تبیان، دستیار زندگی
خط، چهره مکتوب زبان است و همانند زبان، از مجموعه اصول و قواعدی پیروی می کند. از آنجا که خط نقش مهمی در اصالت و غنای فرهنگ یک جامعه دارد، نباید شیوه ای را برگزید که نسل های جدید در استفاده از منابع کهن و ذخایر فرهنگی خود، دچار مشکل جدی شوند. بنابراین نباید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصول رسم ‏الخط فارسی جهت نگارش یک مقاله علمی

منابع یک مقاله علمی

خط، چهره مکتوب زبان است و همانند زبان، از مجموعه اصول و قواعدی پیروی می‏کند. از آن جا که خط نقش مهمی در اصالت و غنای فرهنگ یک جامعه دارد، نباید شیوه‏ای را برگزید که نسل‏های جدید در استفاده از منابع کهن و ذخایر فرهنگی خود، دچار مشکل جدی شوند. بنابراین نباید چهره خط فارسی به صورتی تغییر کند که مشابهت خود را با ذخایر فرهنگی قدیمی از دست بدهد.

فرهنگستان زبان وادب فارسی که یک نهاد رسمی است و طبق قانون، وظیفه نظارت، تدوین، تنظیم و تصویب قواعد و ضوابط خط فارسی را به عهده دارد، اصول و قوانینی را در این باره تصویب کرده است که ما در این بخش از مقاله، با عنایت به مصوبات این فرهنگستان، نکات رسم‏الخطی را به اختصار بیان می‏کنیم.

قواعد املایی برخی واژه‏ ها

الف) واژه‏هایی که همواره به صورت جدا نوشته می‏شود، عبارت‏اند از «ای»، مانند: ای خدا؛ «همین» و «همان» مانند: همین جا، همان کتاب؛ «هیچ»: مانند: هیچ یک؛ «می» و «همی»، مانند: می‏رود و همی گوید.

ب) واژه‏هایی که همواره جدا نوشته می‏شود، اما استثنا دارند:

«این» و «آن» همواره جدا نوشته می‏شوند، مگر در: آنچه، آنکه، اینکه، اینها، آنها، اینجا، آنجا، وانگهی.

«چه» همواره جدا نوشته می‏شود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چنان.

«بی» همواره جدا نوشته می‏شود، مگر آنکه کلمه، بسیط‏گونه باشد، مثل: بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا.

«هم» از کلمه پس از خود جدا نوشه می‏شود، مگر در:

1. کلمه، بسیط‏گونه باشد، مثل: همشهری، همشیره، همسایه، همدیگر، همچنین، همچنان، همین، همان.

2. جزء دوم، تک هجایی باشد، مثل: همدرس، همسنگ، همکار، همراه.

3. جزء دوم با حرف مصوّت «» شروع شود، مثل: همایش، هماورد، هماهنگ.

«به» همواره جدا نوشته می‏شود، مگر در:

1. وقتی بر سر فعل یا مصدر بیاید (بای زینت)، مثل: بگفتم، بروم، بنماید، بگفتن.

2. به صورت بدین، بدان، بدور، بدیشان به کار رود.

3. هرگاه صفت بسازد: بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام.

ج) واژه‏هایی که همواره جدا نوشته می‏شود، اما استثنا دارند:

«که» همواره جدا از کلمه قبل نوشته می‏شود، مگر در: بلکه، آنکه، اینکه.

«چه» از کلمه پیش از خود جدا نوشته می‏شود، مگر در: آنچه، چنانچه.

«را» همواره جدا نوشته می‏شود، مگر در: چرا، مرا.

«تر»، «ترین» همواره جدا نوشته می‏شود، مگر در: بهتر، مهمتر، کمتر، بیشتر.

د) واژه‏هایی که همواره به ماقبل متصل می‏شوند، اما استثنا دارند:

«ها» همواره به کلمه ماقبل می‏چسبد، مگر در:

1. بخواهیم صورت مفرد کلمه مشخص شود، مثل: کتاب‏ها، درس‏ها.

2. کلمه به «ه» غیرملفوظ ختم شود، مثل: میوه‏ها، خانه‏ها.

یادگیری الکترونیکی و ثبت اطلاعات

علایم همزه

الف) اگر حرف پیش از آن مفتوح باشد، روی کرسیِ «ا» نوشته می‏شود، مگر آن که پس از آن مصوّت «ای»، «او» یا «ب» باشد که در این صورت روی کرسی «ی » نوشته می‏شود:

رأفت، تأسف، مأنوس، شأن و خلá ملá مبدá منشأ.

رئیس، لئیم، رئوف، مئونت، مطمئن، مشمئز.

ب) اگر حرفِ پیش از آن مضموم باشد، روی کرسی «و» نوشته می‏شود، مگر آن که پس از آن مصوّتِ «او» باشد که در این صورت روی کرسی «ی» نوشته می‏شود:

رۆیا، رۆسا، مۆسسه، مۆذّن، مۆثر، مۆانست، لۆلۆ، تلألۆ، شئون، رئوس.

