تبیان، دستیار زندگی
آیة اللّه سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی(ره) در كتاب «منبر الوسیله» می فرمایند: «و این (معرفة النفس) طریقه این ضعیف سراپا قصور و تقصیر است »
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خصوصیات اخلاقی آیة اللّه دهكردی

آیه الله دهكردی

آیة اللّه سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی(ره) در كتاب «منبر الوسیله» می فرمایند: «و این (معرفة النفس) طریقه این ضعیف سراپا قصور و تقصیر است »

خصوصیات اخلاقی و عرفانی آیة اللّه سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی (ره)

یكی از ابعاد شگفت انگیز اولیاء الهی، زیبایی های معنوی و درونی آنهاست كه معرفت نسبت به آن برای هر انسانی هیجان انگیز است. ؛ فضایلی كه سبب شده است که در طول تاریخ، دوست و دشمن مجذوب و شیفته آنان شوند.

شناخت و معرفت ما نسبت به علل و عوامل جاذبه و دافعه قوی اولیاء الهی و نوع و کیفیت آن صفات معنوی، می تواند نگرش و تفکّر ما را  متحوّل کند؛ اهمیت این مساله به حدی است كه فقدان شناخت آنان، می توان موجبات گمراهی جامعه را فراهم آورده، چنانكه تأسّی و اقتدا به آنان ، چنان که تعبیر کرده اند، همچون آب، مایه حیات اجتماع بشری می باشد.

 به تعبیر دیگر، در شرایطی كه عموم مردم به علت عدم تصور افق های بالاتر، غرق در زندگی روزمره شده و درگیر عادات می‌گردند، یکی از مواردی که افق اعلی را در معرض انسان قرار می‌دهد، مطالعه پیرامون زندگی روحانی علما ربانی است، که موجب می‌شود آدمی خود را نیز بالا بکشد و سعی در نزدیک شدن به آن عالم كند.

علمایی كه با تهذیب نفس و پاسداری از دل و پارسایی در عمل، به ملكوت اُنس گرفته و حقایقی از ماوراء عالم طبیعت برای آنان مكشوف شده است.

آیة اللّه سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی(ره) در كتاب «منبر الوسیله»، ذیل حدیث «مَنْ عَرف نفسه فقد عرف ربّه»(1) می فرمایند:

«و این (معرفة النفس) طریقه این ضعیف سراپا قصور و تقصیر است كه در زمان فرار الی اللّه در طریق سیر به سوی بُقعه مباركه یعنی تخته فولاد اصفهان به دست گیری ولیّ مطلق و كلمه باقیه الهیّه، صاحب العصر والزمان ـ روحی له الفداء و نفسی له الوِقاء ـ از بركت توسّل به آن بزرگوار از نظر تدبّر در آیه شریفه «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبیّن لهم أنّه الحق»( فصّلت / 53)نوری از مشرق عالم غیب، از افق قلب تابش نمود و خار و خَس شُكوك و شُبهات و ظلمات جهل را بالمره برطرف نمود»(2)

ایشان خود درباره مجاهدت خود در راه عبادت و تحصیل می نویسد: «.... فادركتنی الرّحمة الرحمانیّة، و اقبلت علی العبادة و قضاء الصلوات و إصلاح الحال و المجاهدات، فَرَأَیْتُ ما رَأَیْتُ و شاهَدْتُ ما شاهَدْتُ، و اشتغلت بتحصیل العلوم و المعارف علی النهج المرغوب، و اتّصلت كدّ الأیّام بسهر اللیالی، و ما زلت فی جمیع الحالات ملتجئا الی اللّه تعالی الرۆوف بعباده، و متوسّلاً بأولیائه سادات الأنام و شفعاء الضعفاء و الأیتام، حتی بلغت من السّن الی خمسة و عشرین، فاعطانی اللّه تبارك و تعالی القُوة القدسیة و تركت المتابعة و التقلید و صدقونی علی ذلك بالاجتهاد المطلق...»(3)

همچنین در مورد فراست ایشان نیز داستانهای بسیاری ذكر شده است. در روایات ما یكی از صفات شخص مۆمن را فِراست و زیركی او برشمرده اند، چنانچه در روایتی امام باقر علیه السلام از رسول اللّه صلی الله علیه و آله نقل می فرماید كه حضرتش فرمودند: «إتّقوا فِراسَة المُۆمن فإنّه یَنْظُرُ بِنُورِ اللّه»(4)؛ بترسید از زیركی مۆمن زیرا او با نور خدا می بیند.

اینك نمونه ای از فراست آیة اللّه دهكردی قدس سره نقل می گردد: « حضرت آیة اللّه سید بحرالعلوم میر دامادی قدس سره می فرمودند:

نقل شده شخصی مدّتها خود را جزء ارادتمندان ایشان قرار داده و در نماز جماعت ایشان حاضر می شده و خیلی به ایشان اظهار ارادت می نموده، تا بعد از مدّتی مقدار قابل توجّهی پول از وجوهات به ایشان پرداخت می نماید،

و این درحالی بوده كه ایشان احتیاج به این پول برای مخارج اولیه زندگی خود داشته اند ولی این پول را كنار می گذارند و مصرف نمی كنند، مدتی می گذرد و آن شخص به ظاهر مُرید قباله ای در رابطه با زمینی كه می خواسته به تصرّف درآورد به خدمت آیة اللّه دهكردی می آورد

و از ایشان طلب تأیید و امضا می كند، معظّم له كه می فهمند این شخص می خواهد حق و ملك دیگران را تصرف كند، از امضاء خودداری می كنند و لذا آن شخص ریاكار با عصبانیت از ایشان می خواهد كه پول هایی كه جهت وجوهات داده بوده به او برگردانند و ایشان تماما پول های او را كه داده بود برمی گردانند: «فاعتبرو یا اُولی الابصار».(5)

دو رۆیای صالحه در نجف اشرف به نقل از آیة اللّه دهكردی(ره)

اول: «در رۆیای صالحه در نجف خدمت ولی مطلق، صاحب شجره طُوبی رسیدم، عرض كردم: آقا! علمی می خواهم كه صاف و زلال باشد. فرمود: فعلاً حاصل است. عرض كردم: ایمان می خواهم. فرمودند: ایمان عمل می طلبد»(6)

دوم: «حقیر مۆلف در رۆیای مفصل به حضرت مولای متّقیان امیرالمۆمنین علیه السلام عرض كردم: آقا! پای شما ببوسم، و خواستم ببوسم نگذاشتند و دست مباركش بوسیدم و به صورت مالیدم و به سینه مالیدم: «فافهم اِنْ كُنْتَ مِنْ أهله»(7)


پی نوشت‏ها:

1.    آمدی، غرر الحكم، تهران، نشر میراث مكتوب ،فصل هفتاد و هفتم، ص 625.

2.    سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی ،منبر الوسیله، مجید طالبی، قم، بوستانِ کتاب ، ج اول، وسیله دوّم، ص 112.

3.    أیه الله مرعشی نجفی، المسلسلات،قم، انتشارات آیه الله مرعشی، ج 2، ص 33.

4.    محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، اسلامیه،ج 67، كتاب الایمان و الكفر، باب 2، ح 4، ص 74.

5.    آفتاب علم، مجید جلالی دهكردی،قم، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)،87

6.    سید ابوالقاسم حسینی دهكردی اصفهانی ،همان

-همان

منابع:

قرآن کریم

بحارالانوار

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان