تبیان، دستیار زندگی
چه دیدگاهی باعث پدیدآمدن هنرهایی در زمانه ما شده که گاهی در مواجه با آن ، متوجه می شویم در عین آشنایی و سادگی، بغرنج و غیر قابل فهم جلوه می کنند. این مقاله به دنبال تبیین این پرسش است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تحقق طرح معاصر


چه دیدگاهی باعث پدیدآمدن هنرهایی در زمانه ما شده که گاهی در مواجه با آن ، متوجه می شویم در عین آشنایی و سادگی، بغرنج و غیر قابل فهم جلوه می کنند. این مقاله به دنبال تبیین این پرسش است.

تحقق طرح معاصر

هنر معاصر به ندرت موقعیت تعمق در مفاهیم والایی هنر ، چون تفکر کلاسیک را به دست می دهد. هنر معاصر ، برانگیخته از میل به نسخه برداری از دنیا ، چنان که هست و ساکنانش چنان که هستند ( از جمله درونی ترین مسائل غریزی شان )، گاهی بیش از آنچه باید دنیوی شده و بدان میل کرده است ، به همین دلیل هنر معاصر ، امروزه ویژگی هنری اش را کنار گذاشته و با دنیای روزمره درآمیخته است.

هنر معاصر به عبارت سازی الگوها ، مانند هنر مدرن، اکتفا نکرده است، بلکه خواسته آن الگوها را در زندگی روزمره ثبت کند. حال حدود این الگوها تا کجاست؟ این حدود همان حدود عقلانی، اخلاقی و سیاسی ای است که دنیای واقعی تحمیل می کند. اما برای نمایش این الگوها آن را به صورت رئالیستی نمایش نمی دهد . هنر معاصر برای محافظت از آزادیِ بدست آمده در عصر جدید، باید نسبت به دنیا فاصله بگیرد؛ البته نه اینکه از آن روی گرداند، اما درآن حل نیز نمی شود و به صورنت هنری "نمادین" جلوه می کند.

سود این اقدام آن است که حقایق را رک و پوست کنده آشکار می سازد و نیز حقیقت خودِ هنر را. عملکرد آثار فقط این نیست که وادارمان سازند تا موضوعشان را تحسین کنیم، بلکه باید شیوه ها و موادشان را نیز به وضوح بستاییم.

از راه مثالهایی که هم اکنون دنبال خواهیم کرد، می فهمیم که در واقع وقتی پیروی از الگوهای زندگی معاصر، چگونه در هنر رخ می نماید.

"بارنت نیومن"، از نقاشان بسیار بزرگ قرن بیستم، یکی از آخرین کسانی است که دغدغه ی "امر شکوهمند"(1) داشته است. اما برداشت او از شکوهمندی به نهایت شخصی است ! او در سال 1948 م. متنی منتشر کرد با عنوان " شکوهمندی هر آینه اکنون است". (2)

او در آن موقع ،  زمان حال را بکار می برد که از آن پس افق دید ما شده است. او همان "اکنون" را بنیاد نهاد که امروز در چارچوب آن دورخود می چرخیم. نیومن خوب می دانست که در "دورانی بدون افسانه و اسطوره زندگی می کند" (3)

دیگر نمی شد برداشت او از شکوهمندی ، امری دینی باشد، یا حتی مرتبط با آرمان زیبایی. اما او حسرتی بر چیزهای گذشته نمی خورد و اعلام می داشت که شکوهمندی نه در گذشته ی اسطوره ای مدفون شده است و نه در سرنوشتی که باید محقق ساخت ثبت شده است؛ شکوهمندی همین جاست، در وجود ما و به نوعی ، " معاصر".

نیومن چه نقاشی کرد؟ تابلوهای بسیار بزرگی با گستره هایی به رنگ یکدست و شدید و بدون عمق، گستره هایی که جدا شدن و در عین حال به هم پیوستنشان، با خطی عمود صورت می گیرد، با چیزی که خود او "زیپ" می نامید ، که غالبا نوار ساده ی بوم است که سفید مانده است. (تصویر1)

هنر معاصر به عبارت سازی الگوها ، مانند هنر مدرن، اکتفا نکرده است، بلکه خواسته آن الگوها را در زندگی روزمره ثبت کند. حال حدود این الگوها تا کجاست؟ این حدود همان حدود عقلانی، اخلاقی و سیاسی ای است که دنیای واقعی تحمیل می کند. اما برای نمایش این الگوها آن را به صورت رئالیستی نمایش نمی دهد . هنر معاصر برای محافظت از آزادیِ بدست آمده در عصر جدید، باید نسبت به دنیا فاصله بگیرد؛ البته نه اینکه از آن روی گرداند، اما درآن حل نیز نمی شود و به صورنت هنری "نمادین" جلوه می کند.

