گره مذاکره با آمریکا چگونه باز می‌شود؟

دیدگاهی پیرامون وظیفه رسانه ها پیرامون رابطه با آمریکا

ایران بعد از سالیانی دراز  توانست با انقلاب اسلامی دست استعمارگران را از خاک خود جدا کند اما دستی که سالها روی منافع ملت سوار بوده ، نفت و... آنها را غارت کرده، به این جدایی رضایت نداده و همواره به دنبال این است که باز موقعیت خود را در کشور به دست آورد. بعد از تسخیر لانه جاسوسی و قطع کامل این رابطه، آمریکا تا زمان حال درصدد است تا با اعمال فشار و تحریم ایران را نسبت به مقاومت و نظر خود پیرامون قطع رابطه منصرف کند اما تا به حال موفق نشده و مردم نیز نشان داده اند که نخواهد شد. اما راه دیگری که  آمریکا در کنار شکست های پیاپی خود، سالیان متوالی است که دنبال می کند و حال بیشتر از آن می شنویم "پیشنهاد مذاکره" است؛ پیشنهادی که بارها جواب آن را مقام معظم رهبری داده اند. کلید واژه هایی که در سخنان رهبری در جواب در خواست مذاکره امریکا به چشم می خورد مفاهیمی چون اقتدار ایران، تسلیم نشدن،  غیر منطقی و متناقض بودن این پیشنهاد، دست چدنی و دستکش مخلملی و... می باشد. ملت ایران نیز بارها ثابت کرده اند که مخاطب خوبی برای درک این مفاهیم بوده اند  اما در راستای ترویج هر چه بیشتر این مفاهیم و باور آنها، رسانه نقش بسیار مهمی بر عهده دارند اما باید دید رسانه ها با این پیشنهاد چه کرده اند.

رسانه ها با مذاکره چه می کنند؟

بحثی که در کنار متن و حاشیه سیاسی این پیشنهاد به وجود می آید صحبت از دیپلماسی رسانه ای دو طرف است و تلاشی که طرفین برای تاثیر و اقناع افکار عمومی در موجه نشان دادن چهره بین المللی خود می کنند. رسانه های غربی  رفتار خود را اینگونه بازنمایی می کنند که کشورهایی چون آمریکا، به دنبال صلح جهانی و مدیریت روند کشورهای هسته ای است اما ایران نمی خواهد در این صلح وارد شود. در واقع کالای باطل خود را حق جلوه می دهند و بارها نیز ثابت کرده اند که در جنگ های روانی اینگونه برنامه ریزی می کنند. اما آیا ما توانستیم به این سفارش امام عمل کنیم که متاع حق خود را خوب ارائه کنیم، کاری که غربی ها کردند و متاع باطل خود را خوب ارائه کرده اند و ما متاع حق خود را به خاطر ضعف تبلیغاتی نتوانسته ایم به خوبی ارائه کنیم.

رسانه های ما در این زمینه وظایف گوناگون و مهمی به عهده دارند . مفاهیمی که باید در عرصه رسانه و دیپلماسی رسانه ای ما بیشتر روی آنان تاکید و کار شود، عبارتند از:

رمز گشایی رفتار آمریکا

آمریکا در شرایطی این پیشنهاد را به ایران می کند که همزمان تیغ تیز تحریم و تهدید خود را  بالای سر ما نگه داشته است، اما این مسئله را با بازوهای رسانه ای خود وارانه نشان می دهد،  اما چقدر رسانه های ما این شرایط را برای افکار عمومی داخلی و بین المللی روشن کرده اند و دو گانگی رفتار آمریکا، نهادینه و پیام سازی شده است.آیا دست چدنی زیر دست کش مخملی او را به تصویر کشیده اند؟

نشان دادن شفافیت و فعالیت صادقانه ایران

ایران در سیاست های بین المللی خود به خصوص بر سر مسائل هسته ای همواره سیاست های خود را صادقانه و شفاف اعلام کرده است ولی  گزارش های آژانس با این حال، همواره دارای اتهاماتی به ما بوده است. چقدر رسانه های ما توانسته اند این شفافیت و صداقت در رفتار را به افکار عمومی بیان و تاثیر اقناعی داشته باشند. کدام فیلم سینمایی فعالیت های جنگ طلبانه و هسته ای آمریکا و یا تاریخ  هیروشیما  را برای جهانیان و فعالیت و پیشرفت های صلح طلبانه ایران در زمینه پزشکی هسته ای را بازگو کرده است؟

نشان دادن زمینه های تاریخی رفتار بین المللی امریکا

آمریکا همیشه روح استکباری داشته است و می خواهد همه ی کشورها را  زیر چتر مدیریت خود  درآورد. اما تا به حال چند انیمیشنپ و فیلم سینمایی ساخته شده تا این مهم را با زبان هنر برای افکار عمومی بیان و باور پذیر کند؟ چند اینفوگرافی طراحی شده است ؟ مخاطب اگر بداند آمریکا در پس رفتار متناقض خود در پیشنهاد مذاکره چه رفتاری را در عمل با ملت ما داشته و دارد آیا به صدق نیت این رفتار شک نخواهد کرد و در کنار مسئولین بر طبل مقاومت نمی کوید؟

