قرارداد استعماری 1919بین ایران و انگلیس
قرارداد1919 در11ذیقعده 1337ه.ق (9 اوت 1919) با دولت بریتانیا و به همدستی وثوقالدوله نخستوزیر وقت منعقد شد.
در سال 1919 دولت ایران هیئتی حامل خواستههای ایران (از جمله لغو قرارداد 1907، الغای كاپیتولاسیون و امتیازات خارجی به طور كلی، و غیره) را به كنفرانس صلح پاریس اعزام داشت، ولی انگلستان مشكلاتی در راه پذیرفته شدن نمایندگان ایران به كنفرانس صلح فراهم كرد، و قرارداد معروف به قرارداد 1919 را با دولت ایران منعقد كرد كه به موجب آن كلیه تشكیلات نطامی و مالی ایران تحت نظارت انگلستان قرار میگرفت. پس از امضای این قرارداد بین وثوقالدوله و سرپرسی كاكس وزیرمختار انگلیس كه خبر آن محرمانه نگاهداشته شده بود، انگلستان منتظر تصویب قرارداد از طرف مجلس ایران نشده ، یك هیئت نظامی به ریاست ژنرال دیكسون و یك هیئت مالی به سرپرستی آرمیتاژ اسمیت برای تشكیل سازمان جدید ارتش و اداره امور مالیه اعزام كردند، و مبلغ دو میلیون لیره به عنوان قرض با ربح صدی هفت برای اجرای برنامههای خود در اختیار دولت ایران گذاشتند، اما جامعه ملل این قرارداد خائنانه را كه موجب میشد ایران تحتالحمایه انگلستان شود به رسمیت نشناخت. چرا كه این قرارداد ایران را عملاَ به صورت تحتالحمایه انگلستان در میآورد. در ایران آزادیخواهان بر ضد آن قیام كردند، فرانسه و آمریكا هم انگلستان را به جهت تحمیل كردن چنین قراردادی به ایران مورد اعتراض قرار دادند.
متن قرارداد 1919 ایران و انگلیس
نظر بر وابط محکمه دوستی و مودت که از سابق بین دولتین ایران و انکلیس موجود بوده است و نظر باعتقاد کامل باینکه مسلما منافع مشترکه و اساسی هر دو دولت در آتیه تحکیم و تثبیت این روابط را برای طرفین الزام مینماید و نظر بلزوم تهیه وسایل ترقی و سعادت ایران بحد اعلی بین دولت ایران از یک طرف و وزیر مختار اعلیحضرت پادشاه انکلستان بنمایند که از دولت خود از طرف دیکر مواد ذیل مقرر میشود:
1)دولت انگلستان با قاطعیت هر چه تمامتر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است، تکرار میکند.
2)دولت انگلستان خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد.
3)دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحبمنصبان، ذخایر و مهمات جدید را برای تشکیل قوه متحدالشکل که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در دامنه سرحدات در نظر دارد، تهیه خواهد کرد.
4)برای تهیه وسایل نقدی لازم به جهت اصلاحات مذکور در ماده دو و سه این قرارداد، دولت انگلیس حاضر است یک قرض کافی برای دولت ایران تهیه یا ترتیب آن را دهد.
تضمین نامهی كتبی از طرف دولت برتانیا كه اگر در نتیجهی بسته شدن قرارداد شورشی در ایران برپا خاست و حكومت وثوقالدوله سقوط كرد دولت انگلیس هر سه وزیر عاقد قرارداد را در یكی از مستملكات خود به عنوان پناهندهی سیاسی بپذیرد
5)دولت انگلستان با تصدیق کامل احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی وسایل حملونقل که موجب تامین و توسعه میباشد حاضر است با دولت ایران موافقت کرده و اقدامات مشترکه ایران و انگلیس راجع به تامین حفظ راهآهن یا اقسام دیگر وسایل نقلیه تشویق کند.
6)دولتین توافق میکنند در باب تعیین متخصصان برای تشکیل کمیته، که تعرفه گمرکی را مراجعه و تجدیدنظر کرده و با منافع حقه مملکت و تمهید و توسعه وسایل ترقی آن تطبیق نماید. طبق این موارد در نظام آینده ایران وزرای ایرانی در هر وزارتخانهای که بودند مستشاری بالای سر خود داشتند که از اوامر او نمیتوانستند سرپیچی کنند و در صورت بروز اختلاف میان وزیر و مستشار به نحوی یکی از آنها باید کنار برود.
