افتضاح و رسوایی که اعمال به بار می آورد
از جمله مسائل مهم در مبحث قیامت، به عنوان یکی از عوامل کنترل انسان و موانع سقوط او، تجسّم عمل است. تجسم عمل به این معناست که اعمال، گفتار، کردار و افکار انسان، به تناسب صورتبندی میشوند و هویت حقیقی به خود میگیرند و در دنیا و آخرت، متجلّی میشوند. این بحث، بسیار مهم است و در علم اخلاق و علم عرفان اسلامی، جایگاه ویژهای دارد.
تجسّم خود عمل
تجسّم عمل، به دو قسم تقسیم میشود: یک قسمت مربوط به اعمال است که نابود شدنی نیست. اگر خوب باشد، یک هویت و واقعیت درخشنده پیدا میکند و اگر بد باشد، صورت زشتی پیدا خواهد کرد و در دنیا و برزخ و قیامت با انسان همراه است. به عبارت دیگر، همه اعمال، حقیقتی متناسب با خود دارند که عامل آن، در دنیا قادر به دیدن آن حقیقت نیست، ولی هنگام مرگ و پس از آن که چشمها تیزبین میشوند، حقیقت اعمال خود را میبیند و تا قیامت همراه او خواهد بود. این اعمال، به تناسب صورت حقیقی خود، تشکیل دهنده بهشت یا جهنّم برای عاملین خود هستند.
تغییر هویت
معنای دوّم تجسّم عمل، آن است که گفتار، کردار و افکار انسانها، روی هویت آنها اثر میگذارد. اگر اعمال کسی خوب باشد، مثلاً در رابطه با خداوند متعال و نیز خدمت به خلق خدا اهتمام ورزد، اعمال وی، از او یک انسان کامل میسازد، ولی اگر اعمال، زشت و ناپسند باشند، روی هویت انسانی تأثیر گذاشته و او را از وجهه انسانی خارج میکند. ظلم، تهمت، شایعه و گناهان دیگر، روی هویت آدمی تأثیر گذاشته و هویت سالم انسانی را وارونه میکند. مثلاً ظلم، ظاهر انسانی انسان را تغییر داده و او را به صورت سگ در میآورد یا چنانکه در روایات آوده، عاملین برخی از گناهان، در قیامت وارونه محشور میشوند.[1]
حشر دسته دسته آدمیان به چه معنا است؟
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمعالبیان، ذیل آیه شریفه «یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً»[2] از معاذ بن جبل روایتی نقل میکند. بر اساس آن روایت، معاذ، در محضر رسول خدا «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» از معنای آیه شریفه «یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً» سۆال کرد! پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: ای معاذ از امر بزرگی سۆال کردی! آنگاه چشمان مبارک خود را بستند و ده گروه را نام بردند که بعضی به صورت میمون، برخی به شکل خوک، بعضی با هیکلهای وارونه و... وارد محشر میشوند.[3] پیامبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» در این روایت، برخی از صورتهایی که در قیامت از انسانیت خارج شدهاند را برشمردند و این دسته دسته بودن انسانها را به تفکیک چهرههای آنها در اثر اعمال دنیوی، تعبیر فرمودند.
اگر در وجود کسی ولایت و تشیع ریشه داشته باشد، او را لایق بهشت و نعمتهای نامتناهی آن میکند. اعمال بد به واسطه آتش جهنّم نابود میشود و ولایت درونی، میتواند انسان را لایق بهشت سازد؛ لذا جمله حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» جمله بسیار شیرینی است که میفرمودند جهنّم یکی از الطاف خفیه خداوند است
در حقیقت کسی که گفتار ناپاک، برخورد منافقانه، تهمت، غیبت، شایعهپراکنی و سایر گناهان را همراه خود دارد، چهره انسانی خود را مسخ کرده و با هویتی غیر انسانی محشور میشود. عکس این مطلب نیز صادق است.
رسوایی انسان، هنگام ظهور تجسّم عمل
نکته مهمی که باید در بحث تجسّم عمل مورد توجّه قرار گیرد، آن است که وقتی صورت کسی به شکل غیر انسانی ظاهر میشود، به این معنا نیست که کسی او را نمیشناسد! بلکه در عین حال که صورت کسی مثلاً شبیه مار یا سگ است، شناخته هم میشود و افراد دیگر او را میشناسند که به صورت حیوانی در آمده است! به عبارت دیگر، در پی تغییر هویت و ظاهر انسانی، رسوایی و فضیحت نیز وجود دارد!
قرآن کریم در وصف قیامت میفرماید:
«یوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ»[4]
یا در جای دیگری میفرماید:«هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ»[5]
ابن آیات شریفه، از معجزات بزرگ قرآن است که با یک جمله کوتاه، یک دنیا عرفان و معنا را القاء میکند!
قرآن کریم قیامت را روز رو افتادن سریرهها و برملا شدن رازها میداند. در دنیا همه انسانها، صورتی بشری دارند، زیرا دنیا عالم ظاهر است، امّا در قیامت، حقیقت چهرههای همگان بر ملا میشود، زیرا قیامت، عالم واقع است و آنچه در دنیا برای خود به عنوان هویت تهیه کرده، ظاهر شده و بروز و ظهور حقیقی مییابد.