پاسخ به سوال" چرا مقاومت؟"

مسئولان مبتنی بر اصول و مبانی انقلاب توصیه ها و مواضعی دارند که درک آن برای کسانی که در این راستای فکری قرار ندارند و کسانی که با مشکلات زندگی دسته و پنجه نرم می کنند، سخت به نظر می رسد و این باعث می شود تا عمق کلام و نیت آن را درک نکنند یا آینده نگری این گفتارها را اکنون متوجه نباشند. این وظیفه رسانه است که از طرق مختلف چون کمک از نخبگان و عوامل هنری اهداف و عمق این مواضع را برای مخاطب روشن سازی کرده و مخاطب را آگاه کنند. باید رسانه ها به تشریح چرایی این مقاومت با استفاده از زبان هایی چون تصویر، صوت عکس و... بپردازند.

وحدت آفرینی و دوری از اختلاف افکنی

وقتی تهدیدی و طوفان ها و حوادث جامعه را تهدید می کند این وحدت مردم است که آنان را از این راه نجات می دهد و ایمن می سازد. وحدتی که با وجود اختلاف سلایق در میان مردم بر مبنای اصول مشترک وجود دارد. و دشمن می خواهد آن را صدمه بزند اما این وظیفه رسانه است تا مردم را یکرنگ و همدل نگه دارد تا در پیچ های تاریخی از مسیر خارج نشوند . رسانه باید علاوه بر مردم بر حفظ وحدت میان مسئولین و نکشاندن اختلافات آنان به میان مردم اهتمام داشته باشند. این رسانه ها هستند که بیشترین اختلافات را ایجاد کرده و بیشترین نقش را در از میان بردن آن دارند.

نشان دادن عزمت ایران

رسانه ها باید روند پیشرفت و رو به جلوی ایران را برای مردم داخل و خارج از مرزها از طرق مختلف چون فیلم، انیمیشن و... به نمایش بگذارند، اینکه ایران با وجود تحریم ها  و همه مشکلات و محدودیت ها  در طول این سی و چهار سال از کجا به کجا رسیده است و در زمینه های گوناگون چه پیشرفت هایی را داشته است؛ چقدر تاثیر گذاری بین المللی دارد  و کشورهای غربی دراینباره چه می گویند و چگونه رفتاری دارند.

نشان دادن نقاط ضعف و پیگیری رفع مشکلات

قطعا کشور با وجود تحریم ها و سایر مسائل در مسیر حرکت خود با نقصان و ضعف هایی روبروست این وظیفه رسانه است که این ضعف ها شناسایی و به مسئولین گوشزد کند، بر عملکرد مسئولین نظارت داشته باشد و پیگر حل این آسیب ها باشد. رسانه ها باید نشان دهند اهتمام مسئولین به ویژه شخص رهبری برای رفع مشکلات چگونه است و با راهنمایی ها و نقد خود، مسئولین را به رفع مشکلات مردم رهنمون شوند. باید نقاط تعیین شده و راه حل هایی که امام و رهبری همواره برای مسئولین بیان کرده اند را نصب العین آنها قرار دهند. این مورد علاوه بر بازویی در کنار سایر نهادها برای رفع مشکلات، باعث می شود تا جامعه از آرامش روانی بیشتری برخوردار شود.

آخر کلام

در میان رسانه های مختلف، رسانه های مکتوب و مجازی در عرصه محتوای نوشتاری و گرافیک فعال تر از رسانه های دیگر بودند و اکنون عرصه سینما، انیمیشن و تلویزیون ما بسیار ضعیف عمل می کنند. آمریکایی ها بازوهای فعالی در زمینه رسانه ای جنگ نرم و ایران هراسی دارند به خصوص در عرصه سینمایی؛ اما ما تا به حال چه کرده ایم؟ اکنون که شبکه های تلویزیونی و رسانه های مکتوب ما در دو بخش داخلی و بین المللی فعال است چه خواهیم کرد؟ چه میزان باز محتوای نوشتاری و میزگرد صرف برگزار خواهیم کرد؛ آیا میزگرد موثر تر است یا فیلم و انیمیشن؟

در کنار ژس مذاکره غرب، جنگ روانی  گسترده ای برقرار است، باید فکری جدی تری برای دیپلماسی رسانه ای خود کنیم، حرکاتی انفرادی قوی و برنامه ریزی شده هماهنگ میان همه رسانه ها. نیاز است پیرامون جنگ رسانه ای که در پی جنگ اقتصادی غرب برای تحریم ها به پا شده،  تجدید نظری صورت گیرد، باید توجه داشت آمریکا در عرصه رسانه ای به پای میز مذاکره نخواهد آمد و ما می دانیم و رسانه های خودمان!