه فی الاسلام»، بیروت، الرساله، 1410 هـ . ق.

. هیكل، پیشین، ص 591.

. صبحی محمصانی: «القانون و العلاقات الدولیه فی الاسلام» بیروت، دارالعلم للملایین، 1392 هـ . ق؛ صص 195 – 196.

. مطهری، مرتضی: «جهاد»، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌تا، صص 29 – 30.

. ممتحنه (60): 8.

. تعلیم و تربیت در اسلام، ص 171.

. همان، صص 227 – 228.

. كلینی: «اصول كافی»، ج 2، صص 161 – 162.


لینک مطالب مرتبط:

جهان شمولی حقوق بشر

حقوق بشر وفرهنگ های متعدد

حقوق طبیعی، میراث ادیان توحیدی

حقوق بشر اسلامی ؛ چالشهای پیش رو...

قلمرو دین، عرصه سیاست، همپوشانی یا...؟

دانش اسلامی؛ نگاهی متفاوت، چالشی نو...‌

انسان‌های درجه‌ یك ، انسانهای درجه ؟!