تبیان، دستیار زندگی
«بی گمان قلب ها دارای میل ها و روی کردن ها و پشت کردن ها ست پس دل ها را به کار بگیرید از روی میل آنها و روی کردن آنها زیرا قلب اگر وادار شود به کاری که نمی خواهد کور گردد »
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره لطیفی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهمترین زیر بناهای موفقیت


اگر می خواهید با پیمودن مسیری به موفقیت دست پیدا کنید سعی کنید در ابتدا علایق شخصی خود را در نظر بگیرید فردی را در نظر بگیرید که از نظر اکثر اطرافیان فردی موفق می باشد اما خود فرد به کاری که می کند . هیچ گونه  علاقه ای نداشته باشد در این صورت میل به خوشبختی و احساس موفق بودن در آن فرد به صورت کامل ارضا نمی شود .


موفقیت

هر فردی در زندگی شخصی و اجتماعی خود خواهان به دست آوردن موفقیت در تمامی مراحل زندگی می باشد. اگر چه خیلی از افراد ممکن است روش هایی را بر گزینید که میزان موفقیت شان کاهش یابد ولی آنچه که برای هر انسان مهم می باشد پیمودن راه های کسب موفقیت و افزایش کارایی در شغل ، تحصیل ، درآمد و ... می باشد. حال اگر راه های به دست آوردن موفقیت از زبان فرد آگاه بیان شود ، درصد خطایش به صفر می رسد و موفقیت با آن حتمی می شود. موارد زیر از جمله مواردی است که امیرالمۆمنین در برخی از فرمایشات خود برای افزایش بهره وری و موفقیت در تمام امور به آن تأکید داشتند.

علاقه مندی شخصی

اگر می خواهید با پیمودن مسیری به موفقیت دست پیدا کند سعی کنید در ابتدا علایق شخصی خود را در نظر بگیرید فردی را در نظر بگیرید که از نظر اکثر اطرافیان فردی موفق می باشد اما خود فرد به کاری که می کند . هیچ گونه  علاقه ای نداشته باشد در این صورت میل به خوشبختی و احساس موفق بودن در آن فرد به صورت کامل ارضا نمی شود و همیشه آن فرد احساس می کند که گم شده ای در زندگی اش دارد و جای خالی چیزی را در زندگی احساس می کند . هم چنین اگرکسی به کاری علاقه نداشته باشد فهم و درک او هم در آن کار پایین می آید  و انگیزه او برای موفقیت کامل در آن کار نیز به حد مطلوب خود نمی رسد .

حضرت امیر دراین باره می فرمایند :

« ان القلوب شهوه و اقبالا وادبارا فاتو ها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلوب اذ اکره عمی »[1]

«بی گمان قلب ها دارای میل ها و روی کردن ها و پشت کردن هاست پس دل ها را به کار بگیرید از روی میل آنها و روی کردن آنها  زیرا قلب اگر وادار شود به کاری که نمی خواهد کور گردد »

بنابراین حضرت امیر مبتنی بر این عقیده بودند و هیچگاه کسی را مجبور به انجام کاری که خلاف میل و علاقه آنهاست نمی کردند

« لیس لی ان احملکم علی ما تکرهون »[2]

« من حق ندارم ( یا وظیفه ندارم یا نمی توانم ) شما را به کاری که میل ندارید وادار سازم »

اگر هر انسانی برای رسیدن به موفقیت نهایت تلاش خود را به کارگیرد بازهم باید به خدا توکل کند و به او امید داشته باشد زیرا تنها اوست که خیر بنده اش را می داند در صورت توکل و امید به خدا با وجود تلاش بسیار اگر موفقیت حاصل نشد باید آن را مصلحت الهی بدانیم و مطمئن باشیم که در آن خیری بوده است و بازهم از تلاش خود کم نکنیم زیرا ممکن است در پس این موفقیت ظاهری موفقیتی بزرگ و پیروزمندانه در انتظارمان باشد

اراده

طبعا هرکسی در زندگی خود با مشکلات و گرفتاری هایی روبرو می شود که موقعیت کاری و زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد . هر انسانی باید مدیریت برخورد با مشکلات را آموخته باشد و این میسر نشود مگر با پشتوانه ای  به نام اراده قوی در انجام امور کسانی که عزم و اراده ای سست دارند از سختی ها فرار می کنند و کسانی که عزمشان محکم است مشکلات از آنها فرارمی کنند .

حضرت امیر علیه السلام درباره رسول اکرم می فرمایند :

« غیر ناکل عن قدم و لا راه فی عزم»  [3]

«حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد

کسانی که اراده قوی در انجام امور دارند گرفتاری ها و مشکلات زندگی را به فرصت تبدیل می کنند و از آن پلکانی می سازند تا برای پیشرفت خود از آن بالا بروند.

هرگاه فرد خود را به خوبی بشناسد و با استعدادها و علاقه مندی های شخصی خود آشنا باشد ،زمینه ای را فراهم می کند تا این استعداد ها و علایق رشد کنند و از آنها در به دست آوردن موفقیت استفاده کند.

