تبیان، دستیار زندگی
امام علی(علیه السلام)، دورانی را سپری كرد كه با انواع فتنه‌ها، مكرها و توطئه‌ها روبه‌رو بود؛ فتنه‌هایی كه حتی در زمان حیات پیامبر(ص) ظهور و بروز داشت.فتنه‌ی مخالفت قریش باجانشینی علی(علیه السلام)، فتنه‌ی سقیفه‌ی بنی‌ساعده، فتنه‌ی انتخاب عمر و عثمان، فتنه‌
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روش‌های فتنه‌زدایی در نهج البلاغه


امام علی(علیه السلام)، دورانی را سپری كرد كه با انواع فتنه‌ها، مكرها و توطئه‌ها روبه‌رو بود؛ فتنه‌هایی كه حتی در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) ظهور و بروز داشت. فتنه‌ی مخالفت قریش با جانشینی امام علی(علیه السلام)، فتنه‌ی سقیفه‌ی بنی‌ساعده، فتنه‌ی انتخاب عمر و عثمان، فتنه‌ی ناكثین ،فتنه‌ی قاسطین، فتنه‌ی مارقین و خوارج ،نمونه‌هایی از فتنه‌های دوران علوی است برای تبیین بیشتر این عنصر هولناك و بهره‌گیری ما در زمان معاصر به معنای لغوی فتنه ،آثار منفی آن و روش برخورد امام با فتنه می پردازیم.

فتنه

لغت شناسی فتنه

فتنه در لغت به معنای آزمایش، فریبندگی، اضطراب اندیشه، عذاب، گمراهی، وسوسه، بیماری، آشوب، مال، اولاد، اختلاف كردن مردم در رأی و تدبیر، كفر، گداختن و در آتش انداختن سیم و زر جهت امتحان به كار رفته است.(1) البته معانی مذكور برخی مصداق و برخی مفهوم فتنه را می رسانند. این واژه در قرآن به معنای سوختن، عذاب، نتیجه‌ی بدی كه زاییده‌ی مخالفت با امر رسول خداست، كفر، شرك، افساد، اضلال و آزمایش و اختیار استعمال شده است.(2)

آثار منفی فتنه

مهم‌ترین آثار منفی فتنه عبارتند از :(3) فراگیر شدن فتنه و رسیدن بلای آن حتی به نیكوكاران و عالمان؛ تسلط حاكمان ستم‌كار بر اثر فتنه و حاكمیت ظالم بر مظلوم و ضعیف؛ گمراهی مردم و پیدایش شك در عقاید و تخریب نشانه‌های دین؛ فقدان ترحم در جامعه؛ كاهش حكمت و دانش؛ پنهان ماندن حقیقت؛ از بین رفتن پیوندهای خویشاوندی؛ به‌ناحق ریخته شدن خون‌ها؛ فریب دادن مردم و گم‌راه كردن آن‌ها با تظاهر به ایمان؛ پذیرش بدعت و ترك سنّت‌ها؛ ناشناخته ماندن معروف و شناختن منكرها؛ تفسیر و تأویل دروغین از دین؛ قلت گویندگان حق و كثرت دروغگویان؛ فراوانی جوانان بداخلاق، پیرمردان گنه‌كار و عالمان دورو.

عوامل فتنه‌گری

فتنه و فتنه‌گری از عوامل گوناگونی زاییده می‌شود كه مهم‌ترین آن‌ها عوامل انسانی و عالمانه است. ریاست‌طلبی و دنیاپرستی طلحه و زبیر، دشمنی و حسادت قریش، هواپرستی معاویه، معیار قرار دادن افراد برای تشخیص حق و ظاهربینی، از مهم‌ترین علل پیدایش فتنه است كه امام علی(علیه السلام) به آن‌ها اشاره كرده است.(4)

روش‌های فتنه‌زدایی

حضرت علی(علیه السلام) در برابر فتنه‌های مختلف جامعه از روش‌های گوناگونی از جمله افشاگری و شبهه‌زدایی، ارشاد و هدایت، تهدید و ارعاب، برخورد عملی و قاطعیت بهره گرفت. به فرزندش محمد حنفیه در جنگ جمل فرمود: «اگر كوهها متزلزل شوند، تو پایدار بمان. دندانها را به هم بفشار و سرت را به ‏عاریت‏ به خداوند بسپار و پایها، چونان میخ در زمین استوار كن و تا دورترین ‏كرانه‏هاى میدان نبرد را زیر نظر گیر و صحنه‏هاى وحشت‏خیز را نادیده بگیر و بدان كه‏ پیروزى وعده خداوند سبحان است.»(5)

امام علی(علیه السلام) فرمود :" كُنْ فِی الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَیُرْكَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ"به هنگام بروز فتنه چون اشتر دو ساله باش كه نه پشتى استواردارد كه بر ن سوار توان شد و نه پستانى شیرده،كه از ن شیر توان دوشید

امام(علیه السلام) در مقام افشای سران جمل فرمود: «به خدا سوگند، طلحه چونان شمشیرى از نیام بركشیده در طلب خون عثمان شتاب نكرده، جز آنكه، مى‏ترسد دیگران خون عثمان را از او بطلبند. زیرا او خود به كشتن عثمان‏ مظنون است و در میان خیل كشندگان عثمان هیچ كس آزمندتر از او بدین كار نبود. حال مى‏خواهد مردم را به غلط اندازد تا امر مشتبه شود و شک در دلها لانه سازد.»(6)

