زمینههای شکلگیری شخصیت علم
به دنبال سقوط و سپس تبعید رضاشاه از ایران ظاهراً ماموریت محمدابراهیم علم پدر اسدالله علم در تهران به پایان رفته تلقی شده و به بیرجند مراجعت نموده بود و تلاشهای دربار برای بازگشت وی به تهران نتیجه نداد. اسدالله علم هم همراه پدر به بیرجند مراجعت کرد. و عمده فعالیت وی در زمینه کشاورزی و مسائل خانوادگی و بستگان بود. در همین زمان به دنبال جدایی اشرف پهلوی از علی قوام رابطه دو خاندان علم و پهلوی اندکی به سردی گرایید و به تبع آن در رابطه علم و همسرش با خاندان پهلوی هم تا اندازهای محدودیت ایجاد شد.
با انتصاب اسدالله علم به عنوان پیشخدمت مخصوص شاه که با تلاشهای استاندار استان نهم (خراسان) منصورالملک انجام شد، گسستی را که به دنبال عزیمت علم به بیرجند در سال 1321 در روابط نزدیک وی با شاه ایجاد شده بود، دوباره برقرار شد. سمت اسدالله علم در وزارت دربار این امکان را در اختیار وی قرار میداد که به آسانی با سران درجه اول کشوری و لشکری و خصوصاً شخص شاه تماس بگیرد و بدون اینکه با مشکل چندانی مواجه شود از مسائل مهم مملکتی آگاهی یابد و با دستهبندیها، موضعگیریها، تضادها و دیگر موارد درون حاکمیت آشنا شود. این دوره خدمت علم در دربار در شناخت وی از روحیات، علایق ،خواستهها، مشکلات و ... شاه بسیار اهمیت داشت؛ به ویژه اینکه خصوصیت سمت وی در دربار مستلزم حضور و تماس تقریباً مداوم وی با شاه بود و نهایتاً وی قبل از آنکه یک مقام رسمی دولتی محسوب شود محرم اسرار شاه بود. در واقع در این زمان اسدالله علم هنوز آن قدرت را نداشت که بتواند دستگاه دولت را کنترل کند و یا نظرات و خواستههایش را به آنها بقبولاند؛ به ویژه اینکه شاه به خاطر صغر سن و کمتجربگی سیاسیاش نمیتوانست در مقابل دولتمردان قدرتمند و با سابقه محل چندانی از اعراب داشته باشد. 1
در واقع در این زمان در شرایطی که شاه به خاطر اقتدار سیاسی دولتمردان کهنهکار کشور نمیتوانست در جریان امور قرار گیرد، حضور اسدالله علم در دربار و روابطش با کانونهای مختلف قدرت خبر رسانی میتوانست این نقیضه را برطرف سازد. مضافاً اینکه اسدالله علم به خاطر تماسهای گستردهاش با محافل سیاسی و غیره میتوانست طرفدارانی را برای شخص شاه شناسایی و جذب کرده و تا حدود زیادی در ایجاد آشتی میان شاه و روسای دولت و دیگران موفقیت کسب کند. این موفقیت تا حدی به سابقه تاریخی آشنایی و دوستی پدر وی محمدابراهیم علم با سران درجه اول کشور باز میگشت. وی سمت پیشخدمتی شخص شاه را، بدون اینکه کار رسمی دیگری داشته باشد، تا اوسط سال 1326 حفظ کرد. و زمانی که به فرمانداری کل سیستان و بلوچستان منصوب شد، امتیازات و وظایف پیشین از وی سلب نشد و وی کماکان مقام افتخاری آجودان کشوری شاه را برای خود حفظ کرد.
از نکات جالب توجه در زندگی اسدالله علم در دهه 20 برقراری ارتباط ایشان با شبکه جاسوسی انگلیس در ایران بود که این امر به صورت سلسلهای از پدر به فرزند رسید
هنگامی که اسدالله علم فرمانداری کل سیستان و بلوچستان را عهدهدار بود روابطش با شاه قطع نشد و از طرق مختلف این دو با همدیگر تماس داشتند. در واقع شخص شاه که کمتر مورد توجه نخست وزیرش قوام السلطنه و برخی دیگر بلندپایگاه دولت بود در صدد برآمده بود تدریجاً خود را از تحت تسلط آنها رهایی بخشد و به دوستان خودش که در رأس آنها شخص اسدالله علم قرار داشت، روی آورد. و تا آنجایی که به شخص علم مربوط میشد در طی مدتی که از اولین تصدیاش در منصب پیشخدمتی شاه میگذاشت توانسته بود با وسایل مختلف مراتب دوستی و قدردانیاش از شاه را به اطلاع وی برساند و شاه هم که در آن برهه بیش از هر زمان دیگر به این دوستی نیاز داشت در این باره بیشتر پافشاری میکرد. اسدالله علم در منصب جدید علاوه بر گزارشاتی که برای نخست وزیر ارسال میکرد، برای شاه نیز جداگانه تفصیل وقایع و امور جاری ایناستان را میفرستاد. بدین ترتیب علم «با فرستادن گزارش مستقیم به شاه علاقه و سرسپردگی خود را به او نشان میداد.» 2
اسدالله علم پس از دو سال و با توجه به موفقیت خود در انجام ماموریت از سوی حکومت مرکزی به تهران فراخوانده شد تا در مشاغل بالاتری ایفای نقش کند. در واقع این هنگام روابط شاه و علم بسیار گسترده و صمیمانه شده بود و بدین لحاظ شاه بر آن شده بود تدریجاً از اسدالله علم به عنوان یک ابزار قدرت در مقابل مخالفین استفاده جدیتری بکند و در تلاش برای انتصاب علم در شغل وزارت که به نوعی تحمیل او در کابینهها بود، عملاً نخست وزیران قدرتمند و دیگر دولتمردان کهنهکار را به مبارزه بطلبد. عضویت علم در کابینهها ضمن اینکه شاه را مستقیماً در جریان مذاکرات و طرحهای در دست اقدام هیأت دولت قرار میداد میتوانست نظرات او را به اطلاع هیأت دولت رسانده و تا حدود زیادی در خط مشی دخالت کند. 3 بدین ترتیب بود که اسدالله علم در کابینههای مختلف دولتهای دهه 20 مسئولیت چند وزارتخانه را برعهده گرفت.
