کلاه حراجیها برسر شما نرود!
بازهم در آستانه سال نو بازار خریدهای نوروزی حسابی گرم است و با وجود گرانیهای اخیر و جیب خالی اکثر خانوادهها اسراف در خرید کماکان رونق دارد و کاروکاسبی فروشندگان از هر صنفی حسابی سکه است.
این روزها اگر سری به كوچه و خیابانها بزنید، اگر چند قدمی در خیابانهای اصلی شهر راه بروید، بویژه آنجاها كه به اصطلاح راسته فروش لباس و لوازم مورد نیاز برای تدارك برنامههای سال نوست و اگر این روزها كمی دقیقتر به شهر و ساكنانش نگاه كنید، جنب و جوشی را میان آنها خواهید دید كه حسابی بوی عید و سال نو را دارد؛ جنب و جوشی كه هر سال از همین روزها شروع میشود و تا آخرین لحظه سال ادامه پیدا میكند.
این تحرك و برو بیای مردمی تا حدودی هم به فوتبال میماند، فوتبالی كه باید در آن برنده شویم و هنوز صفر ـ صفر مساوی هستیم، پس هر چه به دقیقه 90 نزدیكتر میشویم، هیجان هم فزونی میگیرد.
به هر حال ـ چه بخواهیم و چه نخواهیم ـ بوی عید و رسیدن سال نو در محلهها، خیابانها و خانهها پیچیده است؛ بهار میآید و مردم خودشان را برای استقبال از آن، شروع سال نو و تدارك برنامههای عید آماده میكنند. یكی از سنتهای چنین روزهایی كه از دوران گذشته وجود داشته و هنوز هم خیلیها به آن پایبندند، خرید شب عید است.
شب عیدی كه فقط نامش شب عید است و حالا از یك ماه قبل شروع میشود و گشت و گذار در خیابانها، ایستادن جلوی ویترینها، یك نگاه به اجناس و یك نگاه به قیمتها و دودلشدن در خریدن یا نخریدن مقدمه آن است.
در این میان، بازار دستفروشی یا شكستن قیمتها توسط مغازهداران نیز بهعنوان سنتی دیرین همواره در كنار گرانیهای شب عید وجود داشته و میتوان گفت در جلب مشتریان مخصوص به خود كه در سالهای اخیر نیز بر تعداد آنها افزوده شده، موفق عمل كرده است.
بازار حراجی ها را باور کنیم یا نه!!
آنچه كه در دل آدمهای مردد میگذرد را تا حدی گفتیم، همانهایی كه در واقعی بودن قیمتها در حراج شك دارند، آنها كه وقتی برچسب قیمت یك كالا را كه هفته قبل مثلا صدهزار تومان را نشان میداد و حالا روی آن خط خورده و مثلا به 60 هزار تومان رسیده یك سیاه بازی میدانند.
برای همین اینها را هرگز نمیتوان در صف یك حراجی دید چون هنوز پاسخ این پرسش را نیافتهاند كه مگر میشود فقط به بهانه پایان فصل، جنسی را با ضرر فروخت یا از سود چشمگیر آن چشمپوشی كرد
اینها آدمهایی هستند كه به خرید ارزان باور دارند، نه خرید از برندها - یا مغازههایی كه ادای برندها را در میآورند - كه پول اسم و رسمشان را میخورند. برای همین اینها را هرگز نمیتوان در صف یك حراجی دید چون هنوز پاسخ این پرسش را نیافتهاند كه مگر میشود فقط به بهانه پایان فصل، جنسی را با ضرر فروخت یا از سود چشمگیر آن چشمپوشی كرد.
این افراد با این طرز تفكر البته بازنده هم نیستند، اما طرز فكرشان شاید خوشایند طرفداران سینه چاك حراجها نباشد. مدافعان حراج همیشه چشمشان دنبال برندهاست و اینكه چه زمانی اجناس را حراج میكنند یا اینكه اگر برندی حراج ندارد، كدام فروشگاه است كه اجناسش را كمتر از قیمت میفروشد.
تب این مدافعان تند است. آنها خود را همیشه برنده ماجرای حراج میدانند و با آب و تاب تعریف میكنند كه فلان لباس را كه آرزوی پوشیدنش را داشتند بالاخره در فلان حراجی به قیمتی باور نكردنی خریدهاند.
اینها همان كسانی هستند كه پشت در بسته فروشگاه فلان برند از صبح زود صف میكشند و ناراحت نمیشوند اگر یك روزشان را صرف خرید از حراجی كنند. در شهر ما تهران از این صفهای عریض و طویل كه آدمهای مشتاق حراج تشكیل دادهاند، زیاد است.
آنها که از اوایل صبح، مشتاقانه در یك خط مستقیم پشت سر هم میایستند تا وقتی ازدحام جمعیت زیاد شد آنها جزو نفرات اولی باشند كه وارد فروشگاه میشوند و دست روی بهترین اجناس با مناسبترین قیمت میگذارند. اینها تردید را كنار گذاشته و ایمان آوردهاند كه خرید از حراجی همیشه به نفعشان است.
