حالا بگو استغفرالله !
همّت کنی گوشتى را كه (بر تن تو) از حرام روییده به اندوه ها بگدازى تا پوست به استخوان بچسبد و بین آنها گوشت تازه اى بروید.
چرا حضرت علی علیه السلام با وجود داشتن عصمت ، استغفار می کرد؟
پیامبر اسلام، به اتفاق مسلمانان معصوم از گناه بود خصوصاً پس از بعثت كسی در عصمت او خدشه نكرده است ولی با این حال روزی هفتاد بار استغفار می كرد و فرمود: «و إنّه لیغان علی قلبی و إنّی أستغفر الله كلّ یوم سبعین مرّه»، «من دلم زنگار می گیرد و روزی هفتاد بار استغفار می كنم»
خدا به پیامبر در قرآن دستور استغفار می دهد(غافر/55و محمد/19) آیا معنی آن این است كه پیامبر معصوم نیست؟ بزرگان تفسیر و عقاید در مورد این نوع استغفارها بحث های جالب و شیرینی دارند، انبیا و اولیای خدا كه معصوم هم هستند، اوّل برای خودشان طلب مغفرت میكنند و "ربّ اغفِر لِی" میگویند. حالا ما چگونه اینها را با هم جمع كنیم؟ در اینجا وجوهی را برای پاسخ به این اشكال مطرح كردهاند كه من به بعضی از آن وجوه اشاره میكنم.
وجه اوّل؛ آموزش
گفتهاند كه اینها برای ما مُذنِبین، جنبه آموزشی داشته است. یعنی معصومین خواستهاند به گناهكاران بیاموزند كه وقتی خواستی دعا كنی، اوّل از خدا بخواه كه از سر تقصیراتت بگذرد، بعد بقیه دعاهایت را مطرح كن. این وجه با آن مطالبی كه در گذشته گفتیم هم تطبیق میكند؛ به خصوص با آن عبارتی كه در دعای كمیل از علی(علیهالسلام) بود كه داشت: "اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ ". یعنی خدایا، آن گناههایی كه موجب حبس دعا میشود را ببخش!
ما سابقاً "موانع اجابت دعا " را بحث كردیم و گفتیم كه اوّلین مانع، گناه است. گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود. دیدید كه در دعای كمیل هم همین را داشت: "اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ ". حبس دعا یعنی این كه دعا از این دو لب بالاتر نمیرود. اهل معرفت كه این را در یك قالب معرفتی میریزند، میگویند كه این از حُجُب ظلمانی است. ما گفتیم "مانع "، آنها میگویند "حجاب ". گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود و مانع و حجاب است؛ حجابش هم حجاب ظلمانی است. این یك توجیه بود.
توجّه كنی به گوشتی كه از خوردن مال حرام در بدنت روییده است و آنأرا بر اثر اندوه و پشیمانی از گناهان سابق، آب كنی تا این كه گوشت تازهأجایگزین آن گردد. اطاعت و پیروی از احكام الهی را هر چند كه دشوار باشدأبر خود هموار سازی، همانطور كه گناه را بر وجود خود هموار میساختی
وجه دوم؛ التذاذ معنوی
گفتهاند جهت آموزشی مطرح نیست؛ یعنی حضرات معصومین نمیخواستند به گناهكاران دعا كردن را بیاموزند، بلكه خودِ كُرنش نسبت به معبود، خود این تضرّع و اظهار عجز كردن به معبود، لذّتبخش است و لذّت معنوی دارد. دعا اظهار كُرنش و عجز و تضرّع نسبت به معبود است. اولیای خدا دنبال التذاذات نفسانی كه نیستند؛ اینها دنبال التذاذات معنوی بودند. لذا میخواستند از این لذت بیبهره نمانند و این لذت معنوی را هم بچشند.
لذا اینها در همین قوالب اظهار عجز، تضرّع، كُرنش، ضعف و نقص كردهاند. پس این دعاها و طلب غفرانها از طرف انبیا و اولیای معصوم الهی، صِرفاً به جهت تعلیم و آموزش گناهكاران نبوده است؛ بلكه خودشان هم میخواستند یك لذّت معنوی ببرند؛ میخواستند اظهار نقص و كمبود نسبت به معبود كنند و این یك لذّت معنوی دارد. اینها میخواستند از این لذّت معنوی بیبهره نمانند. این وجه دوم بود.
وجه سوم؛ رفع حجب نورانی
معنای استغفار چیست؟
شخصی در حضور امام(علیه السلام) گفت: اَسْتَغْفِرُاللَّهَ «از درگاه خدا طلب آمرزش گناهان میكنم.»
از آنجا كه بسیار دیده شده افرادی این جمله را به طور سطحی و بیآن كه واقعاً و از صمیم قلب به آن اعتقاد داشته باشند، بر زبان میآورند، امام علی(علیه السلام) به او فرمود:
ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ، اَتَدْریِ مَا الْاِسْتِغْفارُ...
گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود. دیدید كه در دعای كمیل هم همین را داشت: "اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ ". حبس دعا یعنی این كه دعا از این دو لب بالاتر نمیرود. اهل معرفت كه این را در یك قالب معرفتی میریزند، میگویند كه این از حُجُب ظلمانی است. ما گفتیم "مانع "، آنها میگویند "حجاب ". گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود و مانع و حجاب است؛ حجابش هم حجاب ظلمانی است. این یك توجیه بود
مادرت به عذایت بنشیند. آیا میدانی معنی «استغفار» چیست؟!
استغفار، مقام بلند مرتبگان و افراد شریف و آنانی است كه در سطح بالایی از2 معنویّت قرار دارند. (دَرَجَهُ الْعِلِیّینَ)
سپس امام(علیه السلام) برای توضیح بیشتر، چنین فرمود:
استغفار، یك كلمه اَسْتَغْفِرُاللّه است، ولی شش معنی و مفهوم دارد:
1- پشیمانی از گناهان گذشته.
2- تصمیم قاطع و ابدی بر این كه دیگر به سوی گناه باز نگردد.
3- ادای حقالنّاس، به طوری كه خدا را آنگونه ملاقات كنی كه بدهكار كسینباشی.
4- انجام حق اللّه (مانند نماز و روزه و حج و...)
5- توجّه كنی به گوشتی كه از خوردن مال حرام در بدنت روییده است و آن را بر اثر اندوه و پشیمانی از گناهان سابق، آب كنی تا این كه گوشت تازه جایگزین آن گردد. اطاعت و پیروی از احكام الهی را هر چند كه دشوار باشدأبر خود هموار سازی، همانطور كه گناه را بر وجود خود هموار میساختی.
6- دشواری اطاعت را آنچنان به خودت بچشانی كه شیرینی و لذّت گناه را چشیدی.
فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ: اَسْتَغْفِرُاللَهِ پس از انجام این مراحل مجاز هستی كه بگویی أاَسْتَغْفِراللّه: خدایا از درگاهت، طلب آمرزش میكنم!(نهجالبلاغه، حكمت 417)
ناگفته نماند كه توبه مراحلی دارد و توبه شرعی به همان چهار خصلت اوّل حاصل میشود، ولی توبه كامل و حقیقی بستگی به پیمودن شش مرحلة فوق دارد.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
سایت انهار
نهج البلاغه ؛ حکمت 409
همان ؛ حکمت 417