از نکات جالب توجه در زندگی اسدالله علم در دهه 20 برقراری ارتباط ایشان با شبکه جاسوسی انگلیس در ایران بود که این امر به صورت سلسلهای از پدر به فرزند رسید. در واقع در این دوران دستگاههای اطلاعاتی انگلیس وظیفه داشتند با گروههای متنفذ و قدرتمند، درباریان و ... بطور محرمانه تماس بگیرند و ضمن آگاهی از موضعگیری و روشهای سیاسی آنها، خواستههایشان را به دولت متبوع خود گزارش داده و در مقابل همدلی آنها را به سوی خود جلب کنند و این امر امکان نمییافت، مگر با ایجاد پیوندهای دوستی عمیق با رجال متنفذ و درباریان و غیره. بطوری که وابستگی خاندانهای قدرتمند و متنفذ نظیر خاندان قوام الملک شیرازی، علم و فرمانفرما و غیر و بیش از هر چیز حاصل تلاشهای ماموران اطلاعاتی انگلستان بود.
در واقع میتوان به این مسئله اشاره کرد که رهبر شبکه اطلاعاتی انگلیس در دوره پهلوی اول اردشیر.جی بود. و همین شبکه اردشیر.جی بود که همکاری فعال اعضای بومیاش (سیدحسن تقی زاده، محمدعلی فروغی، حسینقلی خان نواب و محمدابراهیم علم شوکت الملک) نقش برجستهای در تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی و سپس تحکیم و تثبیت سلطنت پهلوی ایفا کردند. بعد از مرگ اردشیر.جی و چند سال فترت شبکه وی، کاندیداهای موردنظر دولت انگلستان جهت شکل دهی و رهبری تشکیلات جدید اطلاعاتی ـ جاسوسی این کشور در ایران، شاپور ریپورتر فرزند اردشیر.جی و اسدالله علم فرزند محمدابراهیم علم از اعضای پیشین شبکه اردشیر.جی بودند.
در واقع در این زمان در شرایطی که شاه به خاطر اقتدار سیاسی دولتمردان کهنهکار کشور نمیتوانست در جریان امور قرار گیرد، حضور اسدالله علم در دربار و روابطش با کانونهای مختلف قدرت خبر رسانی میتوانست این نقیضه را برطرف سازد
دوران ورود اسدالله علم به تهران در سال 1318 در شکلگیری شخصیت سیاسی ـ اطلاعاتیاش اهمیتی بسزا داشت؛ چرا که از یک سو با ورودش به تهران بیش از پیش در جریان امور کلان سیاسی کشور و منطقه قرار گرفت و از سوی دیگر از طریق وصلت با خانواده قوام الملک شیرازی به عنوان وارث اصلی خاندان علم و قوام وارد عرصه سیاسی اطلاعاتی شد و از این طریق پیوند اطلاعاتی این دو خاندان با انگلستان و سرویسهای اطلاعاتی این کشور در شخص اسدالله علم تبلور یافت. 4
حسین فردوست که خود روابط بسیار نزدیکی با محافل انگلیسی داشت و از سوی دیگر از محارم بسیار نزدیک محمدرضا پهلوی بود در تایید این نظریه مینویسد:
«... زن و دختران قوام شیرازی نیز با انگلیسی ها خیلی خودمانی بودند و با سفارت تماس داشتند. به خصوص زن علم که برای سفارت فایده بیشتری داشت. شاپور.جی زمانی به من گفت انگلیسی ها باوفا هستند و وقتی یک نفر با انگلستان همکاری کند این همکاری بطور موروثی در خانوادهاش میماند. این گفته شاپور.جی در مورد خانواده قوام الملک کاملاً صدق میکند.» 5
از نکات مهم دیگر در زندگی علم سرپرستی بنیادهای مالی شاه بود که در سال 1328 طی حکمی از سوی شاه، علم سرپرست داراییهای شاه را برعهده گرفت. اسدالله علم در طی ریاستش بر املاک و داراییهای شاه علاوه بر اندوختن ثروت قابل ملاحظهای برای خود، از عواید و درآمد این املاک برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و شاه و دیگر طرفدارانش در حد بسیار گستردهای بهرهبرداری کرد. از جمله این موارد پشتیبانی و حمایت مالی از نامزدهای نمایندگی مجلس شورای ملی بود. اسدالله علم از همان دورههای هفدهم و هجدهم به بعد در انتخابات مجلس نقش قابل ملاحظهای ایفا میکرد و با دخالت در انتخابات همواره در تلاش بود تعداد زیادی از طرفداران خود و شاه را به جرگه نمایندگان مجلس شورای ملی درآورد.
علی جان مرادی جو بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
فهرست منابع :
1- مظفر شاهدی، مردی برای تمام فصول، اسدالله علم و سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1379، ص69.
2- اسدالله علم، یادداشتهای علم، جلد اول، به کوشش علینقی عالیخانی، تهران: کتاب سرا، 1371، ص35.
3- مظفر شاهدی، پیشین، ص78.
4- همان، صص110- 100.
5- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1: خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، چ12، تهران: اطلاعات، 1379، ص65.