تبیان، دستیار زندگی
«صد سال آینده؛ پیش‌بینی قرن بیست‌ویکم» عنوان کتابی نوشته «جرج فریدمن» است. نویسنده تلاش کرده تا با بررسی وضعیت موجود و جایگاه فعلی کشورها در مناسبات جهانی، میزان اثرگذاری آن‌ها در دهه‌های آینده را مشخص کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش بینی صد سال آینده!


«صد سال آینده؛ پیش‌بینی قرن بیست‌ویکم» عنوان کتابی نوشته «جرج فریدمن» است. نویسنده تلاش کرده تا با بررسی وضعیت موجود و جایگاه فعلی کشورها در مناسبات جهانی، میزان اثرگذاری آن‌ها در دهه‌های آینده را مشخص کند.

صد سال آینده؛ پیش‌بینی قرن بیست‌ویکم»

«صد سال آینده؛ پیش‌بینی قرن بیست‌ویکم» اثر جرج فریدمن با ترجمه محمد زهدی گهرپور و مریم دهقان آزاد توسط انتشارات زیتون سبز در 414 صفحه، با شمارگان 3000هزار نسخه و به بهای هشت هزار تومان منتشر شده است.

«جرج فریدمن»، نویسنده کتاب «صد سال آینده» این نظریه افراطی را که «هرچند مشکلات زودگذر برای ایالات متحده آمریکا وجود دارد، هر تلاشی برای پیش‌بینی قرن بیست‌ویکم بدون شناخت ماهیت خارق‌العاده قدرت آمریکا صورت گیرد به دور از واقعیت خواهد بود اما من فراتر از این می‌اندیشم و ادعایی دور از انتظار دارم. ایالات متحده آمریکا در ابتدای قدرتش است و قرن بیست‌ویکم قرن آمریکا خواهد بود.» در سراسر کتاب در قالب سیزده فصل توضیح داده و در هر فصل دلایل و شواهدی در تایید آن آورده است.

«زلزله ـ جنگ ایالات متحده آمریکا با جهادگران مسلمان» عنوان فصلی از این اثر است که نویسنده در آن، جهان اسلام را در سه منطقه وسیع می‌بیند؛ شمال آفریقا، آسیای جنوب‌شرقی و منطقه مرکزی از افغانستان تا یوگسلاوی.

نویسنده در فصل «جمعیت، کامپیوترها و جنگ فرهنگ‌ها» به شرح جمعیت و زندگی امروز آمریکا و جهان پرداخته است و فرهنگ آمریکا را تلفیقی از کتاب مقدس، کامپیوتر و پاره‌ای روش‌های سنتی و نوآوری‌‌های رادیکال معرفی می‌کند.

نویسنده در فصل دیگری از این اثر با عنوان «روسیه 2020: بازی برگشت» که با این جمله شروع می‌شود «در ژئوپولیتیک نبردهای بزرگ خودشان تکرار می‌شوند» بعد از شرح اجمالی از گذشته روسیه به این نتیجه می‌رسد که روسیه متلاشی نشده است و دوباره ظهور خواهد کرد.

زهدی‌گهرپور، در توضیح محتوای کتاب «صد سال آینده» گفته است: این کتاب نخستین بار در سال 2009 میلادی منتشر شد و نویسنده در آن اوضاع قرن حاضر را پیش‌بینی کرده است. وی با توجه با اتفاقات تاریخی که در قرن‌ پیش روی داده، به زمینه‌هایی می‌پردازد که سبب شکل‌گیری جنگ‌های مهمی چون جنگ‌جهانی اول و دوم شدند و با در کنار هم گذاشتن رویدادهای مختلف، به پیش‌بینی شرایط پیش‌رو می‌پردازد.

وی درباره فصل‌های مختلف این کتاب گفت: فریدمن در فصل اول پیش‌بینی کرده جنگ غرب با اسلام تا سال 2020 میلادی به پایان می‌رسد و آمریکا دشمن جدیدی را برای خود علم می‌کند. وی این دشمن را کشور روسیه می‌داند و معتقد است در این شرایط نابودی روسیه حتمی است.