ترس و هراس خیانتكاران از خشم ملت
در امضای قرارداد ننگین 1919 سه تن از وزرا كه از رجال باسابقه ایرانی بودند ، دست داشتند.
این افراد عبارتند از: نخست وزیر (وثوقالدوله) وزیر خارجه (شاهزاده فیروز میرزا نصرتالدوله) وزیر دارائی (شاهزاده اكبر میزا صارم الدوله) وزرای سهگانه كه این قرارداد را از جانب ایران امضا كرده بودند (حتی بیآنكه اعضای دیگر كابینه را از جریان مذاكرات مطلع سازند) هر سه از عاقبت خود بیمناك بودند و میترسیدند كه پیش از تصویب قرارداد در مجلس، انقلابی در ایران رخ دهد و زمام حكومت از دستشان خارج شود كه در آن صورت (همچنانكه خودشان میدانستند) رهائی از دست چنین حكومتی برای هیچ كدامشان امكانپذیر نبود. از این جهت، برای رهایی از كیفری كه احتمال میرفت دامنگیرشان شود، دو امتیاز اساسی از دولت بریتانیا میخواستند:
1)تضمین نامهی كتبی از طرف دولت برتانیا كه اگر در نتیجهی بسته شدن قرارداد شورشی در ایران برپا خاست و حكومت وثوقالدوله سقوط كرد دولت انگلیس هر سه وزیر عاقد قرارداد را در یكی از مستملكات خود به عنوان پناهندهی سیاسی بپذیرد.
2)به هر كدام از این پناهندگان سیاسی در طول مدت تبعید ( كه ممكن بود تا آخر عمرشان طول بكشد) حقوقی برابر عایدات شخصی آنها در ایران پرداخت شود كه بتوانند بقیه عمر را در رفاه و آسایش بسر برند. وزیر مختار بریتانیا در تهران، قسمت اول این تقاضا را قبول و تضمیننامهای به شرح زیر تسلیم هریك از وزرای سه گانه كرد:
«عالیجناب برحسب اجازهای كه از طرف حكومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان به دوستدار داده شده است، با كمال خوشوقتی به اطلاع میرسانم كه با توجه به قراردادی كه همین امروز - نهم اوت 1919 میان دولتین بریتانیای كبیر و ایران بسته شد، حكومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان آماده است در صورت احتیاج به وسیلهی مقامات سفارت انگلیس در تهران از شما پشتیبانی كند و اگر لازم شد آن عالیجناب را در یكی از سرزمینهای متعلق به امپراطوری بریتانیا به عنوان پناهندهی سیاسی بپذیرد.
با احترامات: پرسی.ز.كاكس
نسبت به تقاضای دیگر این سه وزیر كه در عرض دوران پناهندگی در خارجه ، مواجبی معادل درآمد هنگفت املاكشان در تهران، اصفهان یا همدان دریافت كنند، جواب صریح رد داده شد.
دولت انگلستان خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد
تاثیر عزاداری محرم بر لغو قرارداد 1919
در آستانه محرم سال 1338ه. ق که ایران در تب و تاب قرارداد 1919 بود، علما خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را به قیام علیه قرارداد ترغیب و دعوت کنند. عدهای از وعاظ هم در مجالس روضهخوانی و عزاداری در مسجد عبدالحسین علیه قرارداد سخنرانی کردند و بالاخره هم این کارها و اقدامات علما و مردم باعث شکست قرار داد 1919 شد.
پس از این کار حکومت که زیر نظر انگلیس بود، با ورود ارتش هند برای برقراری نظم در ایران موافقت کرد. ارتش هند هم برای ایجاد نظم چند پیشنهاد داده بود که یکی از آنها این بود که بساط عزاداری که خود بزرگترین وسیله برای خنثی نمودن سیاست استعماری انگلیس بود، برهم بخورد و جمع شود.
فرآوری : طاهره رشیدی بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منابع : 1-خبر فارسی / 2- خبرگزاری دانشجو / 3- موسسه مطالعات تاریخ ایران / 4- تسخیر