پرونده حجاب و طلاق در سال 91
دفتر ثبت احوال 9 ماهه فروردین تا آذر 91 هم با وقوع 635 هزار و 17 فقره ازدواج و 96 هزار و 502 فقره طلاق در كشور بسته شد. به عبارتی در این مدت، هر شبانهروز، 2 هزار و 400 و هر ساعت 100 ازدواج و هر شبانهروز 390 و هر ساعت 16 فقره طلاق ثبت شد.اما طلاق با همه تلخی ذاتیاش، امسال بطور غیرقابل باوری و پس از سالها، نسبت به پارسال 8.8 درصد كاهش یافت؛ هر چند ازدواج هم 9.6 درصد كمتر شد.
استانهای خراسان شمالی، زنجان و اردبیل، در خط مقدم نرخ ازدواج و استانهای البرز و تهران در انتهای خط ازدواج قرار گرفتند و از آن طرف در طلاق اول شدند.امسال متوسط سن ازدواج مردان 27.1 سال و سن ازدواج زنان 24 سال بود اما نیمی از طلاقها در همان 5 سال اول ازدواج زوجین رخ داد. این تركیب سنی ازدواجها و طلاقها نشان داد طول عمر زندگی مشترك زوجین در حال جدایی رو به كاهش است و گاهی به یك سال هم نمیرسد.
طلاق در حالی به رشد صعودی خود طی سالهای گذشته ادامه داده كه بر اساس اعلام سازمان بهزیستی، 130 مركز كاهش طلاق در كشور فعالیت میكنند و توانستهاند موجب كاهش 30 درصدی طلاق در استانهای پر طلاق شوند.برنامه دولت هم توسعه مراكز كاهش طلاق است و تاكید دارد كه مراكز كاهش طلاق باید در تمام دادگاههای خانواده تشكیل شود. جالب آن كه برخی نمایندگان مجلس از جمله قهفرخی عضو كمیسیون اجتماعی مجلس هم معتقدند به لحاظ قانونی شرایط طلاق باید برای زوجین دشوار شود.
درحالیكه هیچ طرح خاصی در این كمیسیون برای كاهش طلاق تصویب نشده، برنامه ملی كاهش آسیب اجتماعی به دنبال آن است كه فرهنگ ریشسفیدی را احیا كند؛ یعنی افراد با نفوذ در خانواده به كمك خانوادههای در حال فروپاشی آمده و قبل از وقوع بحران از آن پیشگیری كنند. این فرهنگ در قالب طرح «حكم» اجرایی خواهد شد.
گواه نبود سیاست فرهنگی مشخص در برخورد با پدیده بدحجابی كه آن را سوغات دوران تجدد به تقلید از غرب در ایران میدانند، همین روشن شدن ماشین گشتهای ارشاد در فصولی از سال و حركت آنها به قصد برخورد با بدحجابی در جریان اجرای طرح امنیت اجتماعی و سپس توقف بدون توضیح ونهای گشت ارشاد در زمانی دیگر، صرف نظر از درستی یا نادرستی این اقدام است
به نظر میرسد با همه اقدامات انجام شده، تا وقتی بیكاری و اعتیاد و علتهای مولد طلاق هست، رشد طلاق هم هست. طلاقی كه خود تولیدكننده 70 درصد آسیبهاست. این كه در پی وقوع این طلاقها تعداد زیادی زن بیسرپرست و كودك قربانی طلاق روی دست جامعه میماند، خود فصل مفصلی از داستان طلاق است كه باید برای آن نیز فكری كرد.
در نهایت نباید فراموش كرد كه وقتی عدم پرداخت نفقه، ترك زندگی از سوی یكی از زوجین، ضرب و شتم و خشونت، بیماری و نازایی، اختلالات روانی، زندانی شدن زوج یا زوجه، عدم تفاهم و درک مشترك اخلاقی، مشكلات جنسی و ... از علل مهم بروز طلاق در كشور هستند، برنامههای آموزشی برای یكایك این موارد نباید آن قدر آهسته حركت كند كه طلاق جلوتر از برنامهها باشد و ما از كاهش آمار طلاق این گونه هیجانزده شویم! ضمن آن كه باید آموزش مهارتهای زندگی مشترك به طرزی واقعبینانه از مدارس آغاز شود؛ حسرت جدی گرفتن این موضوع سالهاست كه به دل كارشناسان مانده است!
مثلث برخورد با بدحجابی
«نبود سیاست فرهنگی مشخص»، «اقدامات افراطی و تفریطی» و «مقطعی بودن» ، سه ركن همیشگی مثلث برخورد با بدحجابی در جامعه ما بوده است.
در حالیكه به زعم كارشناسان شرط اول غلبه بر این مشكل، اتخاذ شیوه عمل واحد است، پس از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامی، 28 نهاد فرهنگی دخیل در فرهنگسازی حجاب، هنوز در عرصه سیاستگذاری و اجرا، ساز خود را میزنند.