حضرت امیر در سخنی ما را به شناخت از خود دعوت می کند

«العالم من  عرف قدره »[4] ؛ دانا کسی است که قدرو اندازه خودرا بشناسد.

نظم و انضباط

رعایت نظم و انضباط  در همه امور

نظم معنای روشنی دارد و نقطه مقابل هرج و مرج می باشد  یکی از اصول مهم برای اجرای عدالت در امور رعایت نظم درکارهاست اگر نظم را از زندگی افراد موفق و با استعداد حذف کنیم علی رغم داشتن انواع توانایی ها و مهارت ها موفقیت و کاریی شان به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند.

حضرت امیر دراین باره می فرمایند : «وامض لکل یوم عمله فانه لکل یوم ما فیه»[5]

«کار هر روز را در همان روز انجام بده زیرا هر روز کار مخصوص به خود دارد

از دو کار باید پرهیز داشت یکی پرهیز از عجله در امور قبل از فرارسیدن زمان انجام آن و دیگری پرهیز از سستی در انجام دادن اموری که وقت انجام آن فرارسیده است.

« و ایاک و العجله بالاامور قبل اوانها او التسقیط فیها عند امکانها اواللجاجه فیها اذا تنکرت او الوهن عنها اذا استوضحت فضع کل امر موضعه وا وقع کل امر موقعه »[6]

«پرهیز از شتاب کردن در کار پیش از رسیدن زمانش و سهل انگاری در آن وقتی که انجامش ممکن شده است و لجاجت و اصرار در آن هنگامی که ابهام انگیز باشد و سستی آن زمانی که اشکار شده است هر چیز را در جای خویش بنه و هر کار را در جایگاه مناسب خویش قرار بده »

هم چنین در سخنی از حضرت امیر می باشد که می فرمایند :

«و لا تتکل امورک علی کسان»[7]

«در کارهایت بر اشخاص سست و تنبل تکیه نکن »

داشتن برنامه ریزی صحیح و دقیق نیز از نظم در امور ناشی می شود اگر برنامه ریزی صحیحی برای تمام کارهایمان داشته باشیم از روی هم انبار شدن کارها جلوگیری می شود وگام موثری در رسیدن به موفقیت می باشد.

بی گمان قلب ها دارای میل ها و روی کردن ها و پشت کردن ها ست پس دل ها را به کار بگیرید از روی میل آنها و روی کردن آنها زیرا قلب اگر وادار شود به کاری که نمی خواهد کور گردد

پندپذیری و استفاده از تجربه های دیگران

هرانسانی عمری محدود دارد و برای بدست آوردن مهارت های لازم زندگی فرصت زیادی برای لمس کردن و آشنا شدن مستقیم با تمام موارد مورد نیاز و ضروری زندگی را ندارد بنابراین باید فرصت ها را غنیمت بشمارد و حتی المقدور از تجربه های دیگران استفاده کند وبا به کاربستن تجربه های دیگران گام های سریع تری برای رسیدن به هدف و موفقیت درکارها بردارد .

حضرت امیر در این باره می فرمایند:

«و توخ منهم  اهل التجربه »[8] ؛ و برگزیدن از آنان کسانی که دارای تجربه اند.

برای اهل تجربه دو احتمال وجود دارد یکی انکه فرد تجربه لازم برای انجام امور را داشته باشد (مهارت های ابتدایی برای هرکاری را یاد بگیرد) و دوم آنکه روحیه کسب و تجربه داشته باشد وا ز تجربه های دیگران استفاده کند هم چنین استفاده  از تجربه های دیگران جلوگیری از نیرنگ و فریب خوردن را فراهم می کند :‌

«من لم یجوب الامور خدع »[9]  ؛ «آن کس که کارها را تجربه نکند نیرنگ می خورد »

امید داشتن به خدا

اگر هر انسانی برای رسیدن به موفقیت نهایت تلاش خودرا به کارگیرد بازهم باید به خدا توکل کند و به او امید داشته باشد زیر ا تنها  اوست که خیر بنده اش را می داند در صورت توکل و امید به خدا با وجود تلاش بسیار اگر موفقیت حاصل نشد باید آن را مصلحت الهی بدانیم و مطمئن باشیم که در ان خیری بوده است و بازهم از تلاش خود کم نکنیم زیرا ممکن است در پس این موفقیت ظاهری موفقیتی بزرگ و پیروزمندانه در انتظارمان باشد.

پی نوشت ها :

[1] حكمت 193 نهج البلاغه

[2] حكمت 208 نهج البلاغه

[3] خطبه 72 نهج البلاغه

[4] خطبه 103 نهج البلاغه

[5] نامه 53 نهج البلاغه ( عهد نامه مالك اشتر)

[6] نامه 53

[7] غررالحكم

[8] نامه 53

[9] غررالحكم

زهره لطیفی        

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.