تبیان، دستیار زندگی
پیش از این که غرب به جمع آوری و تصحیح متون خود بپردازد در ایران علما و حکیمان مسلمان به کار تصحیح متون کلاسیک خود مشغول بودند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاریخ تصحیح متون کلاسیک فارسی


پیش از این که غرب به جمع آوری و تصحیح متون خود بپردازد در ایران علما و حکیمان مسلمان به کار تصحیح متون کلاسیک خود مشغول بودند.

تاریخ تصحیح متون کلاسیک فارسی

هنگامی که به تاریخ علم نظر می کنیم در می یابیم خلاء بزرگی در میان است که ما را با همه سبقه تاریخی و تفکری وامدار فکر و اندیشه غربی کرده است. آن خلاء چیزی نیست جز خود علم. شاید بسیار پژوهش ها و نقد و نظرها، بسیار کتاب و آثار هنری و فکری بتوان در صندوق خانه میراث مکتوب و غیر مکتوب این سرزمین پیدا کرد اما همه فعالیت های ذوقی و هنری و اندیشه موجود، راه به آن چیزی نبرده است که بتوان نام علم بر آن گذاشت.

تصحیح متون کلاسیک فارسی نیز یکی از همین رشته هایی است که گویی باید اذعان کرد راه و رفتار خود را تنها از شیوه علمی غربی می آموزد. مضحکه اینجا است که آنچه از این علم سر ریز می کند اما تماما از دل این فرهنگ و این سرزمین بیرون آمده است. گفته می شود رساندن تاریخ تصحیح متون در غرب به بیش از دو هزار سال از دوران یونان باستان به بعد چندان صحیح نیست.

محمود ایمر سالار محقق در این رابطه می گوید: در 560 قبل از میلاد حکمران آتن دستور داد یک نسخه اصلی از هومر را جمع‌آوری کنند. این تلاش‌ها در قرن 4 و سوم قبل از میلاد هم ادامه داشت. ولی این تلاش‌ها را نمی‌‌توان تصحیح متن به حساب آورد. زیرا تلاش آنها جلوگیری از فساد متن بود نه تصحیح. در سالهای بین 270 قبل از میلاد تا 240 قبل از میلاد مدیر کتابخانه اسکندریه به مقابله نسخه دستنویس ایلیاد و اودیسه پرداخت که هدفش مواردی چون خارج کردن ابیات الحادی و مشخص کردن ابیات مجعول که تا پیش از آن امکان نداشت بود. حاشیه نوشتن و عدم دست‌ درازی به متن از ویژگی‌های کار این دوره بود. مدیر کتابخانه اسکندریه یعنی آریستوفون شاگردی داشت که کار او را ادامه داد.

آنچه مهم است آن که در این دوران روشی علمی برای مقابله و تصحیح متون ارائه نشده است و کار این دوران صرفا کاری ذوقی و به اصطلاح تصحیح ذوقی بود. این محقق و کتابدار ساکن آمریکا به سقوط امپراطوری روم و کاهش شدید اقدامات اینچنینی در راستای تصحیح متون اشاره می کند و متذکر می شود سنت تصحیح متون از کتابخانه اسکندریه اختراع شد و در روم باستان ادامه داشت، قابل قبول نیست زیرا پیوند مشخصی بین یونانیان باستان و رومیان در این زمینه مشاهده نشده است. ولی بعد از پیشرفت مسیحیت و به خصوص بعد از معاهده میلان در سال 313 میلادی تلاش برای ارائه متن قابل قبول از انجیل آغاز شد. زیرا عالمان مسیحی چون سن آگوستین از فساد در انجیل آگاهی یافته بودند. بعد از انحطاط امپراطوری روم فرصت تعلیم و تعلم در آن صورت محدود خود از میان رفت و فعالیت‌های کلیسا در داخل خود محدود شد. در نتیجه تصحیح متن هم در آن حد به فراموشی سپرده شد. تا قبل از این زمان نباید گفت یونانیان و رومیان و به طور کلی غرب فن تصحیح داشتند. زیرا عموم تصحیح‌ها، تصحیح ذوقی بودند نه عملی. در طول قرون وسطی هم بیش از هزار سال به مانند سایر علوم این فن (تصحیح) به فراموشی سپرده شد تا اینکه دوران رنسانس فرا رسید.

علمای مسلمان هنگامی درباره جزئیات متن سخن می‌گفتند که اروپا در تاریکی فرو رفته بود و کاردینال‌ها حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند.

فن تصحیح انتقادی بعد از انقلاب فرانسه مرهون 3 نفر بود که لاخمان مهمترین آنان بود. انقلاب فرانسه باعث شد به واسطه دسترسی آزاد به انواع متن‌ها انقلابی متن پژوهی در اروپا واقع شود. برخی گمان می‌کنند مصححی که با ذوق خود از چند ضبط یک نسخه یکی را انتخاب کرده به تصحیحی علمی دست نزده است. در صورتی که تصحیح علمی با دخالت ذوق مصحح نافی نیست. حتی خود لاخمان پس از انتشار نسخه‌ای از متن یونانی انجیل در سال 1831 مورد اهانت دانشمندان زمان خود به اتهام تحریف متن قرار گرفت.

مصححین غربی معتقدند تصحیح بدون ذوق و استباط مصحح امکان‌پذیر نیست.

این محقق پس به لیخاچوف مصحح مشهور روسی که مصححان روسی شاهنامه تحت نظر او بودند نیز اشاره می کند و معتقد است. عده‌ای مرحوم قزوینی را پایه‌گزار تصحیح متن به سبک غربی در ایران می‌دانند. ولی دلیلی از این امر در دست نیست. مرحوم قزوینی، همایی و فروزانفر بیشتر مصححان سنتی بودند و نباید زحمات آنان را که ملهم از فرهنگ و سنت قدیمی ایران است را به غرب نسبت داد.

در قرن 7 میلادی و حیات رسول اکرم مسلمین بر صحت متن توجه داشتند و علم تصحیح مورد توجه مسلمانان بوده است و آن را در قرآن و کتاب حدیثی مهم می‌توان دید. در واقع علمای مسلمان هنگامی درباره جزئیات متن سخن می‌گفتند که اروپا در تاریکی فرو رفته بود و کاردینال‌ها حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند.

گرچه مسلمین امروز در تکنولوژی از غرب عقبند، ولی تکنولوژی یک چیزی است و تصحیح متون کلاسیک چیز دیگری. در ایران و همچنین اعراب امروز کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند و فکر می‌کنند که شیوه علمی یعنی شیوه غربی. در صورتی که تصحیح متن و جلودار بودن غربیان در این فن نه از نظر تاریخ غرب و نه حقایق تاریخی مسلمین پایه و اساسی تاریخی درستی ندارد. بی‌خودی و بی‌جهت فرنگی‌ها را پایه‌گذار فن تصحیح دانستن اشتباه است.

فاطمه شفیعی

بخش ادبیات تبیان