تبیان، دستیار زندگی
در این فرازها اوج حالات قلبی لحاظ شده است اگر گفته شده است من تسلیم خداوند سبحان هستم اما این تسلیم بودن توأم با خشنودی است بدون هیچ گونه اشکال تراشی و یا از حد خود خارج شدن.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زینت جان و تقرب به درگاه دوست

حضرت معصومه

این مطلب بسیار اهمیت دارد که آموزه ها و دستورات اسلامی به هیچ وجه محصور در یک دسته اعمال و آداب ظاهری و خشک و بی روح نیستند بلکه در میان تعالیم نظری و عملی دین خاتم، با انبوهی از مطالب باطنی و قلبی روبرو می شویم که انصافا مسیر روشن و متقنی را به روی طالبان حقیقت می گشایند.

مطلب با اهمیت دیگر آنست که در میان ادعیه و زیارات منقوله از حضرات اهل بیت رسول الله - صلی الله علیه وآله -  مطالب گرانبها و گره گشایی در زمینه ی معارف و علوم باطنی می توان به دست آورد که شاید برخی از آنها و بلکه بسیاری از آنها در سایر روایات وجود ندارد و از همین جاست که عرض می کنیم بالاخره ما باید تفکر و درنگ کردن در ادعیه و زیارتها را بیاموزیم! باشد تا حتی باندازه ی کمی در مسیر سعادت به پیش برویم.

با عنایت به این دو مطلب می خواهیم قسمت مختصری از زیارت حضرت فاطمه معصومه – سلام الله علیها – را در این مجال کوتاه مورد دقت قرار دهیم.

اوج حالات قلبی

در فراز های پایانی این زیارت به حضرت معصومه – سلام الله علیها – چنین عرض می کنیم:

«اتقرب الی الله بحبکم و البرائة من اعدائکم و التسلیم الی الله راضیا به غیر منکر و لامستکبر و علی یقین ما اتی به محمد و به رافی نطلب بذلک وجهک یا سیدی. اللهم و رضاک و الدار الآخرة»؛

یعنی بوسیله محبت شما و برائت از دشمنان شما و تسلیم در برابر خداوند در حال رضایت از او بدون هیچ عیب نهادن او و بدون هیچ تکبر و غروری برای او و استوار بر یقین به هر آنچه رسول الله آوردند توأم با رضایت و خشنودی از آورده های ایشان به سوی خداوند تقرب می جوییم سرور من! بدین وسیله در پی وجه تو (نظر لطف خاص تو) هستم و خداوندا به دنبال رضای تو و سرای آخرت می باشم.

آری همانطور که واضح است در این فرازها صحبت از یک وسیله ی تقرب است به غیر از اعمال ظاهری که البته در جای خود آنها نیز بسیار مهم هستند و کارساز.

در این فرازها اوج حالات قلبی لحاظ شده است اگر گفته شده است من تسلیم خداوند سبحان هستم اما این تسلیم بودن توأم با خشنودی است بدون هیچ گونه اشکال تراشی و یا از حد خود خارج شدن

نکته ی جالبی که وجود دارد آنست که در این فرازها اوج حالات قلبی لحاظ شده است اگر گفته شده است من تسلیم خداوند سبحان هستم اما این تسلیم بودن توأم با خشنودی است بدون هیچ گونه اشکال تراشی و یا از حد خود خارج شدن.

جالب است گاهی اوقات آدمی تسلیم کسی یا فرمانی می شود ولی در قلب خود عیب تراشی می کند یعنی منکر است و یا گاهی اوقات از تسلیم خود خشنود نیست یعنی با اکراه، تسلیم می شود. مشابه همین سخن درباره ی فراز بعدی زیارت نیز صادق است. چون آدمی می تواند یقین به تعالیم رسول الله - صلی الله علیه وآله -  داشته باشد ولی از آن ها یا بخشی از آنها ناراضی باشد و حال آنکه در این زیارت که عرضه می داریم همراه با یقین، رضایت هم وجود دارد.

عزیزترین چیز

حال که سخن به اینجا رسید مناسب است اندکی در مورد بعضی از فضایل باطنی فوق یعنی یقین به آموزه های دینی و رضایت از آنها و رضایت از پروردگار متعال مطالبی عرض کنیم در ضمن روایتی حضرت امام باقر –علیه السلام- می فرمایند:

«سئل امیرالمۆمنین – علیه السلام - عن الایمان فقال : ان الله عزوجل جعل الایمان علی اربع دعائم : علی الصبر و الیقین و العدل و الجهاد .... (1)

از امیرالمۆمنین – علیه السلام - درباره ایمان سوال شد فرمودند: همانا خداوند عزوجل ایمان را برچهار پایه استوار نمود: بر صبر و یقین و عدل و جهاد.

