تبیان، دستیار زندگی
توبه حقیقی و توبه‌ای که از دل آدمی سرچشمه گرفته باشد، می‌تواند انسان را به مقام خشوع برساند. در این مقام، دل سالک در برابر عظمت خداوند سبحان می‌تپد و خشیّت حق‌تعالی، سراسر وجود او را فرا می‌گیرد و حالتی به او دست می‌دهد که خودبه‌خود در پیشگاه پروردگار خوی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میوه شیرین توبه واقعی


توبه حقیقی و توبه‌ای که از دل آدمی سرچشمه گرفته باشد، می‌تواند انسان را به مقام خشوع برساند. در این مقام، دل سالک در برابر عظمت خداوند سبحان می‌تپد و خشیّت حق‌تعالی، سراسر وجود او را فرا می‌گیرد و حالتی به او دست می‌دهد که خودبه‌خود در پیشگاه پروردگار خویش تضرّع و زاری می‌کند و سر به سجده می‌گذارد.

توبه

«إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلی‏ رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ»[1]

مۆمنان تنها كسانى هستند كه چون یاد خدا به میان آید دل‏هایشان مى‏ترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان مى‏افزاید، و همواره بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند.

از صفات مۆمن آن است كه وقتی به یاد خداوند می‌افتد، در دلش نوعی خشیت یا به عبارت ساده‌تر، نوعی ترسِ مطلوب سایه می‌افكند و در مقابل خداوند متعال خجالت‌زده می‌شود. این حالت است كه بیش از دنیا و آنچه که در آن است ارزش دارد و حتی از بهشت، قیمتی‌تر است. از این جهت اهل معرفت یک ساعت مناجات در دل شب را با تمام دنیا معاوضه نمی‌کنند.

پیامبر گرامی«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»می‌فرمایند:

«الرَّكْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا» [2]

دو رکعت نمار در دل شب، نزد من، از دنیا و آنچه در آن است، دوست داشتنی‌تر است.

دو ركعت نماز شب، نماز شبی كه در برابر خداوند یك مكالمه و یك معاشقه باشد، نمازی كه در آن توجّه داشته باشیم كه خدا با ما حرف می‌زند و ما هم با خدا حرف می‌زنیم، از دنیا و آنچه در آن است با ارزش‌تر است.

پدید آمدن این حالت، اثرات بسیار مفید و سازنده‌ای در سیر و سلوک دارد و راه پرپیچ و خم و پرمانع حرکت به ‌سوی خداوند را هموار و نزدیک می‌نماید. چه بسیار کسانی که با یک لحظه شرمندگی و خجالت‌زدگی در مقابل ذات باری‌تعالی توانسته‌اند راه را بپیمایند و به ‌مقصود و مطلوب حقیقی یعنی لقای پروردگار نائل گردند.

اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم» از مرتبه اعلای مقام خشوع برخوردار بوده‌اند. سالک نیز باید با پیروی از آنان به اندازه سعه وجودی و ظرفیت خویش به‌ این مقام نورانی دست یابد.

امِّ‌‌سلمه می‌گوید: پیغمبر‌اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در دل شب صورت مبارک خویش را‌ روی خاک می‌گذاشتند و گریه می‌کردند و مرتّب می‌گفتند:

«اللّهمّ وَ لَا تَكِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَدا»[3]

خدایا مرا به اندازة یک چشم بر هم زدن به خودم واگذار مکن.

دو ركعت نماز شب، نماز شبی كه در برابر خداوند یك مكالمه و یك معاشقه باشد، نمازی كه در آن توجّه داشته باشیم كه خدا با ما حرف می‌زند و ما هم با خدا حرف می‌زنیم، از دنیا و آنچه در آن است با ارزش‌تر است

این‌ مکالمه و  معاشقه پیغمبراکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»، با مولای خود چه لذّتی دارد. هم‌چنین وقتی که پیامبر«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» با آن مقام عصمت می‌فرماید:

«إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِی كُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً» [4]

همانا من در هر روز هفتاد مرتبه استغفار می‌کنم.

