پول این همه خرید از کجا می آید؟
با وجود گرانی و بی پولی باز هم فروشگاه ها شلوغ است. این مطلب به شکلی مختصر به این موضوع می پردازد...
این یک سوال است که بین تاکسی و حتی در میان روزنامهنگاران نیز مطرح است چرا با وجود اینکه قدرت خرید از ابتدای سال تا کنون نصف شده و مردم از گرانی و بیپولی مینالند و کارشناسان هم تأیید میکنند که روند اقتصادی در مسیر درستی نیست، با این حال همچنان فروشگاهها و مغازهها زودتر از موعد شلوغ شده و همچنان مردم در حال خرید هستند؟ و از آن سو در بین مسئولان نیز عکس این سۆال مطرح میشود: مردم که هی مینالند پول ندارند و توان خرید ندارند پس چه کسی زودتر از موعد به پیشواز خرید های شب عید رفته و مغازها را شلوغ کرده و چه کسانی اینقدر کالا میخرند؟
شاید عامل عرفی این قضیه همان «مناسبتی بودن» بازار شب عید باشد که بر حسب عرف مردم برای خرید شب عید به بازار میروند و بهرغم افزایش قیمتها و کاهش ارزش پول ملی مردم همچنان خللی در وضعیت زندگی و پساندازهایشان ایجاد نشده و لذا هجوم زودهنگام و خریدهای زیاد امری طبیعی است. اما این تمام ماجرا نیست و چنین تفکری سادهاندیشانه است. بلکه واقعیت این است که پول در کشور در اصطلاح اقتصادی «داغ» شده و مردم ترجیح میدهند به جای پول نقد سریع آن را به چیز دیگری تبدیل کنند. شاید پول داغ در اقتصادی که چرخه تولید داخلی – توزیع و مصرف آن درست بوده و اشتغال نیز به شرایط کامل نزدیک باشد، این حالت از نشانههای اقتصاد سالم باشد و چنین حالتی ایدهآل برنامهریزان اقتصادی باشد اما وقتی پول توسط نامولدان به منظور کسب درآمد بیشتر یا توسط سیاستهای دولتی داغ میشود، نشانهای از یک نوع هرج و مرج و بیاعتمادی به اقتصاد و پول ملی است. آنچنان که سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد معتقد است: تورم کمسابقه یک سال اخیر به «انتظارات تورمی» بالایی دامن زده است و برای همین است که به «پول داغ» تبدیل شده.
باید بدانیم که اگر هجومی به بازارهای مختلف مصرفی شده ( فارغ از نقش غیر مولدها با حجم نقدینگی در اختیار) دلیل آن فقط رفتار منطقی مردم است زیرا مردم اکنون پایگاه یا مامنی برای پس اندازی که در عین حال قدرت پولشان را حفظ کنند، نمییابند
چنین حالتی است که در مکانیزم طبیعی اقتصاد با هر نوع سیاستگذاری مردم به دنبال تبدیل آن به کالاهای مختلف هستند تا از شر آن خلاص شوند وگرنه هم ارزش پول ذوب میشود و هم دست میسوزد!
غافل از اینکه چنین وضعیتی خود موجب تشدید تورم و در کشوری مانند ما موجب برداشت بیشتر از منابع ارزی برای واردات میشود و در زمانی بیشتر میشود که غیرمولدها در یک اقتصاد غیر تولیدمحور، پول داغ شده را فرصت طلایی دانسته و با فشار بیشتر سرعت رشد تورم را شتاب میدهند وای به روزی که از این بدتر شده و پول داغ خود منبعی برای جبران کسریها وبازتوزیع یارانهها شود! در چنین حالتی اقتصاد مانند کسی خواهد بود که درمرداب «ابر تورمی» دست وپای بیشتر میزند اما در تورم بیشتر فرو میرود و چون سوپاپ در آمدهای ارزی نیز کوچکتر شده، فشار داخلی را بیشتر خواهد کرد. بنابراین باید بدانیم که اگر هجومی به بازارهای مختلف مصرفی شده ( فارغ از نقش غیر مولدها با حجم نقدینگی در اختیار) دلیل آن فقط رفتار منطقی مردم است زیرا مردم اکنون پایگاه یا مامنی برای پس اندازی که در عین حال قدرت پولشان را حفظ کنند، نمییابند و متأسفانه برنامه ریزان نیز در این باره هنوز راه چارهای را نیافتهاند. به دیگر سخن این حرکت از سر آگاهی و آخرین کارهایی است که در مکانیزم منطقی اقتصاد در تلاش خود ترمیمی بازار و منطقی کردن معادلههای عرضه و تقاضا است و باید مسئولان این را با دقت بیشتری بنگرند زیرا این تقاضا به دلیل ترس از فردا و ناتوانی در پوشش هزینهها در آتی است و از این پس و بعد از عید با ادامه چنین روندی طرف تقاضا دچار مشکل خواهد شد.
شاید عامل عرفی این قضیه همان «مناسبتی بودن» بازار شب عید باشد که بر حسب عرف مردم برای خرید شب عید به بازار میروند و بهرغم افزایش قیمتها و کاهش ارزش پول ملی مردم همچنان خللی در وضعیت زندگی و پساندازهایشان ایجاد نشده و لذا هجوم زودهنگام و خریدهای زیاد امری طبیعی است
لذا باید هر چه سریعتر سیاستگذاریهای اقتصادی به خصوص در بازارهای مالی تصحیح شود به نحوی که ضمن ایجاد پایگاه مطمئن برای جذب سرمایههای خرد که تضمین کننده حفظ قدرت خرید آنهاست، از سیاستهای سود جویی در بازارهای غیر مولد با هر انگیزهای جلوگیری شود و بعد از آن از مردم انتظار رعایت اخلاق اقتصادی، عدم هجوم به بازارهای مصرفی و... داشته باشیم.
منبع : جوان آنلاین