صبر

البته حضرت در ادامه حدیث این چهار پایه ی اساسی را توضیح داده اند که بیان آن مجال دیگری می طلبد.

در حدیث دیگری از امام صادق – علیه السلام - می خوانیم: ان الایمان افضل من الاسلام و ان الیقین افضل من الایمان و ما من شیءٍ اعزّ من الیقین (2)

براستیکه فضیلت ایمان بیش از اسلام است و فضیلت یقین بالاتر از ایمان و هیچ چیزی عزیزتر (کمیاب تر) از یقین نیست.

در اینجا خوب است کمی درنگ کنیم آیا ما به دنبال تحصیل یقین هستیم؟ آیا به فکر تصحیح و تحکیم اعتقادات خود هستیم. بگذریم که این، مرحله آغازین است و گرنه برای تحصیل درجات یقین باید مراقب اعمال ظاهری و باطنی نیز باشیم که خود داستان دردناک ولی واقعی بلندی دارد!

درجه ای بسیار بالا

اما فضیلت بعدی که باعث قرب انسان است خشنودی و رضایت از آموزه ها و معارف دین است. لازم است توجه کنیم که آموزه های دین و آنچه که رسول الله - صلی الله علیه وآله -  آورده اند یک مجموعه ی بسیار وسیع است که از عالیترین مسائل معرفت الله تا نازلترین مسائل سیاسی – اجتماعی را در بر می گیرد که یکی از آنها مسائل مجازات و حدود شرعی است.

هرچه معرفت انسان به کمالات خدایی و شرافت نفس رسول الله - صلی الله علیه وآله - بیشتر بشود این حالت خشنودی و تسلیم بیشتر می شود کما اینکه در مورد رضای بنده از خدا هم چنین است

جالب است آدمی باید تا چه اندازه، معرفت نسبت به خداوند حکیم و آخرین سفیر او داشته باشد تا سرتاسر دین را نه تنها با یقین پذیرفته باشد بلکه از آن خشنود باشد. آری خداوند متعال در آیه ی 65 از سوره ی مبارکه ی نساء خطاب به رسول خود می فرماید:

«فَلا وَ رَبِّكَ لا یُۆْمِنُونَ حَتَّى یُحَكِّمُوكَ فِی ما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً»؛

ترجمه آیه چنین است: پس قسم به پروردگارت! ایشان ایمان نمی آورند تا اینکه تو را در اختلافات خود به داوری طلبند و سپس از نتیجه ی قضاوت تو به هیچ وجه احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند.

توجه داریم که منظور آیه حتی آن کسی را هم که داوری رسول خدا – ظاهراً – به ضررش بوده است شامل می شود. به نظر می رسد هرچه معرفت انسان به کمالات خدایی و شرافت نفس رسول الله - صلی الله علیه وآله -  بیشتر بشود این حالت خشنودی و تسلیم بیشتر می شود کما اینکه در مورد رضای بنده از خدا هم چنین است.

از حضرت امام صادق – علیه السلام - نقل شده است که: ان اعلم الناس بالله ارضا هم بقضاء الله عزو جل (3) یعنی عالم ترین مردم به خداوند خشنودترین آنها از قضای خداوند است.

آری مقام رضای از خداوند نیز درجه ی بسیار بالایی است که بسیاری از ما یا از آن غافل هستیم یا چنانکه باید به فکر کسب آن نیستیم در حدیث دیگری از امام صادق – علیه السلام - چنین آمده است:

« راس طاعة الله الصبر و الرضا عن الله فی ما احب العبد او کره»: راس اطاعت خداوند صبر و خشنودی از خداست در همه چیز آنها که بنده آنها را دوست دارد و آنها که بنده آنها را بد می داند.

به همین مقدار بسنده می کنیم و توفیق تطبیق همه ی شئون ظاهری  باطنی خود را با دستورات اسلام از پروردگار متعال مسئلت می کنیم.

پی نوشت:

1-      اصول کافی، 2/ 50

2-      همان، ص51

3-      همان، ص60

4-      همان، ص60

سید علی محمّد هاشمی رضوانی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.