ج) اگر حرفِ پیش از آن مکسور باشد، یا ساکن ولی در وسط کلمه قرار داشته باشد، روی کرسی «ی» نوشته می‏شود و هم چنین کلمات دخیل فرنگی همواره با کرسی «ی » نوشته می‏شوند:

لئام، رئالیست، سئول، نئون، مسئله، جرئت، هیئت، و در توأم استثنا است.

د) اگر حرفِ پیش از آن مکسور و در آخر کلمه باشد، روی کرسی (ی ) نوشته می‏شود: متلألی‏ء.

ر) اگر حرفِ پیش از آن ساکن و یا یکی از مصوّت‏های بلندِ «»، «او» یا «ای» بوده و در آخر کلمه نوشته شود، بدون کرسی نوشته می‏شود: جزء، سوء، شی‏ء، بط‏ء، سماء، ماء، املاء، انشاء.

س) در صورتی که همزه پایانی ماقبل ساکن (بدون کرسی) یا همزه پایانی ماقبل مفتوح (با کرسی «ا») و یا همزه پایانی ماقبل مضموم (با کرسی «و»)به یای وحدت یا نکره متصل شود، کرسی«ی» می‏گیرد و کرسی قبلی آن نیز حفظ شود:

جزئی، شیئی، منشائی، مائی، لۆلۆئی.

ص) اگر حرفِ پیش از آن مفتوح یا ساکن و پس از آن حرف «» باشد، به صورت ـآ و آ نوشته می‏شود:

مآخذ، لآلی، قرآن، مرآت.

چگونگی ویرایش یک مقاله علمی(2)

واژه‏ها و عبارات مأخوذ از عربی

الف) «ة» در عبارات مأخوذ از عربی به چند صورت می‏آید:

1) اگر در آخر کلمه تلفظ شود، به صورت «ت» نوشته می‏شود: رحمت، جهت، قضات، برائت، مراقبت.

2) اگر در آخر کلمه تلفظ نشود، به صورت «ه» یا «ـه» نوشته می‏شود: علاقه، معاینه، مراقبه، نظاره، آتیه.

3) در ترکیبات عربی رایج در فارسی به صوت «ة» یا «ـة» نوشته می‏شود:لیلة‏القدر، ثقة‏الاسلام، خاتمة‏الامر، دایرة‏المعارف؛ استثنا در کلمات حجت الاسلام، آیت اللّه‏.

ب) «و» که در برخی از کلمه‏های عربی به‏صورت «» تلفظ می‏شود. در فارسی به صورت «الف» نوشته می‏شود، مگر در مواردی که رسم‏الخط قرآنی آن مراد است: زکات، حیات، مشکات.

ج) «الف کوتاه» همیشه به صورت «الف، نوشته می‏شود، مگر در برخی حروف اضافه و اسامی خاصی که «الف» در آخر کلمه می‏آید و ترکیباتی که عینا از عربی گرفته شده است: شورا، مولا، تقوا، اسماعیل، رحمان، هارون، یاسین.

الی، حتی، عیسی، یحیی، مرتضی، اعلام‏الهدی، بدرالدّجی، سدرة‏المنتهی، طوبیلک.

تنوین

آوردن تنوین (در صورتی که تلفظ شود) در نوشته‏های رسمی و نیز در متون آموزشی الزامی است و به صورت‏های زیر نوشته می‏شود:

الف) تنوین نصب همیشه به صورت «ا / ـا» نوشته می‏شود و اگر کلمه مختوم به همزه باشد، همزه آن ها روی کرسی «ی » می‏آید و سپس تنوین روی «الف» بعد از آن قرار می‏گیرد:

نسبتا، واقعا، موقتا، عجالتا، طبیعتا، عمدا، جزئا، استثنائا، ابتدائا.

ب) تنوین رفع و جر در همه جا به صورت « ــٌ » و « ــٍ » نوشته می‏شود و فقط در ترکیبات مأخوذ از عربی که در زبان فارسی رایج است، به کار می‏رود: مشارٌالیه، مضافٌ‏الیه، منقولٌ‏عنه، مختلفٌ‏فیه، متفقٌ‏علیه، بعبارةٍ‏اُخری، ای‏نحوٍکان.

آوردن تنوین در کلمه‏های فارسی اشتباه است: گاها، زبانا.

چگونه یک مقاله علمی بنویسیم؟(3)

ترکیبات

مراد در اینجا کلمات مرکب و مشتق می‏باشد که به صورت زیر آورده می‏شود:

1- کلمات مرکبی که الزاما پیوسته نوشته می‏شوند:

الف) مرکب‏هایی که بسیط گونه‏اند:

آبرو، الفبا، آبشار، نیشکر، رختخواب، یکشنبه، سیصد، یکتا، بیستگانه.

ب) جزء دوم با «» آغاز شود و تک هجایی باشد:

گلاب، پساب، خوشاب، دستاس.

ج) هرگاه کاهش یا افزایش واجی یا ابدال یا ادغام یا جابه‏جایی آوایی در داخل آن ها روی داده باشد:

چند، هشیار: ولنگاری، شاهسپرم، نستعلیق، سکنجبین.