این مطلب ساده نیست، صرفاً زبانی نیست، واقعاً پیامبراکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»استغفار داشته‌اند. در حالی که آن حضرت بنابر آیه تطهیر، مافوق عصمت است و نمی‌شود گناهی برای ایشان تصوّر کرد. پس استغفار ایشان برای چیست؟

در خصوص مرتبه استغفار اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم» در جای خود مطالبی بیان خواهد شد. امّا آنچه اکنون مورد بحث ما است، اینکه، هر که عصمتش بیشتر باشد، به عبارت دیگر هر که معرفتش بیشتر باشد، مقام خضوع و خشوع او بیشتر است. مقام خضوع از ادب ظاهری سرچشمه می‌گیرد‌ و مقام خشوع، حاکی از ذلیل بودن دل، در مقابل‌ خداوند متعال است.

ادعیه و مناجات‌های‌ امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه»، از جمله دعای كمیل و مناجات شعبانیه و نیز دعای عرفه حضرت سیّد الشّهداء«سلام‌الله‌علیه»، دعای ابوحمزه ثمالی که امام سجاد«سلام‌الله‌علیه»  نقل فرموده‌اند، دعای سحر که از لسان مبارک امام باقر«سلام‌الله‌علیه» منقول است و بسیاری دیگر از ادعیه و مناجات‌های ارزشمندی که از ائمّه ‌طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» به یادگار مانده است، نشان دهنده وجود همین حالت عرفانی در آن ذوات مقدّس است. امیرالمۆمنین علی«سلام‌الله‌علیه» در موقع مناجات چنان حالتی داشته‌اند که راوی توصیف می‌کند:

«غَارَتْ نُجُومُهُ مُمَاثِلًا فِی مِحْرَابِهِ قَابِضاً عَلَى لِحْیَتِهِ یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیمِ وَ یَبْكِی بُكَاءَ الْحَزِینِ وَ كَأَنِّی أَسْمَعُهُ وَ هُوَ یَقُولُ یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا أَ بِی تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ غُرِّی غَیْرِی...» [5]

عبادت

مانند كسی كه مار زهرآلودی او را گزیده باشد، در دل شب به خودشان می‌پیچیدند و زمزمه می‌كردند و مناجات می‌خواندند. آن قدر با‌ خدای خویش مناجات و راز و نیاز می‌کردند که مدهوش می‌شدند، از خود بی‌خود می‌شدند و در آن لحظات، فقط و فقط به‌ خداوند سبحان توجّه می‌نمودند و به هیچ کس و هیچ چیز دیگری توجّه نداشتند. اگر تیر هم از پای ایشان در می‌آوردند، متوجّه نمی‌شدند. قرآن کریم در وصف این‌گونه انسان‌های والامقام، می‌فرماید:

«تَتَجافى‏‌جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما كانُوا یَعْمَلُونَ» [6]

پهلوهایشان از خوابگاه‌ها جدا مى‏گردد [و] پروردگارشان را از روى بیم و طمع مى‏خوانند، و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏كنند. هیچ كس نمى‏داند چه چیز از آنچه روشنى‏بخش دیدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏دادند براى آنان پنهان شده است.

یعنی نمی‌دانی در دل شب برای اهل نماز شب چه لذّتی است: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ»، این لذّت مربوط به آخرت نیست. آن لذّت، لذّتِ رابطه عاطفی و صمیمانه با خداوند مهربان است. مناجات اهل دل، در دل شب، آنان را مدهوش می‌کند، تمام عالم وجود را با دو رکعت نماز در دل شب معاوضه نمی‌کنند و برای این نماز، به همه عالم پشت پا می‌زنند. این همه به خاطر آن لذّتی است که در نماز شب دارند.

این رابطه عاطفی، اهل معرفت را مدهوش می‌کند. در برخی از اوقات، حالت خشیّت برای آنان پدید می‌آورد و در برخی موارد، حالت رحمت. و در هر دو صورت  مدهوش می‌شوند. وقتی چنین شد، هیچ توجّهی به هیچ کس و هیچ جا ندارند به جز معاشقه و مکالمه با خداوند منّان، یعنی همان رابطة عاطفی، یعنی همان ‌که قرآن کریم می‌فرماید: «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً».

ظهور حقیقت در دل این افراد، گاهی با خشیت همراه است و گاهی با طمع، امیدواری و رحمت، ظهور حقیقت را در دل خویش به نظاره می‌نشینند. و در هر دو صورت، نماز شب، آنان را مدهوش می‌کند. هر دو حالت خشیت و رحمت را دارند و هیچ کدام این حالات نیز بر دیگری غلبه نمی‌کند: «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً».