حراج شیرین است
كاری به دودلها و مرددها نداریم، درباره بدبینها یا آنها كه حراجی را كلاه سر مردم گذاشتن میدانند یا آنها كه همیشه دخلشان از خرجشان كمتر است و پول و حوصلهای برای پرداختن به این موضوعات ندارند، حرف نمیزنیم. ما از یك حراجی استاندارد میگوییم كه نه قصدش فریب مردم است و نه خرید كردن از آن به ضرر مشتریها.
با اینكه در بیشتر مغازهها مینویسند چانه بی چانه اما شیرینی معامله در فرهنگ ما چانه زدن و تخفیف گرفتن است. در فروشگاهها هنگامی كه فروش عادی برپاست و اجناس، متناسب با فصل عرضه شده، چانه زدن و تخفیف گرفتن كار سختی است. فروشنده حاضر به پایین آوردن قیمت نیست، او حتی هزار تومان تخفیف دادن را به ضرر خود میداند. فروشنده حرفش این است كه مشتری نباید راضی به متضرر شدن مغازهدار شود و بر سر قیمتی كه كاملا منصفانه است، چانه بزند.
اما مشتری چانه زدن را حق خود میداند و یك كلام بودن مغازهدار را بر بیتوجهی او به حقوق مشتری حمل میكند. پس یا خسته و دمق از مغازه بیرون میرود و قید خرید را میزند یا میماند و دلچركین خرید میكند.
ولی در حراجی كمتر كسی دست خالی میماند. در حراجیها بدون اینكه جر و بحثی بین فروشنده و مشتری اتفاق بیفتد، جنس مورد نظر با تخفیفی چشمگیر فروخته میشود. همین است كه افراد در حراجیها حس برنده بودن دارند و دیگر به این فكر نمیكنند با اینكه تخفیف گرفتهاند، ممكن است كالای مورد نظر را با قیمتی بالاتر از قیمت بازار خریده باشند.
آنها که از اوایل صبح، مشتاقانه در یك خط مستقیم پشت سر هم میایستند تا وقتی ازدحام جمعیت زیاد شد آنها جزو نفرات اولی باشند كه وارد فروشگاه میشوند و دست روی بهترین اجناس با مناسبترین قیمت میگذارند. اینها تردید را كنار گذاشته و ایمان آوردهاند كه خرید از حراجی همیشه به نفعشان است
همین حس خوشایند ناشی از ارزان خریدن كالاهاست كه حراجیها را پرطرفدار كرده است تا آنجا كه در شهر تهران - كه رتبه اول در تشكیل حراجیها و تخفیف خوردن برندها را دارد - هر روز حراجی تازهای برپا میشود و حتی طرفداران حراج از شهرستانها نیز به پایتخت میآیند.
البته این به آن معنی نیست هر كه به حراجی بیاید حتما چیزی میخرد، چون حتی طرفداران این نوع بازارها نیز در ذهن خود قیمتها را سبك و سنگین میكنند و اگر كالایی ارزش قیمت تعیین شده را نداشته باشد از خریدش صرفنظر میكنند اما موضوع این است كه همچنان گروه زیادی از مردم بر این باورند خرید از حراجی به نفعشان تمام میشود، همان موضوعی كه بقای حراجیها و فروشهای فوقالعاده را تضمین میكند.
وقتی حراج تلخ میشود
با این حال، حتی یك حراجی خوب هم بدون اشكال نیست. فارغ از واقعی بودن یا نبودن قیمتها در حراجی، نكته آزاردهنده بخصوص در فروشگاههای متعلق به ماركهای معروف، شلوغی و ازدحام است.
در تهران طبیعی است اگر در فصل حراج یك صف دور و دراز از مشتریها پشت در فروشگاهها دیده شود، اما مشتریها هنوز به این وضع عادت نكردهاند چون به تجربه دریافتهاند هر كسی كه ابتدای صف قرار بگیرد و زودتر وارد مغازه شود بهترین اجناس را میخرد و او كه ته صف قرار گرفته و باید تا رسیدن نوبت، انتظار بكشد چارهای جز خرید اجناس مانده ندارد.
تمام شدن سایزها و رنگهای پرطرفدار، دغدغه این افراد است بخصوص اینكه برخی فروشگاهها از ابتدای حراجی فقط اجناسی را در معرض دید عموم میگذارند كه یا تك سایز شده یا تك رنگ است. در این میان هم فروشگاههایی هستند كه اجناسی را كه در طول سال به خاطر برخی عیوب به فروش نرفته است، حراج میكنند و طبیعی است افراد حتی با وجود تخفیف تمایل به خریدشان كمتر است.
اینها مشكلات برخی حراجیها و دغدغه بخشی از مردم است، همانهایی كه گویا شرطی شدهاند و به امید برپا شدن حراجیها، فصول را به پایان میبرند و ولع سیریناپذیرشان برای خریدی بهتر و ارزانتر، بستری را مهیا كرده تا در كنار فروشگاههای رو زمینی، بازارهای نامحدود در دنیای مجازی هم آغاز به كار كنند و از ظروف گرفته تا لباس، لوازم خانه، تجهیزات ساختمان، اتومبیل، لوازم اداری و آلات موسیقی را در تمام فصلهای سال در معرض خرید علاقهمندان قرار دهند.
فرآوری: نسرین صفری بخش اجتماعی تبیان
منابع:جام جم آنلاین /خبرگزاری تسنیم/تابناک