تبدیل صلوات به كف و سوت
صلوات، همیشه، ارزشمند است، ولی در مواردی فضیلت و استحباب بیشتری پیدا میكند؛ مثلا هنگام ورود و خروج از مسجد؛ پس از ذكر نام حضرت رسول صلی الله علیه و آله حتی در نماز؛ شب و روز جمعه؛ ماه مبارك رمضان؛ پس از نمازها و ...
نوآوری و تغییرات در بسیاری از ابعاد زندگی از جمله سنن، آداب و رسوم اجتماعی، امری رایج و تا اندازهای اجتناب ناپذیر است. آنچه مهم و مسئولیت آور است جهت دهی مطلوب به این گونه امور است؛ مثلا در دهه چهل تا آغاز اوج گیری نهضت اسلامی ایران، هرگاه جمعیتی میخواست قطعنامه یا فرازی از سخنرانی را تایید كند، سه بار میگفتند: «صحیح است» كم كم مردم با بیداری، شعور و ارتكاز معنوی خود آن را به «تكبیر» تبدیل كردند. همچنین به هنگام تشویق و تایید كسی یا موضوعی، صلوات رایج شد و هر چه بر صفا و پاكی فرزندان اسلام افزوده میشد، استفاده از این شیوه بیشتر شد، به گونهای كه در دو دهه آغاز انقلاب، سوت كشیدن و یا اعلام سكوت، امری مستهجن شمرده میشد. این در حالی است كه هیچ گاه امام راحل یا رهبر معظم انقلاب و شخصیتهای مهم، در اینباره دخالت صریحی نداشتند.
اخیرا قضیه به عكس شده و برخی به نابودی ارزشهای انقلاب اسلامی و ثمرات خون شهیدان همت گماشته اند. گویا هیچ هم و غم و هدفی جز این ندارند. بدین سان، تغییر و تحول در روحیهها، مظاهر رفتاری و ارزشهای اصیل اسلامی و ملی شتاب بیشتری به خود گرفته است. بویژه، همسویان غرب توانسته اند بخشی از جوانان را از اصالت و هویت خود جدا و به رسانهها، كتابها و فرهنگ خودی بدبین نموده، به پستان فرهنگی آمریكا متصل كنند.
بررسی علل و زمینههای این موضوع فرصتی دیگر میطلبد. ولی آیا باید چشم بسته، فرزندان خود را رها كنیم؟ آیا روشنگری و جهت دهی جریانها، از مهمترین وظایف ما نیست؟
اكنون جا دارد درباره مثلث تقلیدی «كف، سوت، سكوت» نكاتی بیان شود.
الف) اینها حركت و صداهای پوچ و تهی است و تنها وسیلهای خشك و بی معنا برای ابراز یك احساس به شمار میرود. ولی تكبیر و صلوات صدایی وحیانی و آسمانی است نه زمینی، ضمن اینكه جهانی از معارف را در بردارد.
ب) چنین اموری تقلید كوركورانه از یك فرهنگ اجتماعی است، تقلید از كسانی كه در فرهنگ و معارف از ما ناتوان ترند و این گونه تقلید اگر از روی غفلت باشد، به معنای زدن مهر بی عقلی و بی شعوری بر پیشانی خویش است. اگر مقلد لحظهای میاندیشید كه چرا نباید دیگران پیرو من باشند و چرا من باید خود باخته و خود فروخته باشم، دست از این آلودگیها میشست.
گفتنی است كه تقلید از اهل علم و اجتهاد، بهره مندی از سفره فراهم شده از یك عمر تحقیق مجتهد است، همچنان كه او نیز از تلاش و تحقیق هزار ساله بزرگترین دانشمندان سود جسته است.
نظیر درمان یك مرض با استفاده از راهنمایی پزشك متخصص كه در واقع، این عمل به مفهوم بهره مندی از تحقیق هزاران پژوهشگر پزشكی است نه تقلید كوركورانه از جاهلان.
