تبیان، دستیار زندگی
دریادگیری حاصل از شرطی شدن فعال، موحود، بدون این که به وسیله ی محرک شناخته شده ای تحریک شود، در محیط فعالیت می کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرطی شدن فعال و یادگیری

شرطی شدن فعال و یادگیری

همان گونه که مستحضرید اهمیت علم روان شناسی درکشورمان به صورت مدرن آن در چند دهه ی اخیر، بیش از پیش آشکار شده است.
به عبارت دیگر می توان گفت برای حل قسمت عمده ای از مسائلی که بشر امروز با آن روبرو است باید از علم روانشناسی کمک گرفت.

در همین راستا کتاب روان شناسی سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی بیش از یک دهه است که در  چرخه ی آموزش کشور قرار دارد. مرکز یادگیری تبیان نیز به منظور یاری رساندن به شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز، سلسله مقالاتی را در این ارتباط در نظر گرفته، که امید است مورد بهره مندیتان قرار گیرد.

یادگیرى حاصل از شرطى شدن فعال یکى از انواع یادگیرى است که در آن، برخلاف شرطى شدن کلاسیک، رفتارهاى فعال محصول محرک‌هاى فیزیولوژیک نیستند، بلکه موجود بدون این که به وسیله ی محرک شناخته‌ شده‌اى تحریک شود، در محیط فعالیت مى‌کند. و فعالیت موردنظر توسط تقویت‌کننده‌اى تقویت مى‌شود و بر اثر تقویت، وسعت و احتمال وقوع آن افزایش مى‌یابد.

هر محرکی که احتمال یک یا چند پاسخ را افزایش دهد، تقویت کننده نامیده می شود.

در واقع، تقویت‌کننده‌ها هستند که موجب تأثیر، تغییر و تثبیت رفتار مى‌شوند.

براى درک بهتر مفاهیم فوق، بد نیست به تمایزى که بی.اف. اسکینر بین رفتار حاصل از شرطى شدن کلاسیک و رفتار حاصل از شرطى شدن فعال قایل است توجه کنیم.

به نظر اسکینر، شرطى شدن کلاسیک پاسخى است که موجود زنده در برابر یک محرک - مثلاً ترشح بزاق در پاسخ به غذایى که در دهان حیوان مورد آزمایش گذاشته مى‌شود - از خود بروز مى‌دهد، در حالى که رفتار حاصل از شرطى‌ شدن فعال به وسیله ی پیامدهاى آن کنترل مى‌شود. این رفتار، نخست خود به خود روى مى‌دهد؛ یعنى ظاهراً خودانگیخته است تا این که پاسخى به یک محرک خاص باشد.

اسکینر برای مطالعه ی بهتر، قفسی را طراحی کرد که بعد ها به جعبه ی اسکینر معروف شد. مکانیسم آزمایش به این صورت است که موش از غذا محروم می شود و در این جعبه قرار می گیرد.

شرطی شدن فعال و یادگیری

موش ابتدا دور و بر جعبه را بو می کند و آن گاه رفتار کوشش و خطایی پیش می گیرد. در این نوع رفتار، پاسخ هایی که به نتایح مناسب منجر می شوند، بیش تر تولید می گردند و پاسخ هایی که به نتایج مناسب منجر نمی شوند، به تدریج از بین می روند.

برای مثال، چون فشار اهرم حیوان را به غذا می رساند، بیش تر انجام می شود، اما فشار، به قسمت های دیگر جعبه، جون غذا به دنبال نمی آورد به تدریج حذف می شود.

موش، برای اولین بار به طور تصادفی اهرم را فشار می دهد. در اثر همین عمل، یک تکه غذا به داخل جعبه می افتد. تکه ی غذا احتمال فشار دادن اهرم از طرف موش را افزایش می دهد. بنابراین تکه ی غذا برای فشار دادن اهرم، تقویت به حساب می آید.

انواع تقویت کننده ها

تقویت کننده های مثبت و منفی

به اعتقاد اسکینر دو نوع تقویت کننده وجود دارد: مثبت و منفی.

تقویت کننده های مثبت با حضور خود احتمال ظهور یک رفتار را افزایش می دهند. مثلا غذا و تأیید دیگران جزو تقویت کننده ای مثب به حساب می آیند.

تقویت کننده های منفی آن هایی هستند که با عدم حضور خود احتمال ظهور یک رفتار را افزایش می دهند. انسان ها معمولا احساس می کنند که نیاز دارند فعالیت های خود را طوری برنامه ریزی کند که از بدتر شدن شرایط ترس نداشته باشند. در این حالت، ترس به عنوان تقویت کننده ی منفی وارد عمل می شود. زیرا حذف آن موجب می شود تا احتمال ظهور رفتارهای پیش از آن مثل برنامه ریزی افزایش یابد.

هر اندازه تقویت کننده قوی تر باشد، به همان اندازه احتمال حضور رفتار مربوط به آن سریع تر خواهد بود.

تقویت کننده های اولیه و ثانویه

تقویت کننده های اولیه آن هایی هستند که به علت ساختار زیستی موجود زنده، موثرند.

غذا، آب، حرارت مناسب که جزو تقویت کننده های مثبتند و درد که از تقویت کننده های منفی به حساب می آید.

تقویت کننده های ثانویه آن هایی هستند که قدرت تقویت کنندگی خود را در اثر همراه شدن با تقویت کننده های اولیه به دست می آورند. به همین دلیل آن ها را شرطی نیز می نامیم.  در واقع ذاتا تقویت کننده نیستند، بلکه در اثر همراه شدن با تقویت کننده های ذاتی، این حالت را پیدا کرده اند.

مثلا پول یک تقویت کننده ی ثانویه است که می تواند به غذا که تقویت کننده ی اولیه است تبدیل شود.

پول، دقت، تأیید اجتماعی و ... همه در جامعه ی ما جزو تقویت کننده های ثانویه یا شرطی به حساب می آیند.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تنظیم: یگانه داودی