حضرت علی(علیه السلام) با ارسال نامه‌ای به معاویه به ارشاد او پرداخت. «ستمكارى و دروغگویى دین و دنیاى آدمى را تباه مى‏كند و كاستیهاى او را نزد عیبجویانش آشكار مى‏سازد. و تو مى‏دانى كه از دست رفته را باز نتوانى ‏آورد. مردمى قصد كارى نادرست كردند و حكم خدا را تاویل نمودند و خدایشان دروغگو شمرد. بترس از آن روز، كه هر كه عاقبتى پسندیده دارد، خشنود است و هر كه زمام خویش به دست ‏شیطان داده و براى رهایى خود به ستیزه‏ برنخاسته، پشیمان است. تو ما را به حكم قرآن فرا خواندى و حال آنكه، خود اهل قرآن نیستى. ما دعوت تو را اجابت نكردیم، بلكه حكم قرآن را گردن نهادیم.»(7)

امام علی

امام(علیه السلام) با تهدید نیز معاویه را سرزنش نموده است. «معاویه مرا به جنگ فراخواندى. مردم را به یكسو نه، خود به تن خویش به پیكار من ‏آى. دو سپاه را از آن معاف دار تا همگان بدانند كه كدامیك از ما قلبش را زنگ گناه‏ تیره كرده است و پرده غفلت ‏بر دیدگانش افتاده. من ابوالحسنم. كشنده نیاى تو و دایى تو و برادر تو  در روز بدر سرشان‏ شكافتم. اكنون همان شمشیر با من است و با همان دل با دشمن روبرو مى‏شوم.»(8)

امام(علیه السلام) در برابر فتنه‌ها از برخورد عملی و اجرای حدود الهی كوتاهی نكرد. نیز درباره‌ی فتنه‌ی خوارج فرمود: «اى مردم، من چشمان فتنه را بركندم و جز من كسى را دل این كار نبود. و این در زمانى بود كه آشوب آن، جهان را تیره و تار كرده بود و گزند آن همه را رسیده بود.»(9)

بهترین برخورد در فتنه ها

امام  علی(علیه السلام) فرمود: " كُنْ فِی الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَیُرْكَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ"(10) به هنگام بروز فتنه چون اشتر دو ساله باش كه نه پشتى استوار دارد كه بر آن سوار توان شد و نه پستانى شیرده، كه از آن شیر توان دوشید.

امام(علیه السلام) با تهدید نیز معاویه را سرزنش نموده است. معاویه مرا به جنگ فراخواندى.مردم را به یكسو نه،خود به تن خویش به پیكار من‏آى.دو سپاه را از آن معاف دار تا همگان بدانند كه كدامیك از ما قلبش را زنگ گناه‏تیره كرده است و پرده غفلت‏بر دیدگانش افتاده. من ابو الحسنم.كشنده نیاى تو و دایى تو و برادر تو در روز بدر سرشان‏شكافتم.اكنون همان شمشیر با من است و با همان دل با دشمن روبرو مى‏شوم

برای روشن شدن محتوای این کلام بسیار پرمعنا لازم است واژه "ابن لبون " تفسیر شود: لبون به شتری گفته می شود که به جهت زائیدن مکرر پیوسته در پستانش شیر است و ابن لبون به بچه چنین شتری گفته می شود که دو سال آن تمام شده و وارد سال سوم شده است؛ نه قوت و قدرتی دارد که بتوان بر پشت او سوار شد و نه پستان پر شیری، بدین ترتیب هیچ گونه استفاده ای از آن در سن و سال نمی توان کرد.

از اینجا روشن می شود که هدف امام این است که انسان به هنگام  شورش های اهل باطل و فتنه های ناشی از خصومت آنها با یکدیگر نباید آلت دست این و آن شود؛ باید خود را دور نگه دارد و به هیچ یک از دو طرف که هر دو اهل باطل اند کمک نکند. در این گونه موارد معمولاً هر کدام از طرفین به سراغ افراد با نفوذ و با شخصیت می آیند تا از نفوذ و قدرت آنها برای کوبیدن حریف استفاده کنند. چنانچه علی(علیه السلام) فرمودند: "العُزلةُ افضَلُ شِیَمِ الاکیاس"(11) گوشه گیری برترین خصلت افراد باهوش و زیرک است.

نتیجه:

آدمی باید در هنگام فتنه ها و توطئه ها برای در امان ماندن خود و دیگران از روشهای گوناگون و صحیح بهره گیرد که بهترین روش کناره گیری و گوشه گیری است.

پی نوشت ها:

1- المعجم الوسیط، ص 673؛ منجد الطلاب، ص 408؛ نثر طوبی، ص 243.

2- ر. ك: سوره‌ی ذاریات 13 و 14؛ سوره‌ی توبه، آیه‌ی 49؛ سوره‌ی بقره، آیه‌ی 193؛ سوره‌ی طه، آیه‌ی 40.

3- نهج البلاغه، خطبه‌ی 93، 152، 154، 147، 122.

4- همان، خطبه‌ی 122، نامه‌ی 9، 31 و خطبه‌ی 33، 213،50، 148.

5- همان، خطبه‌ی 11.

6- همان، خطبه‌ی 174.

7- همان، نامه‌ی 48.

8- همان، نامه‌ی 10.

9- همان، خطبه‌ی 93.

10-همان،حکمت 1.

11-غررالحکم،ص318.

زهرا انصاری نسب  

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.