فضای این تابلو ها ما را در بر می گیرد و با این حال نفوذناپذیر باقی می ماند ؛ این فضا میان شکاف عمودی "زیپ" و گسترش غالبا افقی ابعاد کار کشیده شده است و به ما ، بینندگان، جایگاهی اختصاص می دهد ؛ در اینجا و اکنون.

عنوان تابلویی از سال 1965م، " اکنون" است و عنوان مجموعه پیکره هایی از همان سال، " اینجا".

" رمان اوپالکا" (4) هنرمند دیگر معاصر، در سال 1931، از پدر و مادری لهستانی متولد شده است که برای کار به فرانسه آمده بودند و در سال 1935م. به کشورشان بازگشتند و به دست نازی ها به آلمان منتقل شدند و به لهستان کمونیستی بازگشتند. سرانجام این هنرمند اقامت در فرانسه را برگزید .

پس به درستی که او نیز معنای " اینجا و اکنون" را می داند. عمده ترین شاخصه کار او، نقاشی عدد است! از سال 1965م، رشته ی متوالی اعداد را نقاشی می کند و برای این کار از رنگ سفید استفاده می کند . در ابتدا وی این اعداد را بر زمینه هایی می نویسد که پوشیده از رنگ سیاه است، اما به تدریج ، زمینه را با رنگ سفید مخلوط می کند، به طوری که زمینه ها مدام روشن و روشن تر می شوند. این روند را وی در طول تمامی این سالها به تدریج ادامه داده است به طوری که امروزه دیگر اعداد تقریبا غیر قابل خواندنند. (تصویر2)

با این همه وی هم چنان در حال تکرار این کار است؛ در نتیجه تنها عدم توانایی جسمی هنرمند یا از میان رفتن او ممکن است روزی این کار را متوقف سازد. هدف "اوپالکا" این نیست که به گونه ای واهی زمان را معلق دارد، بلکه می خواهد قابلیت انسان را در " کش آوردن " زمان، محسوس سازد.

تحقق طرح معاصر

از این پس، هنر بی شک ما را به وضعیتمان در زمین ارجاع می دهد. همراه با داعیه ی نوزایی یا فراتر رفتن از حد خود. این کار  در مورد "بارنت نیومن"، هنرمندی که دارای توقع معنوی، به معنای وسیع کلمه، است، در آثاری چون" انسان قهرمان شکوهمند" (5)،در سال 1951-1950 م، و "سرآغاز" (6)در سال 1964م، جلوه گر می شود و در مورد "اوپالکا" این میل به مبارزه طلبی در آثار تکرار رشته اعداد.

نیومن در 1970م، کمی پیش از مرگش، تابلویی نقاشی کرد با عنوان "باش" (7) که به نظر می آید پاسخ به حکم زمانِ حالِ مکررِ باشد. هر خواستی که از وی بکنند، پاسخ او در کمال خونسردی تلگرامی است با این واژه ها:" هنوز زنده ام".(8)

شکی نیست که یک روز هنرمند از بین ما می رود و دیگر این تلگرام فرستاده نخواهد شد. هنر ، از ازل ، وسیله ای است که انسان از آن برای استعلای وضعیت خود در مقام انسانِ میرا به کار می برد و اما هنرمند معاصر، خودِ این وضعیت را چارچوب آثارش می سازد.

پی نوشت:

1- امر شکوهمند، همان چیزی در هنر دوران کلاسیک است که باعث برانگیختن تحسین در بیننده و ایجاد حس لذت می شود.

2- The Sublime Is Now

3- Barnett Newman, Ecrits , Macula, 1997.

4- Roman Opalka

5- Vir Heroicus Sublimes

6- The Beginning

7- Be

8- I Am Still Alive

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

تاریخ هنر مدرن آرناسون

هنر معاصر کاترین میه