دشمن ترین مردم در نزد خدا
امام علی(علیه السلام) در خطبه هجدهم نهج البلاغه می گوید: دشمن ترین مردم در نزد خدا، دو کس باشند: یکى آنکه خداوند او را به حال خود رها کرده، پس، از راه راست منحرف گشته است، دیگرى، کسى است که کولهبار نادانى بر پشت گرفته و در میان جماعت نادانان امت در تکاپوست.
امام علی(علیه السلام) در خطبه هجدهم نهج البلاغه می فرمایند: «دشمن ترین مردم در نزد خدا، دو کس باشند: یکى آنکه خداوند او را به حال خود رها کرده، پس، از راه راست منحرف گشته است، به سخنان بدعت آمیز دلبسته و مردم را به ضلالت فرا مى خواند. فریبى است براى کسى که بدو فریفته شود. از راه هدایتى که پیشینیانش به پیش پاى گشاندهاند، رخ بر مىتابد و کسانى را که در ایام حیاتش یا پس از مرگش به او اقتدا مىکنند، گمراه مىسازد. بار خطاهاى دیگران بر دوش کشد و در گرو خطاى خود باشد.
دیگرى، کسى است که کولهبار نادانى بر پشت گرفته و در میان جماعت نادانان امت در تکاپوست. در ظلمت فتنه و فساد جولان دهد و همانند کوران، راه اصلاح و آشتى را نمىبیند. جمعى که به ظاهر آدمىاند، او را دانشمند خوانند و حال آنکه در او دانشى نیست. آغاز کرده و گردآورده، چیزى را که اندکش از بسیارش بهتر است.
امام می افزایند: خویشتن را از آبى گنده سیراب کرده و بسا چیزهاى بىفایده ات که در گنجینه خاطر خود نهان دارد. در میان مردم به قضاوت نشست و بر عهده گرفت که آنچه را که دیگران در شناختش درماندهاند برایشان آشکار سازد. اگر با مشکل و مبهمى رویاروى گردد، براى گشودن آن سخنانى بیهوده از رأى خویش مهیا کند که آنرا کلامى قاطع پندارد و بر قامت آن جامهاى مىبافد، در سستى، چونان تار عنکبوت. نداند رأیى که داده صواب است یا خطا. اگر صواب باشد، بیمناک است که مبادا خطا باشد و اگر خطا باشد، امید مىدارد که آنچه گفته صواب باشد. نادانى است، در عین نادانى، دست خوش خبط و خطا و با این حال ، بر اشترى سوار است که آن هم پیش پاى خود نبیند. هرگز در علمى حکم قطعى نراند.
در ادامه امام علی(علیه السلام) می فرمایند: روایات را بر باد مىدهد آن سان که گیاه خشک را بر باد دهند. به خدا سوگند، توانایى آن ندارد که درباره آنچه بر او وارد مىشود حکمى صادر کند. شایسته مسندى که بر آن نشسته است نباشد و نمىپندارد که دیگران را در چیزى که خود بدان جاهل است دانشى باشد و نمىبیند که آن سوى آنچه او بدان دست یافته دیگرى را رأى و نظرى بود. اگر مطلبى بر او پوشیده ماند کتمانش کند، زیرا به جهل خود آگاه است. خون هاى به ناحق ریخته، از جور او فریاد مىآورند. میراثهاى بناحق تقسیم شده از ظلم او مىنالند.
به خداوند شکوه مىکنم از مردمى که در جهل زیستند و در ضلالت مردند. در نظر آنان هیچ متاعى کاسدتر از کتاب خدا نیست اگر آنچنانکه شایسته است تلاوت شود و هیچ متاعى رواجتر و گرانبهاتر از آن نیست اگر تحریف شده باشد و از معنى واقعى خود گردیده باشد. هیچ چیز را زشتتر از کار نیک نمىدانند و هیچ چیز را نیکوتر از زشتکارى نمىشمارند.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: روایات را بر باد مىدهد آن سان که گیاه خشک را بر باد دهند. به خدا سوگند، توانایى آن ندارد که درباره آنچه بر او وارد مىشود حکمى صادر کند. شایسته مسندى که بر آن نشسته است نباشد و نمىپندارد که دیگران را در چیزى که خود بدان جاهل است دانشى باشد و نمىبیند که آن سوى آنچه او بدان دست یافته دیگرى را رأى و نظرى بود. اگر مطلبى بر او پوشیده ماند کتمانش کند، زیرا به جهل خود آگاه است. خون هاى به ناحق ریخته، از جور او فریاد مىآورند. میراثهاى بناحق تقسیم شده از ظلم او مىنالند
این سخنان امام در وصف کسانى که داورى میان مردم را به عهده مىگیرند و شایان آن نیستند. گاهى یک دعوا مطرح مىشود و قاضى به رأى خود حکم مىکند، پس از آن عین این جریان نزد قاضى دیگرى عنوان مىگردد، او درست برخلاف اولى رأى مىدهد. سپس همه نزد پیشوایشان که آنان را به قضاوت منصوب داشته گرد مىآیند، او راى همه را تصدیق مىکند، و فتواى همگان را درست مىشمارد! در صورتى که خداى آنها یکى، پیغمبرشان یکى و کتابشان یکى است!.. .
آیا خداوند متعال آنها را به پراکندگى و اختلاف فرمان داده و آنها اطاعتش کردهاند؟، و یا آنها را از اختلاف نهى فرموده و معصیتش نمودهاند؟، یا اینکه خدا دین ناقصى فرو فرستاده، در تکمیل آن از آنان استمداد جسته است؟، و یا آنها شریک خدایند که حق دارند بگویند و بر خدا لازم است رضایت دهد؟ و یا اینکه خداوند دین را کامل نازل کرده، اما پیغمبر(صلی الله علیه وآله) در تبلیغ و اداى آنکوتاهى ورزیده؟
با اینکه خداوند مىفرماید: «ما فرطنا فى الکتاب من شى»: در قرآن از هیچ چیز فروگذار نکردهایم و نیز مىفرماید:
«تبیان لکل شى»: در قرآن بیان همه چیز آمده است و یادآور شده است که آیات قرآن یکدیگر را تصدیق مىکنند و اختلافى در آن وجود ندارد چنانکه مىفرماید: «اگر قرآن از ناحیه غیر خدا بود اختلافات فراوانى در آن مىیافتند» قرآن داراى ظاهرى زیبا و شگفت انگیز و باطنى پرمایه و عمیق است، نکات شگفتآور آن فانى نگردد و اسرار نهفته آن پایان نپذیرد هرگز تاریکی هاى جهل و نادانى جز به آن رفع نخواهد شد.
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع :
خبرگزاری مهر