تبیان، دستیار زندگی
سبک زندگی، عاملی تعیین کننده در حیات انسان و میزان تنعم و بهره مندی افراد و جوامع از مواهب خلقت است انسان ها می توانند زیاده خواه و تمامیت طلب باشند و نیز می توانند قانع و صرفه جو یا اسراف کار و پر مصرف باشند. می توانند ساده زیست وبی تکلف یا تجمل طلب و اش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکایت شام های زرق و برق دار


سبک زندگی، عاملی تعیین کننده در حیات انسان و میزان تنعم و بهره مندی افراد و جوامع از مواهب خلقت است انسان ها می توانند زیاده خواه و تمامیت طلب باشند و نیز می توانند قانع و صرفه جو یا اسراف کار و پر مصرف باشند. می توانند ساده زیست وبی تکلف یا تجمل طلب و اشراف زاده زندگی کنند. بدیهی است هر یک از شیوه ها و روش های زندگی فوق الذکر عواقب و نتایجی مخصوص به خود را در زندگی فردی و جمعی به دنبال خواهد آورد و آثار و تبعات متفاوتی را در جامعه ایجاد خواهد کرد.

غذا

فرهنگ دینی اسلامی، بیش از هر چیز بر «میانه روی» در شیوه زندگی و روش سلوک تأکید می کند. «و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط، فتقعد ملوما محورا»: دست خویش بر گردن مبند (چنان که بسیار خست ورزی و چیزی به دیگران ندهی) و پر نیز از آن را مگشای (که هر چیز داری به دیگران ببخشی و خود درمانده شوی) (قرآن کریم: سوره سراء، آیه 29) میانه روی و اعتدال، جوهر سبک درست زندگی است آموزه های انبیا، شیوه دور از افراط و تفریط و انتخاب روش میانه به عنوان راه خوشبختی، فلاح و رستگاری بوده است.

بر این اساس، اصل اندازه نگه داشتن در معیشت، و خودداری از «اسراف و تبذیر» و در عین حال احتراز از «خست و تنگ نظری» در زمره مهم ترین آموزش های نظام اقتصادی- تربیتی اسلام است. این امر به تربیت اقتصادی و نظم معاشی مردم بستگی دارد و لازمه چنین میانه روی و اعتدالی، ایجاد و رشد روح انضباط مالی در افراد و خانواده هاست. رواج اخلاق اقتصادی اسلامی و تنظیم مصرف متعادل و دور از اسراف و ریخت و پاش وظیفه نظام تبلیغاتی و فرهنگی کشور است. سازمان های آموزش و پرورش عمومی دانشگاه ها، صدا و سیما، مطبوعات و رسانه های فرهنگی باید در ترویج میانه روی کوشش کنند و از تبلیغ و گسترش فرهنگ تجمل گرایی و فخر فروشی های اسراف آمیز خودداری کنند.

واضح است که این «اندازه نگه داشتن» در معاش و نیازمندی های آن، سازنده شخصیت انسان است و مایه اصلاح اجتماع واقع می شود و زمینه ترک گناهان فردی و اجتماعی بزرگی چون اسراف و تبذیر را فراهم می سازد. مصرف بیش از اندازه اسرافکاران ، باعث عدم کفایت منابع و کالاها برای عموم می شود و فقر و نا برخورداری گروه های اجتماعی کثیری را به دنبال می آورد.

دست خویش بر گردن مبند (چنان که بسیار خست ورزی و چیزی به دیگران ندهی) و پر نیز از آن را مگشای (که هر چیز داری به دیگران ببخشی و خود درمانده شوی) (قرآن کریم: سوره سراء، آیه 29)

بر این اساس، مبارزه با زیاده روی و اسراف، باعث دور شدن جامعه از فقر و نیازمندی می شود و رنج و زحمت مضاعف را از گروه های محروم و کم درآمد جامعه می زداید (محمد رضا حکیمی؛ الحیات جلد 3 صفحه  282) شیوه معتدل در زندگی که هم به دور از اسراف باشد و هم به دور از تنگ نظری، جامعه را به تعادل می رساند؛ فقر را ریشه کن می سازد و غنا و بی نیازی و رشد و عزت نفس را تأمین می کند.

«مصرف گرایی» نقطه مقابل «اعتدال»

مصرف گرایی که امروزه در کشور ما مشاهده می شود، عارضه اجتناب ناپذیر خروج از اعتدال و حاکمیت رویکرد افراطی در جامعه است. جایگزین شدن فضایل و کرامات اخلاقی با رذایل و ظاهرسازی و عوام فریبی به انزوای کرامت ها و اصالت ها انجامیده است و فرومایگان اجتماعی برای جلب نظر و کسب مقبولیت و احترام اجتماعی، خودنمایی و مصرف تجملی و اسراف آمیز را پیشه کرده اند. نتیجه آنکه با تأسف فراوان، رقابت دیوانه وار در مصرف و تجمل گرایی، فخرفروشی و کسب شخصیت کاذب با ظاهرسازی های اشرافی به پدیده شایع جامعه امروز ما تبدیل شده است انسان ها ذاتاً در جست وجوی احترام و تشخص هستند و دوست دارند در جامعه و میان دوستان و خانواده و آشنایان خود مورد تمجید و تکریم قرار گیرند و به آنان احترام گذاشته شود.

واردات وحشتناک سال های اخیر، عارضه خروج از اعتدال و ترک میانه روی است. عوارض فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این خرج از اعتدال، امروزه دامنگیر جامعه ما شده است و فقر و ناداری و عوارض اجتماعی آن تبعات اجتناب ناپذیر «خروج از اعتدال» هستند

اگر معیارها و ارزش های اجتماعی به نحوی تحول یابد که معرفت، علم دانش، بزرگواری و کرامت کمرنگ شده و ثروت و تجمل گرایی و مصرف و ریخت و پاش عامل و مایه کسب احترام و کسب وجاهت اجتماعی شود، طبیعتا رفتارها به جلب احترام و کسب وجاهت از این طریق سوق پیدا می کند در چنین حالتی، جامعه به عروسکی بزک کرده مبدل می شود که فقط وجاهت و زیبایی ظاهری آن مایه جلب نظرها و کسب احترام و مقبولیت است این چنین جامعه ای به سمت اسراف و زیاده روی می رود. مثال بارز اینکه «غذا» در این شرایط کار کرد اصلی خود که «تولید کالری و انرژی برای کار و فعالیت و حیات» است را از دست می دهد و به وسیله تفاخر و کسب شخصیت تبدیل می شود.

غذا

سفره های رنگین و تجملی و مهمانی های اسراف آمیز رایج می گردد و افراد به واسطه مهمانی های بزرگ و پرشکوه و میزهای شام پر زرق و برق و گران قیمت تفاخر می کنند و در میان دوستان و همکاران و نزدیکان خود شهرت می یابند. همین وضعیت، برای پوشاک و لباس اتفاق می افتد و انواع «برند» های خارجی مایه تفاخر و اظهار شخصیت و خودنمایی افراد می شود در تبلیغات این برندها نیز برند و مارک لباس نشانه «شخصیت» قلمداد می شود. جواهرات وزر و زیور آلات نیز عامل خودنمایی و تشخص برای افراد ظاهر پرست و بدون محتوا می شود در واقع، جامعه اسرافگرا، فقدان محتوا و خلاً معنویت خود را با پوشش ظاهری تجملات جبران می کند. اتومبیل های گران قیمت لباس های پر زرق و برق، جواهرات قیمتی، میهمانی های اشرافی و خانه های گران قیمت و دکوراسیون های متجملانه مایه مباهات افرادی می شود که خلاً شخصیتی و معنوی خود را با رفتارهای اسراف آمیز جبران می کنند نظام سرمایه داری غربی که از فضا خود بسیار گرفتار این خلاً معنوی و شخصیتی است، مناسب ترین زمینه ها و تسهیلات را برای فخر فروشی های ظاهر گرایانه فراهم می سازد از این منظر رواج واردات، آن هم واردات کالاهای تجملی و مصرفی تسهیل گر منش ها و اخلاق خودنمایانه هم می شود؛ ماشین تبلیغاتی واردات نیز این خلاً شخصیت و احساس «مورد احترام قرار گرفتن» کاذب را خوب درک می کند و خوراک مناسب برای آن فراهم می سازد هماهنگی شیوه های تبلیغات ترویج کننده مصرف کالاهای لوکس و تجملی با سیاست های ترویج واردات با ویژگی های شخصیت های ظاهر ساز و بی محتوا به خوبی در خلال «آنونس» ها و بروشورها و بیلیوردها و کلیپ های تبلیغاتی آشکار است. تجمل گرایی، اسراف مباهات، خودنمایی و اشرافی گرایی، مصادیق بارزی از «خروج از اعتدال» به نتیجه افراطی گری در جامعه هستند. به لحاظ لغوی، «قصد» یعنی میانه روی؛ و اقتصاد، علم میانه روی است. واردات وحشتناک سال های اخیر، عارضه خروج از اعتدال و ترک میانه روی است. عوارض فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این خرج از اعتدال، امروزه دامنگیر جامعه ما شده است و فقر و ناداری و عوارض اجتماعی آن تبعات اجتناب ناپذیر «خروج از اعتدال» هستند.

بخش اجتماعی تبیان 


منبع :دکتر محمدرضا واعظ مهدوی/ همشهری اقتصاد