ما معنای این حالات را به درستی درک نمی‌کنیم و نمی‌فهمیم، امّا می‌دانیم که مسلّماً وجود دارد. این حالات «یدرک و لا یوصف» است و از این‌رو علمی نیست؛ بلکه یافتنی است. فقط باید درک شود و توصیف آن امکان ندارد.

بندگان خالص خداوند سبحان، در لحظاتی که حقیقتاً به حالت توبه دست می‌یابند و سراسر وجود آنان در مقابل پروردگار متعال شرم‌سار و خجالت‌زده می‌شود، از لذّت رسیدن به مقام خشوع و مقام عنداللّهی بهره‌مند می‌گردند. لذّت واقعی دنیا همین است و الاّ مابقی، تکرار مکرّرات است

وقتی مقام خشیت برای امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» پدیدار می‌شد، دعای ‌کمیل را می‌خواندند و از روی خشیت و خشوع، آن همه نسبت گناه را به خود می‌دهند، امّا در همان دعای‌ کمیل، وقتی که مقام رحمت بر دل ایشان جلوه‌گر می‌شد، با خدا معاشقه می‌کردند و می‌فرمودند:

«یا اِلهى‏ وَسَیِّدى‏ وَ رَبّى‏،‌ أتُراكَ‏ مُعَذِّبى ‏بِنارِكَ بَعْدَ تَوْحیدِكَ، وَ بَعْدَ مَاانْطَوى‏ عَلَیْهِ قَلْبى‏ مِنْ مَعْرِفَتِكَ، وَلَهِجَ بِهِ‏ لِسانى مِنْ ذِكْرِكَ، وَ اعْتَقَدَهُ ضَمیری مِنْ حُبِّكَ، وَ بَعْدَ صِدْقِ‌اعْتِرافى‏ وَ دُعآئى‏ خاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِكَ» [7]

اى معبود من و اى آقاى من و اى پروردگارم! آیا تو براستى چنانى كه مرا به آتش عذاب كنى، پس از اینكه به یگانگی‌ات اقرار دارم؟ و دلم به نور معرفتت آباد گشته و زبانم به ذكر تو گویا شده، و نهادم به دوستى تو پیوند شده؟ و پس از اعتراف صادقانه و دعاى خاضعانه‏ام به مقام بنده پرورى و ربوبیّتت؟

البته گاهی مقام خشوع، در عالم آخرت برای برخی از انسان‌ها پدید می‌آید؛ به‌گونه‌ای که او را به مقام عنداللّهی می‌رساند. در این صورت، بهشت برای او کوچک است؛ حتّی بهشت عدن و رضوان برایش کوچک است:

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی، وَ ادْخُلی جَنَّتی»[8]

امّا در همین دنیا نیز می‌توانیم این آیه را تطبیق دهیم. مصداق این آیه شریفه در دنیا وجود دارد. یعنی بندگانی هستند که در دل ‌شب به مقام خشوع، و پس از آن به مقام عنداللّهی می‌رسند. مقامی که در آن، بهشت برای‌‌ انسان کوچک است.

چنین مقامی برای اهل‌ دل، در دل شب و هنگامی که با خدای خویش رابطه عاطفی برقرار می‌کنند، پدید می‌آید.

بندگان خالص خداوند سبحان، در لحظاتی که حقیقتاً به حالت توبه دست می‌یابند و سراسر وجود آنان در مقابل پروردگار متعال شرم‌سار و خجالت‌زده می‌شود، از لذّت رسیدن به مقام خشوع و مقام عنداللّهی بهره‌مند می‌گردند. لذّت واقعی دنیا همین است و الاّ مابقی، تکرار مکرّرات است.

پی‌نوشت‌ها :‌

1. انفال / 2

2. وسائل‏الشّیعة، ج 8، ص 156

3.. بحارالأنوار، ج 16، ص 217

4. مستدرك ‏الوسائل، ج 5، ص 320

5. بحارالأنوار، ج 33، ص 274

6. سجده / 17-16

7. مصباح‏المتهجّد، ص 844

8. فجر / 30-27

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت رسمی آیت الله مظاهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.