با سهمیه بندی یارانه بنزین عادلانه شد؟
طرح سهمیه بندی بنزین با هدف اصلاح مصرف انرژی از یک سو و عادلانه تر کردن یارانه بنزین از سوی دیگر اتخاذ شد. این سیاست تا چه حد در دست یابی به اهاداف خود موفق بوده است؟
مرداد 86 که طرح سهمیه بندی بنزین شروع به کار کرد شاهد نوعی آشفتگی در مصرف این فرآورده نفتی بودیم.مصرف بی رویه و قاچاق سوخت از جمله اثرات این آشفتگی مصرف بود. در این نوشتار برآنیم که با کمک داده ها و اطلاعات مقایسه ای، میزان موفقیت این طرح را برای چند سال پیش از شروع هدفمندی یارانه ها بررسی کنیم.
لازم به ذکر است که مبنای اصلی این نوشتار پایان نامه کارشناسی ارشدی است که با توجه به همین موضوع اثرات سهمیه بندی بنزین بر عادلانه تر شدن توزیع یارانه بنزین را بررسی کرده است.
درآمد بیشتر یارانه بیشتر
در ادبیات اقتصادی اساسا یارانه به این جهت پرداخت می شود که به افزایش سطح رفاه و کاهش فقر خانوارهای کم درآمد (دهک های پایین درآمدی) منجر شود. اما در عمل این اصل اساسی در پرداخت یارانه بدیهی به نظر می رسد که پردرآمدترها( دهک های بالای درآمدی) عملا سهم بیشتری از یارانه را دریافت می کنند. علت چنین اظهار نظری این است که خانوارهای پردرآمد به دلیل نداشتن محدودیت در مصرف از کالای مطروحه (که یارانه به آن تعلق گرفته است) بیشتر مصرف می کنند و عملا از یارانه ای که باید به کمک خانوارهای کم درآمدتعلق گیرد بیشتر بهره می برند. در موضوع مورد بررسی ما یعنی بنزین می توان چنین گفت که از آنجا که گاهی خانوارهای ثروتمند بیش از یک ماشین دارند و یا فرزندان این خانواده ها عادت بع پرسه زدن با ماشین خود در خیابان ها دارند و به دلایل بسیار دیگر عملا چندین برابر خانوارهای فقیر یارانه بنزین را مصرف می کنند. یک بررسی آماری برای سال 1385 نشان می دهد که در خانوارهای شهری بالاترین دهک درآمدی نزدیک به 30 برابر پایین ترین دهک از یارانه بنزین بهره برده است.
در شرایطی که یارانه همگانی باشد و به همه افراد جامعه پرداخت شود میزان این خطاها حداکثر است. با هدفمند کردن پرداخت یارانه میزان این خطاها هم کم می شود. اگر سهمیه بندی بنزین را تلاشی اولیه برای بهبود توزیع یارانه بنزین بدانیم، می توان در سالهای قبل و بعد سهمیه بندی با روشی ساده میزان این خطاها را محاسبه کنیم
چرا سهمیه بندی؟
هر چه میزان یارانه پرداختی دولت بیشتر شود، فشار هزینه ای بر دولت بیشتر می گردد و در درازمدت می تواند به مشکلات فراوانی از جمله کسری بودجه های پیاپی منجر شود. در مورد بنزین جدای از این مسائل همواره شکل قاچاق سوخت از مرزها وجود داشته است. مصرف بی رویه بنزین و آلودگی هوا و هزاران مسئله دیگر که برای همه بدیهی است باعث شد که سیاست گذاران اقتصادی به فکر حذف یارانه بنزین و حقیقی کردن نرخ حاملهای انرژی بیفتند. این طرح از سالیان گذشته در دست کار بود اما به دلایل متعدد از جمله نگرانی از مشکلات اجتماعی ناشی از گران شدن بنزین به مرحله اجرا در نیامد. در نهایت در مرداد 86 این طرح در دولت نهم اجرا شد و در ابتدا بدون حذف یارانه انرژی و با صدور کارت سوخت سهمیه ای به خودروها تعلق می گرفت. بنا بر این شد که در سالهای بعد طی یک دوره 5 ساله نرخ حاملهای انرژی نسبت به قیمت جهانی آن تعدیل شود. بر خلاف نظر برخی تحلیل گران اجرای طرح با مشکل خاصی همراه نبود و هر ماه میزان مشخصی از سهمیه به کارت صاحبان خودرو واریز می شد و این فرآیند با تغییراتی درباره خودروهایی که به آن سهمیه تعلق می گیرد همچنان در حال اجراست. البته لازم به ذکر است که از سال 89 با اجرای هدفمندی قیمت بنزین افزایش یافت
یک بررسی آماری ساده
در اینجا سعی می کنیم که مقایسه آماری ساده ای داشته باشیم میان مصرف و واردات بنزین طی سالهای 85، 86 و 87. تلاش نگارنده بر این است که تنها باذکر اعداد و ارقام شما را متوجه فاجعه ای کند که در مورد مصرف بی رویه بنزین در جریان است. فاجعه ای که هر چند بعد از سهمیه بندی کمرنگتر شد اما حتی با وجود یک مرحله حذف یارانه سوخت همچنان ادامه دارد.