ج) هر یك از زوایای این مثلث، نوعی غربزدگی و از خود بیگانگی است. ملتی كه آیین و فرهنگ اصیل خود را رها كند، در معرض زوال و نابودی است. عجیب اینجاست كه مدعیان ملی گرایی همواره در این باره پیشقراولان بیگانه پرستی و وطن فروشی و گشودن دروازه به روی استعمار بوده اند! بگذریم از اینكه در مواقع بروز خطر و جنگ برای كشور، فرار از صحنه را فراروی خود قرار داده اند.
بدیهی است استفاده از خوبیها و فضایل، یا علم و صنعت از هر كجا باشد مایه افتخار است، ولی با تاسف پادوهای آمریكا و خود فروختگان آنها در كشورهای شرقی و از جمله ایران، در زمینههای مثبت هیچ هنری نداشته اند و پیرو پلیدیهای دیگران بوده اند. آیا یك ملت با منع حجاب و تغییر لباس و آرایش، متمدن میشود؟ و آیا در ایران رضاخانی چنین چیزی حاصل شد؟
آیا اروپا و آمریكا نیز از فرهنگ ما تقلید میكنند یا از خود مقاومتی سرسختانه نشان میدهند؟ نمونههایی از برخورد خشن با فرهنگ اسلامی و ایرانی، هر روزه در دنیا رخ میدهد؛ مثلا دو سال پیش، فرانسه حاضر نشد شراب را از سفره ضیافت شام ریاست جمهور ایران حذف كند، با اینكه وجود شراب از واجبات مسیحیت نیست. به همین جهت، مدتی مدید با فرانسه مذاكره شد و سفر به تاخیر افتاد و در نهایت، رئیس جمهوری در ضیافت شام حاضر نشد و با عصرانهای پذیرایی پایان پذیرفت.
پوشش روسری در كشورهایی مانند: فرانسه و انگلیس سالهاست كه برای مسلمانان، محرومیت آور شده است، به گونهای كه جراید نوشتند: رئیس دولت تركیه نتوانست دختر خود را با روسری به دانشگاه بفرستد و به دلیل داشتن روسری، مجبور شد در بیرون كشور و دیار غربت و جدا از والدین، به تحصیلاتش ادامه دهد.
د) این حركتها و سكوتها به جز قراردادی اعتباری، هیچ بار فضیلتی و ارزش معنوی ندارند. اگر برای شادی روح مردهای به جای اعلام چند لحظه سكوت، مثلا گفته شود: چند دقیقه فوت كنید، چشمانتان را ببندید و یا انگشت سبابه خود را حركت دهید، به حال آن مرحوم هیچ فایده و فرقی ندارد.
ه) پذیرش آداب و رسوم پوچ بیگانگان، اعلام خود باختگی، بی شخصیتی و در یك جمله برافراشتن پرچم بی لیاقتی و وادادگی بر بام فرهنگ این مرز و بوم است.
از برنامههای كافران عهد جاهلیت، كف و سوت به جای نماز بود: «و ما كان صلاتهم عند البیت الا مكاء و تصدیة فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون»؛ 2 «نمازشان در خانه خدا جز سوت كشیدن و كف زدن نبود. پس به سزای آنچه كفر میورزیدید، این عذاب را بچشید.»
منزلت صلوات
علاوه بر اینكه خدا و فرشتگان بر پیامبر صلوات میفرستند، مۆمنان نیز به این امر فرمان داده شده اند: «ان الله و ملائكته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما»؛ 3 «خداوند و فرشتگان او بر پیامبر صلوات میفرستند. ای كسانی كه ایمان آورده اید بر پیامبر صلوات بفرستید و كاملا تسلیم او باشید.»
در قرآن كریم هم دستور احترام و بزرگداشت خداوند تعالی هست كه «مالكم لاترجون لله وقارا» 4؛ «شما را چه میشود كه برای خداوند شكوهی را امید ندارید.» و هم توقیر و گرامیداشت پیامبر را گوشزد مینماید: «انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذیرا لتۆمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بكرة و اصیلا» 5؛ «به راستی كه ما تو را شاهد و گواه و بشارت دهنده و هشدار دهنده فرستادیم. تا [شما مردم] به خدا و پیمبرش بگروید و یاریاش كنید و گرامیاش بدارید 6 و در صبح و شام تسبیحش گویید.»