در این كه «حجاب» یك موضوع فرهنگی است و راهكار فرهنگی هم میخواهد همگان اتفاق نظر دارند اما در اجرا، ناهماهنگی و برداشتهای گوناگون به حدی بالا میگیرد كه نحوه مواجهه با موضوع بدحجابی در جامعه خود، به یكی از موضوع ها در برنامههای انتخاباتی نامزدها هم تبدیل میشود و به ارائه راهكار میپردازند.
برخی اعتقاد دارند وضعیت حجاب در جامعه ما به عنوان كشور اسلامی مطلوب نیست، عده ای دیگر معتقدند حجاب در جامعه ما نسبت به سایر كشورها وضعیت بهتری دارد. معاونت اجتماعی ناجا معتقد است كه رصد 11 ساله حجاب در جامعه ایران حاكی از بهتر شدن وضعیت حجاب در جامعه است.
گواه نبود سیاست فرهنگی مشخص در برخورد با پدیده بدحجابی كه آن را سوغات دوران تجدد به تقلید از غرب در ایران میدانند، همین روشن شدن ماشین گشتهای ارشاد در فصولی از سال و حركت آنها به قصد برخورد با بدحجابی در جریان اجرای طرح امنیت اجتماعی و سپس توقف بدون توضیح ونهای گشت ارشاد در زمانی دیگر، صرف نظر از درستی یا نادرستی این اقدام است . گشتهای ارشادی كه با همین عنوان بارها و بارها در اظهار نظرها مستقیما مورد دفاع یا انتقاد قرار گرفتند.
پلیس تاكید ویژه دارد كه بدحجابی و بدپوششی یك جرم است و حتما با آن برخورد میكند و مانكنهایی كه آرایش مو و صورتشان خلاف شرع و عرف است و به مكتب و ارزشها و انقلاب دهن كجی میكنند را مرتكبان این جرم میداند.
از نگاه پلیس، لباس تنگ و چسبان، روسری كه از دو سوی آن موی سر مشخص باشد، مانتوی بالای زانو، شلوار تنگ و از این قبیل پوشش ها كه خلاف شرع و عرف باشند، از جمله مصادیقی هستند كه اگر در خیابانها، میادین، مراكز خرید، پاركها، اماكن تفریحی، كوهستانها، نمایشگاهها، بزرگراهها ، معابر و به طور اماكن عمومی دیده شوند، با آنها برخورد میشود.
تركیب سنی ازدواجها و طلاقها نشان داد طول عمر زندگی مشترك زوجین در حال جدایی رو به كاهش است و گاهی به یك سال هم نمیرسد. طلاق در حالی به رشد صعودی خود طی سالهای گذشته ادامه داده كه بر اساس اعلام سازمان بهزیستی، 130 مركز كاهش طلاق در كشور فعالیت میكنند
در این فرایند برخورد، افراد بدحجاب به مقر پلیس برده میشوند، با خانواده آنها تماس گرفته میشود كه لباس مناسبی برای فرد انتقال داده شده به مقر پلیس بیاورند. اگر رفتار آنها پس از تعهد داده شده تكرار شد، به مقام قضایی معرفی میشوند.
اما این كه «چرا بدحجابی با همه اقدامات انتظامی و فرهنگی انجام شده همچنان یك پدیده حل نشده در جامعه ماست؟» پرسشی است كه كارشناسان پاسخ آن را در نهاد خانواده جستوجو میكنند و معتقدند حجاب ریشه در خانواده دارد و از همان جا باید فلسفه حجاب برای فرزندان پایهگذاری و تقویت شود؛ در غیر این صورت افرادی كه اعتقادی به فلسفه حجاب نداشته و یا دست كم آن را نیاموخته باشند، در مكانهایی غیر از اماكن عمومی و یا جایی كه پلیس و گشت ارشاد حضور نداشته باشد، عموما آن را رعایت نمیكنند و مشكل در جای خود باقیست.
فلسفه حجاب بر این اصل استوار است كه همانطور كه حجاب ریشه در خانواده و نظام تربیتی آن دارد، نقش مهمی هم در حفظ بنیان خانواده و ارزشهای اخلاقی جامعه داشته و از بیبند و باری جنسی و فساد اخلاقی و فروپاشی خانوادهها جلوگیری میكند.
با این همه و با تداوم مشكل حل نشده «بدحجابی» گویا باید سال آینده نیز مثل سالهای گذشته همه تقصیرها را با وجود راهكارهای فرهنگی و كارشناسی مشخص، باز هم به گردن مرحله اجرا انداخت و تنها منتظر رفت و برگشت گشتهای ارشاد در جریان برخورد با پدیده بدحجابی بود؟
فرشته هاشمی بخش اجتماعی تبیان