اگر نگاهی به داده های مصرف بنزین بیندازیم، به ویژه در سالهای بعد از جنگ تحمیلی همواره شاهد افزایش بی رویه مصرف بنزین بوده ایم. بنابر آمار و اطلاعات موجود در سال 1385 مصرف بنزین کشور روزانه به حدود 78 میلیون لیتر رسید، این میزان مصرف در سال 86 به علت سهمیه بندی بنزین و اجرای طرحهای دیگری مثل خودروهای دو گانه سوز به حدود 64 میلیون لیتر در روز کاهش یافت. سال 87 نسبت به سال 86 با کمی افزایش مصرف روبرو بود که علت این افزایش را می توان در تطبیق یافتن الگوی مصرف مردم با سهمیه بندی و افزایش خودروهای تولیدی جستجو کرد. بنا بر داده ها در سال 1387 روزانه 67 میلیون لیتر بود.
این افزایش دائمی مصرف بدون شک به معنی افزایش واردات بنزین بوده و هر ساله حجم بیشتری از درآمد دولت صرف واردات این فرآورده نفتی می شده است. کما اینکه میزان واردات بنزین در سال 85 معادل 28 میلیون لیتر بوده است. این مزیان در سال 86 به 19 میلیون لیتر در روز رسید که باز هم به علت سهمیه بندی بنزین کاهشی در آن نسبت به سال 85 موجود است. به دلیل همان افزایش سال 87 نسبت به 86 در آمار واردات هم شاهد افزایشی هستیم و در این سال نزدیک به 29 میلیون لیتر در روز واردات بنزین داشته ایم. شاید خواندن این آمارها ساده به نظر برسد اما این در عمل سرمایه ملی است که دود می شود و به هوا می رود.
در ادبیات اقتصادی اساسا یارانه به این جهت پرداخت می شود که به افزایش سطح رفاه و کاهش فقر خانوارهای کم درآمد (دهک های پایین درآمدی) منجر شود. اما در عمل این اصل اساسی در پرداخت یارانه بدیهی به نظر می رسد که پردرآمدترها( دهک های بالای درآمدی) عملا سهم بیشتری از یارانه را دریافت می کنند
متغیرهایی به نام خطاهای هدفگذاری
در بررسی موفقیت یا عدم موفقیت هدفمندی یارانه ها، پژوهشگران دو متغیر مهم تحت عنوان خطاهای هدفگذاری معرفی می کنند
خطای اول هدفگذاری زمانی رخ می دهد که جمعیت هدف( یعنی گروهی که باید به آنها یارانه تعلق بگیرد) از دریافت یارانه محروم می شوند.
خطای دوم هدفگذاری زمانی رخ می دهد که جمعیت غیرهدف( یعنی دهک های بالای درآمدی) مشمول پرداخت یارانه شوند.
بدیهی است که در شرایطی که یارانه همگانی باشد و به همه افراد جامعه پرداخت شود میزان این خطاها حداکثر است. با هدفمند کردن پرداخت یارانه میزان این خطاها هم کم می شود. اگر سهمیه بندی بنزین را تلاشی اولیه برای بهبود توزیع یارانه بنزین بدانیم، می توان در سالهای قبل و بعد سهمیه بندی با روشی ساده میزان این خطاها را محاسبه کنیم.
نتایج نهایی تحقیق
بررسی خطاهای هدفگذاری برای سال های 85 و 87 حاکی از کاهش خطاهای هدفگذاری است. یعنی از یک جهت درصد جمعیت هدفی که باید یارانه بنزین دریافت می کرده اند و نکرده اند کم شده و از طرف دیگر جمعیتی غیر هدفی که مشمول پرداخت یارانه نبوده و یارانه پرداخت کرده کاهش یافته است. همین نتیجه نشان می دهد که سهمیه بندی در عادلانه تر شدن توزیع یارانه بنزین موثر بوده است.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همان طور که گفته شد، بالاترین دهک در سال 85 حدود 30 برابر پایین ترین دهک از یارانه بنزین بهره می برده است که این نسبت در سال 87 به حدود 16 درصد کاهش یافته است.
کاهش قاچاق سوخت، بهبود الگوی مصرف، کاهش واردات و کسری بودجه و از همه مهمتر عادلانهتر شدن توزیع یارانه از نتایج طرح سهمیه بندی بنزین است.
نکته پایانی اینکه این نوشتار تنها به صوت مقایسه ای به سالهای 87 و 85 پرداخته است و نتایج ناشی از حقیقی شدن نرخ حاملهای انرژی ( از سال 89) در آن لحاظ نشده است. در صورت لحاظ این اتفاق انتظار می رود که تفاوت ها آشکارتر گردد. به علاوه از موضوعاتی مثل خودکفایی در توید بنزین و مانند آن در داده ها سخنی به میان نیامده است. اتفاقی مثل جهش نرخ ارز که باز هم باعث می شود پدیده قاچاق سوخت به شکل قارچ گونه ای رشد کند.
ریحانه حمیدی فر
بخش اقتصاد تبیان