تبیان، دستیار زندگی
آنجا كه مى‏فرماید: حسنات و سیئات از خدا است، اشاره مى‏كند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا كه مى‏فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مى‏كند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله امر بین الامرین را ثابت مى‏كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا خدا به ما شر می رساند؟


آنجا كه مى‏فرماید: "حسنات" و "سیئات" از خدا است، اشاره مى‏كند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا كه مى‏فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مى‏كند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله "امر بین الامرین" را ثابت مى‏كند.


حسنات

خیر و شر الهی است؟!

واژه "حسنه" به طور مفرد، اعم از نکره و معرفه بیست و هشت بار و لفظ "سیئه" به همین صورت بیست و دو بار، در قرآن وارد شده است و در همه موارد در یک معنی جامع به کار رفته‌اند.

این دو واژه گاهی درمورد کارهای خوب و بد انسان به کار می‌رود، کارهایی که برای آن‌ها پاداش و کیفری در سرای دیگر مقرر شده است. مانند آیه "مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ"؛ "هر کس یک کار نیک انجام دهد، برای او پاداشی ده برابر است و هر کس کار بد انجام دهد، فقط همانند آن کیفر داده می‌شود و به آنان ظلم نمی‌شود".

گاهی نیز در مورد رحمت و بلا به کار می‌رود مانند آیه " ... وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّیِّئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏"؛ "آنان را با نیکی‌ها و بدی‌ها آزمودیم شاید از طغیان خود بازگردند".

با توجه به این دو نوع کاربرد که در این دو لفظ سراغ داریم، به بررسی آیات 78 و 79 سوره نساء که این دو واژه در آن‌ها وارد شده است می‌پردازیم:

" ... وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهۆُلاءِ الْقَوْمِ لا یَكادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثاً(78)ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً (79)"؛ ... و اگر [پیشامد] خوبى به آنان برسد، مى‏گویند: «این از جانب خداست» و چون صدمه‏اى به ایشان برسد، مى‏گویند: «این از طرف توست.» بگو: «همه از جانب خداست.» [آخر] این قوم را چه شده است كه نمى‏خواهند سخنى را [درست‏] دریابند؟(78)هر چه از خوبی ها به تو مى‏رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد از خود توست و تو را به پیامبرى، براى مردم فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است.(79)

در این دو آیه درباره خوبی‌ها و بدی‌ها و به اصطلاح رحمت و بلا (به ظاهر) سه نظریه مطرح شده است:

1ـ نظریه منافقان: خوبی‌ها و بدی‌ها از ناحیه پیامبر (صلوات الله علیه)

2ـ نظریه قرآن در ذیل همین آیه: رحمت و بلا هر دو از خداست.

3ـ نظریه قرآن در آیه دوم خطاب به پیامبر (صلوات الله علیه): رحمت از خدا و بلا از ناحیه پیامبر (صلوات الله علیه)

منظور از سیئات، كیفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شكى نیست كه این كیفرها از ناحیه خداوند است، ولى چون نتیجه اعمال و افعال بندگان مى‏باشد از این جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى‏شود و گاهى به خداوند، و هر دو صحیح است، مثلا صحیح است گفته شود قاضى دست دزد را قطع مى‏كند، و نیز صحیح است كه گفته شود این خود دزد است كه دست خود را قطع مى‏نماید!

شکی نیست که نظریه منافقان مردود بوده و خدا آن را با طرح نظریه دوم مردود می‌شمارد ولی سخن اینجاست که چگونه در دو آیه متصل به هم در تفسیر رحمت و بلا دو نظر به ظاهر مختلف وارد شده است. این امر با بررسی تفسیر آیات به دست خواهد آمد.

بررسی تفسیر

با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نكته برخورد مى‏كنیم كه هر كدام مى‏تواند پاسخ جداگانه‏اى به این سۆال بوده باشد:

1- اگر سیئات و بدی‌ها داراى دو جنبه مثبت و منفى هستند، و همین جنبه منفى آن است كه قیافه سیئه به آن مى‏دهد و به شكل"زیان نسبى" در مى‏آورد.