د) مرکبی که دست کم یک جزء آن، کاربرد مستقل نداشته باشد: غمخوار: رنگرز، کهربا.

ر) مرکب‏هایی که جدانوشتن آن ها التباس یا ابهام معنایی ایجاد می‏کند: بهیار (به یار)، بهروز (به روز)، بهنام (به نام).

س) کلمه‏ های مرکبی که جزء دوم آن ها تک هجایی باشد و صورت رسمی یا نیمه رسمی یا جنبه سازمانی، اداری و صنفی یافته باشد: استاندار، بخشدار، کتابدار، قالیشو، آشپز.

2- کلمات مرکبی که الزاما جدا نوشته می‏شود:

الف) ترکیب‏های اضافی (شامل موصوف و صفت یا مضاف و مضاف الیه)

ب) جزء دوم با «الف» آغاز شود: دل‏انگیز، عقب‏افتادگی، کم‏احساس.

ج) حرف پایانی جزء اول با حرف آغازی جزء دوم، همانند یا هم مخرج باشد:

آیین‏نامه، پاک‏کن، کم‏مصرف، چوب‏بری، چوب‏پرده، نظام‏مند.

د) مرکب‏های اتباعی و نیز مرکب‏های متشکل از دو جزء مکرر: سنگین‏رنگین، پول‏مول، تک‏تک، هق‏هق.

ر) مصدر مرکب و فعل مرکب: سخن‏گفتن، نگاه‏داشتن.

س) مرکب‏هایی که یک جزء آن ها کلمه دخیل فرنگی باشد: خوش‏پز، شیک‏پوش: پاگون‏دار.

ص) عبارت‏های عربی که شامل چند جزء باشد: مع‏ذلک، من‏بعد، علی‏هذا، ان‏شاءاللّه‏، باری‏تعالی، علی‏ایّ‏حال.

ط) یک جزء از واژه‏های مرکب، عدد باشد: پنج‏تن، هفت‏گنبد، هشت‏بهشت، نه‏فلک، ده‏چرخه.

ع) کلمه‏های مرکبی که جزء اول آن ها به «های» بیان حرکت ختم شود؛ مگر این که در ترکیب، «ها» حذف شده به جای آن، «گ» میانجی بیاید: بهانه‏گیر، پایه‏دار، کناره‏گیر، تشنگان، خفتگان، هفتگی، بچگی.

ف) کلمه با پیوسته‏نویسی، طولانی یا نامأنوس یا پردندانه شود: عافیت‏طلبی، مصلحت‏بین، پاک‏ضمیر، حقیقت‏جو.

ق) یک جزء کلمه مرکب، صفت مفعولی یا صفت فاعلی باشد: اجل‏رسیده، نمک‏پرورده، اخلال‏کننده، پاک‏کننده.

ک) یک جزء آن اسم خاص باشد: سعدی‏صفت، عیسی‏دم، عیسی‏رشته، مریم‏بافته.

ل) جزء آغازی یا پایانی آن بسامد زیاد داشته باشد: نیک‏بخت، هفت‏پیکر، شاه‏نشین، سیه‏چشم.

مـ) هرگاه با پیوسته‏نویسی، اجزای ترکیب معلوم نشود و احیانا ابهام معنایی پدید آید: پاک‏نام، پاک‏دامن، پاک‏رأی.

شیوه نگارش مقاله

3-کلمات مرکبی که به دو صورت نوشته می‏شود:

به جز کلماتی که الزاما پیوسته یا جدا نوشته شود، کلمات مرکب دیگر تابع قاعده خاصی نیست و به دو صورت نوشته می‏شود که به برخی از آنها اشاره می‏شود:

الف) پسوند «وار» در برخی کلمات جدا و در برخی دیگر پیوسته نوشته می‏شود: طوطی‏وار، فردوسی‏وار، طاووس‏وار، بزرگوار، سوگوار، خانوار.

ب) نوشتن کلمه «باسمه‏تعالی» و «بسمه‏تعالی» به هر دو صورت جایز است.

ج) اگر واژه مرکب، عدد یک داشته باشد، نوشتن آن به هر دو صورت جایز است: یکسویه، یک سویه؛ یکشنبه، یک شنبه؛ یکسره، یک‏سره؛ یکپارچه، یک‏پارچه.

نکات تکمیلی در رسم‏الخط

الف) جمع واژه‏های فارسی با «ات» غلط می‏باشد، مانند گزارشات، پیشنهادات، که صحیح آن گزارش‏ها، پیشنهادها می‏باشد.

ب) کلمه عربی با علامت عربی جمع بسته می‏شود، مانند: اطلاعات، وجوه، سطوح

ج) پسوند «یت» مصدرساز عربی، برای کلمات فارسی به کار نمی‏رود؛ مثل: رهبریت، شهریت که صحیح آن رهبری و شهری بودن است.

منبع: فرهنگستان زبان وادب فارسی

بخش پژوهش های دانش آموزی تبیان،‌ تنظیم: نسرین صادقی