ابو بصیر میگوید در مراسم حجّ، خدمت امام باقر «سلاماللهعلیه» بودم، و از تماشای مطاف لذّت میبردم. به حضرت گفتم: ای فرزند رسول خدا! امسال افراد بسیاری به حجّ آمدهاند، امام باقر «سلاماللهعلیه» فرمودند:
«ما اکْثَرَ الضَّجیج وَ اقَلَّ الحَجیجُ»[6]
چه بسیارند فریاد کنندگان- و سیاهی لشگر- و چه کماند حاجیان واقعی.
مَثَلهای حقیقی قرآن
در برخی آیات قرآن کریم، عباراتی وجود دارد که معمولاً مفسّرین، از آن عبارات به عنوان فحش یاد کردهاند؛ امّا من تصوّر نمیکنم چنین معنایی درست باشد، زیرا خداوند سبحان، فحش نمیدهد، از این جهت باید گفت: آن الفاظ و عبارات قرآنی، مَثَلها و تشبیهات حقیقی هستند که برای بیان واقعیت به کار گرفته شدهاند.
مثلاً قرآن کریم در مورد عالم بی عمل، او را به الاغ تشبیه کرده است که بار کتابی را حمل میکند:
«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یحْمِلُ أَسْفاراً»[7]
مفسرین معمولاً آیه را چنین معنا میکنند که خداوند متعال برای زمین زدن عالم بی عمل و طرد او، وی را به الاغ تشبیه کرده است. امّا اگر کسی بگوید: این آیه انشاء نیست، بلکه اخبار است، آنگاه میفهمد که قرآن، یک واقعیت را معنا کرده است؛ عالم بی عمل و کسی که علمش برای خودش مفید نباشد، علم او، وزر و وبالی بر گردن اوست. عالمی که سرتا پا غیبت، تهمت، فریب و دغل کاری است، علمش فایدهای برای او ندارد. تجسم عمل چنین کسی، این است که به صورت الاغ محشور شود و علمش هم به صورت بار کتاب همراه او خواهد بود.
همچنین قرآن شریف، راجع به بلعم باعور میفرماید:
«فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یلْهَثْ»[8]
کسی که در ظاهر انسان است، ولی ظلم و درنده خویی در وجود او رخنه کرده است، با زبانش دیگران را میگزد و با گفتار و کردارش به دیگران ظلم میکند، در واقع، یک سگ درنده است. غالباً مفسّرین، آیه را از باب انشاء میگیرند و چنین معنا میکنند که مَثَل این شخص، مَثَل یک سگ درنده است که اگر به او حمله کنید، حمله میکند و اگر رهایش کنید، باز هم حمله میکند. اما اگر بگوییم آیه اِخبار است، چنین معنا میشود که کلیه کسانی که برای مردم مشکل ایجاد میکنند و مردم را در مضیقه میگذارند، به صورت یک سگ در میآیند. این افراد اکنون نیز به صورت سگ هستند و کسانی که چشم بصیرت دارند، صورت حقیقی آنان را میبینند. این سگ هار، خصوصیت حملهوری و گاز گرفتن را با خود دارد؛ به او حمله کنید یا او را رها سازید، در هر دو صورت حمله میکند. مخصوصاً اگر دانشمند و آگاه باشد و راه فریب و ظلم و تجاوز را هم بداند، درندگی و خطر او بیشتر است.
وقتی صورت کسی به شکل غیر انسانی ظاهر میشود، به این معنا نیست که کسی او را نمیشناسد! بلکه در عین حال که صورت کسی مثلاً شبیه مار یا سگ است، شناخته هم میشود و افراد دیگر او را میشناسند که به صورت حیوانی در آمده است! به عبارت دیگر، در پی تغییر هویت و ظاهر انسانی، رسوایی و فضیحت نیز وجود دارد!
انسانهای بصیر، در دنیا نیز میتوانند حقیقت این افراد را ببینند. گرچه ظاهر آنها انسانی و آراسته است و در بین عموم مردم حتّی از وجاهت و شخصیت و موقعیت برخوردارند، ولی نزد اهل دل، به صورت یک سگ هار هستند. در قیامت که پردهها از مقابل چشمان همه کنار میرود و حقایق آشکار میشود، همه میتوانند این حقیقت را نظارهگر باشند:
«لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیوْمَ حَدیدٌ»[9]
در روز قیامت، همه چشمها تیزبین میشود. فرد گناهکار و ظالم، هم خودش را به صورت سگ میبیند و هم مردم او را به صورت سگ میبینند. مسلّما چنین موجودی، لیاقت بهشت ندارد و باید به جهنّمی که خود فراهم ساخته است، عزیمت کند.
«بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ»[10]
جهنّم، یکی از الطاف خفیه خدا
جهنّم با تمامی سختیها و مشکلات خود، به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«قدّسسرّهالشّریف» که بارها در درس اخلاق میفرمودند، یکی از الطاف خفیه خداوند است. جهنم با آتش خود، بدیها را میسوزاند و انسان حقیقی میسازد.
اگر در وجود کسی ولایت و تشیع ریشه داشته باشد، او را لایق بهشت و نعمتهای نامتناهی آن میکند. اعمال بد به واسطه آتش جهنّم نابود میشود و ولایت درونی، میتواند انسان را لایق بهشت سازد؛ لذا جمله حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» جمله بسیار شیرینی است که میفرمودند جهنّم یکی از الطاف خفیه خداوند است.
پینوشتها :
1. ثواب الاعمال، ص 287
2. نبأ / 18
3. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 642
4. طارق / 9
5. یونس / 30
6. بحارالانوار، ج 46، ص 261
7. جمعة / 5
8. اعراف / 176
9. ق / 22
10. جمعه / 5
فرآوری: محمدی
بخش قرآن تبیان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری