تبیان، دستیار زندگی
با استناد بر نوشته‌های بابلی ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذیرفتند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز نشانی از شکوه ایران باستان


با استناد بر نوشته‌های بابلی ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذیرفتند

نوروز

در این روزها و لحظه هایی که مدام و هماره می بایست به دنبال راه گریزی باشیم برای فرار از این همه یکنواختی، سرگردانی و دل مردگی... شاید اتفاق خوشایند نوروز و تحویل سال، که خوشبختانه بدون تحریف با همان آداب و سنن دیرینه ایستاده و باقی مانده کمی افکار و این دل بی قرارمان را به خودش مشغول سازد و شاید تنها خاطره خوشی است از ایام شیرین دوران کودکی ولی با همین وجود این خوشحالی اندک نیز حریف زخم های تنهایی و غریب این روزگار نیست و نوروز با تمام اصالتش هر سال از کنار چشم های بی رمق، دل های افسرده مان با وقار و متانت می گذرد.

با این وجود در طول تاریخ ایران جشن های مهرگان، سده، آبانگان، یلدا و... همیشه با شکوه خاصی جشن گرفته می شدند و حتی در بعضی موارد اهمیت آنها از نوروز هم بیشتر بوده... اما جشن نوروز تنها نمونه از این جشن های ملی است که همواره اهمیت خود را حفظ کرده و در برابر اقداماتی که توسط بداندیشان و زشت کاران برای محدود کردن آن صورت گرفته... همیشه ایستاده است.

ایران در دوران باستان یکی از کشورهای باشکوه و باعظمت آن روزگاران بود. مطابق روال روزگار آن شکوه و عظمت سپری شد. با حمله ها و هجوم بیگانگان بسیاری از موارد تاریخی و فرهنگی ایران باستان همچنان در ابهام باقی مانده است. حتی از نام یاران دوران باستانی بسیار دور نیز شناخت درستی نداریم.

جمشید یکی از همین نام یاران باستانی است که هویت او در هاله ای از ابهام و ناشناختگی می باشد. جمشید دارای جام است و انگشتری، شراب از ساخته های اوست.

از جمله مراسم بسیار مشهور و سنتی معتبری که در نوروز انجام می‌شد، رسوم آبریزگان یا شست و شو و غسل و آب پاشیدن به یکدیگر بوده است

از جمله کارهای دیگری که به او نسبت داده شده بنیاد نهادن جشن نوروزست. با اینکه این جشن به عنوان یکی از بنیادهای دیرپای فرهنگی ایران باستان تا امروز بر جای مانده است ،‌ اما سبب پیدایی و روایی آن تا کنون ناروشن مانده است. با همه این ها چنانچه در آثار بازمانده زبان و ادبیات فارسی جستجو و بررسی دقیق به عمل آید چنین بر می آید که: برپایی جشن نوروز به مناسبت پیروزی جمشید بر دیوان بوده است. زیرا دیوان سرمایه دارانی بودند که به مردم ستم می کردند. جمشید سال ها با آنان جنگید ، تا سرانجام بر آنان پیروز شد، آنگاه آیین داد و برابری را در میان مردم بر پا ساخت،‌ او در زمان سلطنت در آبادانی ایران و آسایش خاطر مردم از هجوم بیگانگان ، نقش بسیاری داشت. روز اعلام حکومت داد را نخستین روز فروردین قرار داد،‌و آن را نوروز نامید، زیرا از آن روز به بعد آیین نو در میان مردم برقرار می شد. سبب اینکه نوروز را در فروردین ماه قرار داد این بود که ماه فروردین از سال ها پیش قداست داشت و ماهی محترم بود و آیین های مذهبی دیگری در این ماه انجام می شد. بنابراین جشن نوروز با دیگر جشن های مذهبی فروردین در هم آمیخت و ازین آمیختگی نوروز جشنی بزرگ و فراموش ناشدنی شد. این گاهنبار ( جشن ) از جمشید شاه سال به سال بر اهمیت و فراگیری آن افزوده شد.

نوروز

با استناد بر نوشته‌های بابلی ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در آغاز هر سال از پرستشگاه مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن می‌‌کرد.

همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌‌کرد. چند روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستون ها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌‌پاشیدند و تا روزی از فروردین که به آن روز مهر می‌‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

روشن کردن آتش هنگام عصر یکی دیگر از رسومی بود که بین مردم در نوروز عمومیت داشت. به باور زرتشت، ماه فروردین (نخستین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانیان) به فره‌وشی (سرزندگی) اشاره دارد به اینكه که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی می‌کند.

مراسم ایرانیان باستان در نوروز

آداب و رسوم نوروزی همه سرچشمه‌ای کهن دارند و از نظر گاه دانش مردم‌شناسی بسیار جالب توجه برای مطالعه هستند. ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین می‌شود. گفته می‌شد که در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختی‌ها برای مردمان زمین، تقسیم می‌گردد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید نامند.

ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین می‌شود

خوان نوروزی

ایرانیان عقیده داشتند که در ایام نوروز ارواح درگذشتگان از جایگاه آسمانی خود به زمین و به خانه‌های خویش باز می گردند. بازماندگان برای پذیرایی از آنها سفره‌ای رنگین می‌گستراندند و انواع خوراک‌ها و نوشاک‌ها را در آن می‌نهادند تا ارواح درگذشتگان از پذیرایی و صفا و پاکیزگی بازماندگان، دل خوش شده و آنان را برکت عطا کنند. این رسم توجیه سفرهء نوروزی یا هفت سین شد.

جشن و مراسم آب پاشی

از جمله مراسم بسیار مشهور و سنتی معتبری که در نوروز انجام می‌شد، رسوم آبریزگان یا شست و شو و غسل و آب پاشیدن به یکدیگر بوده است. در جشن آبریزگان و به کار بردن آب، برای تطهیر و برای اطمینان یافتن از باران کافی بوده است. ابوریحان بیرونی می‌گوید مردمان هنگام سپیده‌دم این روز، خود را می‌شستند و در آب کاریزها و آبگیرها، غوطه‌ور می‌شدند. در این روز مردمان به یکدیگر آب می‌پاشیدند، به همان دلیلی که خود را می‌شستند و سبب آن همان اغتسال است. برخی گفته‌اند که علت این است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید، ناگهان به ایران سخت ببارید و مردم به این باران تبرک جستند و از این آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همین طور در ایران مرسوم بماند.

به نظر می‌رسد جشن آبریزگان اصلی همان تیرگان باشد و در نوروز عبارت بوده‌است از غسل و شست و شو و آماده شدن از لحاظ سنن دینی جهت حلول سال نو.

نوروز

کوسه برنشین

مراسم کوسه برنشین یا بهار جشن. ابوریحان بیرونی شرح این رسم را آورده است که در اولین روز بهار مرد کوسه را بر خر می‌نشاندند که به دستی کلاغ داشت و به دستی بادزن که خود را مرتب باد می‌زد اشعاری می‌خواند که حاکی از وداع با زمستان و سرما بود و از مردم چیزی به سکه و دینار می‌گرفت. آنچه از مردم می‌ستاند، از بامداد تا نیمروز به جهت خزانه و شاه بود و آنچه از نیمروز تا عصر اخذ می‌کرد، تعلق به خودش داشت. آنگاه اگر از عصر وی را می دیدند، مورد آزار و شتم قرار می‌دادند. این رسم در روزگار ساسانی و دورهء اسلامی، توسط غلامان سیاه اجرا می‌شده که ملبس به لباس‌های رنگارنگ شده و با آرایش ویژه و لهجهء شکسته و خاصی که داشتند، دف و دایره می‌زدند و ترانه‌های نوروزی می‌خواندند. حاجی فیروز‌های امروزی که مقارن نوروز و سال نو در کوی و برزن مردم را به طرب در می‌آورند، از بقایای آن رسم کهن است. با این تفاوت که امروزه چون غلام و سیاهانی نیستند که چنین کنند، دیگران خود را سیاه کرده و به زی آنان آراسته و تقلیدشان می‌کنند.

هدایای نوروزی

در نوروز و مهرگان رسم بود که نمایندگان و بزرگان و فرمانروایان ایالات و اشراف و عامهء مردم هر یک به توانایی و استطاعت، هدایایی را به دربار اهدا می‌کردند.

در نوروز مردم بیکدیگر شیرینی هدیه می‌دادند و این رسم در دوران ساسانی همگانی بوده‌است. در نوروز بزرگ، پیش از لب به سخن گشودن، شکر می‌خورند و بر خود روغن می‌مالند تا از انواع بلایا در طول سال، در امان باشند.

میر نوروزی

در ایران رسم بود در ایام عید نوروز محض تفریح عمومی و مضحکه فردی عامی و از میان مردم را به عنوان پادشاه یا امیر یا حاکمی موقتی به نام میر نوروزی انتخاب می‌کردند و برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهده‌اش می‌سپردند پس از انقضای ایام جشن سلطنت او نیز به پایان می‌رسیده است. واضح است که جز تفریح و خنده و بازی هیچ منظور دیگری در بین نبوده است و احکامی که میرنوروزی صادر می‌کرده پس از نوروز به حال اول بازگردانده می‌شده است.نظیر این جشن در بابل نیز مرسوم بود.

فراوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : 1- ویکی پدیا / 2- وبلاگ کوروش ایران