وی افزود: فریدمن اقتصاد چین را به اتومبیلی تشبیه می‌کند که تمام شرایط لازم را دارد اما سیستم محرکه آن کار نمی‌کند و قادر به روشن شدن و حرکت کردن نیست.

نابرابری‌های اقتصادی در چین موضوع دیگری بود که زهدی به آن اشاره کرد و گفت: در این کتاب می‌بینیم که چگونه همین نابرابری اقتصادی سبب نابودی چین می‌شود.

«کشیده شدن جنگِ‌ میان کشورها به فضا و توانایی ایالات متحده در این نوع جنگ، موضوع دیگر مطرح شده در ادعاهای فریدمن است.» زهدی با بیان این مطلب افزود: در بخش دیگری از این کتاب، به ایران اشاره شده و نویسنده شرایط ایران را در میانه قرن 21 پیش‌بینی می‌کند.

موضوع مهمی که در این بخش مطرح می‌شود اعتبار ادعاهای فریدمن نیست؛ همین‌که وی این جسارت را به خود داده که برای دنیا نسخه بپیچد سبب اهمیت این کتاب می‌شود. وی به سیاستمداران آمربکایی اخطار می‌دهد و با پیش‌بینی‌هایش به آن‌ها می‌گوید که چه دشمنانی، کشورشان را تهدید می‌کند.

وی درباره ویژگی این کتاب و اعتبار نوشته‌های آن گفت: موضوع مهمی که در این بخش مطرح می‌شود اعتبار ادعاهای فریدمن نیست؛ همین‌که وی این جسارت را به خود داده که برای دنیا نسخه بپیچد سبب اهمیت این کتاب می‌شود. وی به سیاستمداران آمربکایی اخطار می‌دهد و با پیش‌بینی‌هایش به آن‌ها می‌گوید که چه دشمنانی، کشورشان را تهدید می‌کند.

کتاب «صد سال آینده» در 13 فصل نوشته شده و نویسنده در این کتاب می‌کوشد وضعیت جهان را تا پایان قرن بیست‌ویکم پیش‌بینی کند. این کتاب با مقدمه پرفسور محمدحسن گنجی، پدر جغرافیای نوین ایران، همراه شده است. در این بخش، گنجی به معرفی نویسنده و محتوای کتاب می‌پردازد.

بخشی از کتاب/ صفحات 168 و 169

بحران سیاسی چین

ژاپن مشکل خود را با ایجاد رشد پایین حل کرد. نظم سیاسی و اجتماعی‌ای برای انجام بدون وقفه این کار وجود داشت. آسیای شرقی این مشکل را به دو صورت حل کرد. برخی کشورها مانند کره جنوبی و تایوان، اقدامات رنج آوری اعمال کردند و از این ورطه قوی‌تر از همیشه بیرون آمدند، اما این موفقیت ممکن بود تنها به این علت باشد که آنها کشورهای قوی‌ای داشتند که قادر به تحمل رنج بودند. برخی کشورها مانند اندونزی هرگز بهبود نیافتند.

مشکل چین سیاسی است. چین با پول، و نه ایدئولوژی، پابرجا مانده است. وقتی رکود اقتصادی اتفاق بیافتد. و گردش پول متوقف شود، نه تنها سیستم بانکی متشنج می‌شود بلکه کل ساختار جامعه چین خواهد لرزید. وفاداری در چین هم اجباری است و هم خریده می‌شود. بدون دسترسی به پول، تنها اجبار و فشار باقی می‌ماند. کاهش رشد تجاری بطور کلی ممکن است منجر به بی‌ثباتی شود، چرا که منجر به شکست تجاری و عدم اشتغال می‌شود. در کشوری که فقر رایج و همگانی است و عدم اشتغال بصورت گسترده‌ای وجود دارد، فشار بیشتر، بواسطه رکود اقتصادی، به بی‌ثباتی سیاسی می‌انجامد.

فرآوری: رویا فهیم

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منابع: سیاست ما، ایبنا