براى مثال انسانى كه به وسیله سلاح گرم یا سرد بى‏گناهى را به قتل مى‏رساند مسلما مرتكب سیئه‏اى شده است، اكنون عوامل وجود این كار بد را بررسى مى‏كنیم در میان این عوامل قدرت انسان، فكر انسان، قدرت یك اسلحه سرد یا گرم، نشانه‌گیرى صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تاثیر و قدرت گلوله دیده مى‏شود كه تمام اینها جنبه‏هاى مثبت قضیه است، زیرا همه آنها مى‏توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به كار گرفته شوند مشكلات بزرگى را حل مى‏كنند، تنها جنبه منفى قضیه آن است كه تمام این قدرت‌ها و نیروها در غیر مورد خود به كار گرفته شده است مثلا به جاى اینكه به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یك قاتل جانى و خطرناك شده باشد در مورد انسان بى‏گناهى به كار رفته است، همین جنبه منفى اخیر است كه آن را به صورت "سیئة" در مى‏آورد، و الا نه قدرت نشانه‏گیرى انسان چیز بدى است و نه نیروى باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان.

گناه

بنابر این اگر ملاحظه مى‏كنیم در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است كه تمام منابع قدرت حتى قدرت‏هایى كه از آن سوء استفاده مى‏شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمت‌هاى سازنده و مثبت او است، و اگر در آیه دوم "سیئات" به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان "جنبه‏هاى منفى" قضیه و سوء استفاده از مواهب و قدرت‌هاى خدادادى است، و این درست به آن مى‏ماند كه پدرى سرمایه‏اى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهكارى و یا دائر كردن خانه و مركز فساد به كار اندازد، شكى نیست كه او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است ولى از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است.

2- ممكن است آیه شریفه اشاره به مسئله "الامر بین الامرین" بوده باشد كه در بحث جبر و تفویض به آن اشاره شده است و خلاصه آن این است كه همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یك نظر مربوط به خدا است زیرا او است كه به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، بنا بر این آنچه ما اختیار مى‏كنیم و با آزادى اراده انتخاب مى‏نمائیم بر خلاف خواست خدا نیست، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى‏گیرد زیرا عامل تعیین‌كننده عمل، اراده و اختیار ما است، و به همین دلیل ما در برابر اعمالمان مسئولیم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمى‏كند و موجب عقیده جبر نیست.

اگر سیئات و بدی‌ها داراى دو جنبه مثبت و منفى هستند، و همین جنبه منفى آن است كه قیافه سیئه به آن مى‏دهد و به شكل"زیان نسبى" در مى‏آورد

بنابراین آنجا كه مى‏فرماید: "حسنات" و "سیئات" از خدا است، اشاره مى‏كند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا كه مى‏فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مى‏كند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله "امر بین الامرین" را ثابت مى‏كند.

3- تفسیر دیگرى كه براى این دو آیه وجود دارد و در اخبار اهل بیت (علیهم السلام) نیز به آن اشاره شده است این است كه: منظور از سیئات، كیفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شكى نیست كه این كیفرها از ناحیه خداوند است، ولى چون نتیجه اعمال و افعال بندگان مى‏باشد از این جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى‏شود و گاهى به خداوند، و هر دو صحیح است، مثلا صحیح است گفته شود قاضى دست دزد را قطع مى‏كند، و نیز صحیح است كه گفته شود این خود دزد است كه دست خود را قطع مى‏نماید!

نتیجه

در جمع بین این نظریات می‌توان گفت که اگر به رحمت و نقمت از دیده آفرینش و آفریدگاری بنگریم، آفریدگاری جز خدا ندارند و هر دو از آنِ اوست و اگر این دو از نظر انگیزه‌ها بنگریم، در نزول رحمت انگیزه الهی بر استحقاق انسان غلبه کرده و تفضل خدا مایه نزول رحمت است.

در پایان یادآور می‌گردیم که خطاب به پیامبر (صلوات الله علیه) نه از این باب است مه او مرتکب خلافی می‌گردد و واکنشی به نام سیئه دامنگیر او می‌شود، بلکه این خطاب، خطاب تمثیلی است و با خطاب به او تکلیف همه امت را روشن می‌کند.

فراوری: زینب مجلسی راد

بخش قرآن تبیان        


منابع :

تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 22 و 23

مقاله رحمت و بلا از خداست یا از انسان؟، جعفر سبحانی