بدیهی است استفاده از خوبیها و فضایل، یا علم و صنعت از هر كجا باشد مایه افتخار است، ولی با تاسف پادوهای آمریكا و خود فروختگان آنها در كشورهای شرقی و از جمله ایران، در زمینههای مثبت هیچ هنری نداشته اند و پیرو پلیدیهای دیگران بوده اند. آیا یك ملت با منع حجاب و تغییر لباس و آرایش، متمدن میشود؟ و آیا در ایران رضاخانی چنین چیزی حاصل شد؟
محدث قمی قدس سره در بیان رفتار امام صادق علیه السلام مینویسد:
«... و آن جناب، كثیر الحدیث و خوش مجالست و كثیر الفوائد بود. هرگاه میخواست بگوید: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله» رنگش تغییر میكرد؛ گاهی سبز میگشت و گاهی زرد، به حدی كه نمیشناخت او را كسی كه میشناخت او را....
مۆلف گوید: خوب تامل كن در حال حضرت صادق علیه السلام در تعظیم و توقیر او از رسول خدا صلی الله علیه و آله كه به هنگام نقل حدیث و نام بردن اسم شریف آن جناب چگونه حالش تغییر میكرد، با اینكه پسر پیغمبر و پاره تن اوست... با بی احترامی و بی طهارت اسم مباركش را مگو و ننویس.
هزار مرتبه شویم دهان به مشك و گلاب // هنوز نام تو بردن كمال بی ادبی است 7»
احكام صلوات
صلوات، همیشه، ارزشمند است، ولی در مواردی فضیلت و استحباب بیشتری پیدا میكند؛ مثلا هنگام ورود و خروج از مسجد؛ پس از ذكر نام حضرت رسول صلی الله علیه و آله حتی در نماز؛ شب و روز جمعه؛ ماه مبارك رمضان؛ پس از نمازها؛ به هنگام ذبح حیوانات و هنگام شنیدن نام حضرت. 8
در نماز میت و همچنین در تشهد نمازهای دیگر، صلوات واجب است و نماز بی صلوات، باطل است.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «من صلی صلاة لم یصل فیها علی و لاعلی اهل بیتی لم تقبل منه؛ 9 هر كس نماز بگزارد و در آن بر من و اهل بیت من صلوات نفرستد، از او قبول نمیشود.» 9
پی نوشت ها:
1) الصلاة علی محمد و آله تعدل عندالله التسبیح والتهلیل والتكبیر؛ درود فرستادن بر محمد و آل محمد، نزد خداوند متعال سبحان الله و لا اله الا الله و الله اكبر گفتن است.» عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 294، ح 52.
2) انفال/35.
3) احزاب/56.
4) نوح/13.
5) فتح/8 - 9.
6) وهابیها، گرامیداشت پیامبر صلی الله علیه و آله را حتی در سالگرد ولادت و رحلت آن حضرت، حرام و كفر و شرك میدانند و عاشورا را نیز عید قلمداد میكنند.
در پاسخ به چنین تفكری، مطالعه ترجمه كتاب علامه جعفر مرتضی عاملی به نام «بزرگداشتها دراسلام» نشر بوستان كتاب، مفید است.
7) اخلاق (1) ، ص 46 - 45، به نقل از منتهی الآمال، ج 2، ص 242 - 243.
8) سفینة البحار، ج 3، واژه «صلا»؛ عدة الداعی، ص 150؛ میزان الحكمة، ج 2، ص 1662؛ وسائل الشیعة، ج 4، ص 1210 - 1222، باب الصلاة علی النبی صلی الله علیه و آله؛ بحار، ج 94، باب 47.
9) سنن دارقطنی، ج 1، ص 355، ح 6؛ عوالی اللآلی، ج 2، ص 40، ح 101.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره47