تبیان، دستیار زندگی
از آیات ده‌گانة 19 تا 28 سورة رعد از صفحة 252، در نُه ‌آیة نخست، جزئیّات برنامه‌های حق‌طلبان و در مقابل، دنیا‌طلبان به‌چشم می‌خورَد و امّا آیة پایانی، یكی از مهم‌ترین ‌ویژگی‌های ‌آنها را كه به‌سوی خدا بازگشته‌اند، بیان می‌كند.....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرامش کجاست؟

آرامش کجاست؟

مقدمه :

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: مطابق با ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز و اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یک نواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، تلاوت آیاتی از قرآن مجید است، ‌در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.

در این مقاله آیات صفحه 252، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات چهارگانه ی 19 تا 28 سوره ی رعد از صفحه ی 252، توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

از آیات ده‌گانه ی 19 تا 28 سوره ی رعد از صفحه ی 252، در نُه ‌آیه ی نخست، جزییّات برنامه‌های حق‌طلبان و در مقابل، دنیا‌طلبان به‌چشم می‌خورَد و امّا آیه ی پایانی، یكی از مهم‌ترین ‌ویژگی‌های ‌آن ها را كه به‌سوی خدا بازگشته‌اند، بیان می‌كند.

آیه ی 28 می‌فرماید: «اَلَّذینَ‌آمَنوا وَ تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ الله»؛ اینان «كسانی هستند كه ایمان‌آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است». پایان این‌آیه نیز، به‌عنوان قاعده‌ای‌ كلّی و یك اصل همیشگی و فراگیر می‌فرماید: «ألا بِذِكرِ الله تَطمَئِنُّ القُلوب»؛ «آگاه باشید كه تنها با یاد خدا، دل‌ها آرامش می‌گیرد».

چنددقیقه کنار کلام نور

همیشه، اضطراب و نگرانی یكی از بزرگ‌ترین ‌بلا‌های زندگی انسان بوده و هست و عوارض ناشی ازآن در زندگی فردی و اجتماعی‌كاملاً محسوس است. و همیشه، آرامش، یكی از گمشده‌های مهمّ بشر بوده و تمام این‌ دوندگی‌های روزمرّه ی زندگی ما، غالباً برای به‌دست‌آوردن ‌آرامش است.

به‌طور كلّی، آرامش و دلهره نقش بسیارمهمّی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و خوشبختی و بدبختی انسان‌ها دارد و چیزی نیست‌ كه بتوان از آن به‌آسانی‌گذشت. تاریخ بشر، پر است از صحنه‌های غم‌انگیزی‌ كه انسان برای به‌دست‌آوردن‌ آرامش، به هرچیز دست انداخته و در هر وادی ‌گام ‌نهاده و تن به انواع اعتیاد‌ها داده‌است.

ولی قرآن، در این‌آیه با یك جمله ی كوتاه و پرمغز مطمئن‌ترین و نزدیك‌ترین‌راه را نشان داده و می‌فرماید:

«بدانید كه تنها، یاد خدا، آرام‌بخش دل‌هاست!» یعنی، دل انسان دریای موّاجی است‌ كه لنگری فوق عالَم مادّه و طبیعت لازم دارد تا آرامش پیدا كند و آن، لنگر یاد خداست. تا آدمی، روح خود را با روح عالم پیوند ندهد، به‌آرامش نمی‌رسد.

تمام عالم، سراب است؛ امّا در نظر شیفتگان دنیا، آب. و لذا با حرص و ولَع تمام، دنبالش می‌دوند و برای رسیدن به آن، سر و دست می‌شكنند و حلق و شكم می‌درند. امّا همین ‌كه به‌آن رسیدند، آن ‌را چیزی نمی‌یابند و دنبال دیگری می‌دوند. تا خدا را نیابند،آرام نمی‌گیرند. آن ها می‌كوشند به ‌آرامش و آسایش برسند و زندگی خوش داشته‌باشند، امّا این، شدنی نیست. بی‌یاد خدا، آرامشی نخواهدبود و زندگی خوش، نصیب ‌كسی نخواهدشد. خداوند، در آیه‌ای دیگر از قرآن می‌فرماید: مردم روی‌گردان از خدا، جز زندگی پیچیده و پرفشار، از این‌ عالم بهره‌ای نخواهند داشت!

آدمی، اوّل، خیال می‌كند اگر زن بگیرد، راحت می‌شود. زن ‌كه‌ گرفت، تازه، بدبختی‌اش ‌آغاز می‌شود!! آن‌گاه، می‌اندیشد كه نقص، در نبود بچّه است. بچّه‌ كه ‌آمد، بد‌تر می‌شود. به پول و مقام و منصب‌ كه می‌رسد،گرفتار‌تر می‌گردد. و خلاصه، عَلَی‌الدّوام، این‌در وآن‌در می‌زند، امّا دری به رویش باز نمی‌شود و خیری نمی‌بیند.

آرامش کجاست؟

اگر همه‌چیز در زندگی انسان باشد؛ خانه و اتومبیل خوب، زن و فرزند و كسب و كار با رونق، همه را داشته‌باشد، امّا ایمان راسخ به خدا نداشته‌باشد، به‌طور مسلّم، همیشه، افسرده و پژمرده خواهد بود. ممكن نیست انسان بی‌اعتقاد به خدا، آرامش پیدا كند. چون بُعد روحی‌اش تأمین نشده و نظام وجودش متعادل نگشته‌است.

به‌راستی، آنان ‌كه خدا را دارند، چقدر آرام، شاداب و خرّمند. امّا مردم بی‌خدا كه همه‌چیز هم دارند، درعمق جانشان پژمرده و غمگینند و اَحیاناً دست به خودكشی هم می‌زنند. مُنتَها، ما از ایمان راسخ به خدا محرومیم و خیال می‌كنیم ایمان به خدا داریم، ولی درعین‌حال، پژمرده‌ایم! اگر ایمان داشتیم، پژمرده نبودیم و زندگی‌، برایمان تلخ نبود.

در واقع، این ‌آیه می‌خواهد ما را بپروراند، آن‌گونه ‌كه ایمان به خدا، در دل ما رسوخ پیدا كند، ولی افسوس ‌كه ما فقط، از آن، خوشمان می‌آید و چه بسا، آن ‌را قاب ‌كنیم و بالای سرمان بزنیم و خیال ‌كنیم‌كه همین ‌الفاظ خوب، برای ما بس است و دیگر،كمبودی نداریم. حقیقتاً خیلی مایه می‌خواهدكه انسان، این ‌آیه را بگوید و در جان بنشاند.

كمبود اصلی ما، این‌است‌ كه ایمان، در جان ما راسخ نشده و افسردگی، پژمردگی و پیچید‌گی‌ها در زندگی ما نیز از همین‌سبب است. ایمان، در زبان ما هست؛ در فكر و تصوّر ما نیز خطور می‌كند، ولی در عمق جان ما ننشسته‌است. لذا ناچاریم تا نمرده‌ایم، به‌فكر باشیم و آن‌ گوهر ایمان را به‌دست ‌آوریم. وگرنه، پس از مرگ نیز افسردگی‌ها و پژمردگی‌ها خواهیم‌داشت. اگر در این ‌دنیا پژمرده و افسرده‌ایم، به‌دلیل این‌است ‌كه ایمان راسخی به ‌خدا نداریم و لذا آب خوش نیز از گلویمان پایین نمی‌رود. اگر با همین‌حال بمیریم، آن‌جا هم به‌همین‌حال خواهیم بود!

در دعاها، توسّلات و زیارت‌هایی كه به اماكن و مشاهد مقدّس، مشرّف می‌شویم، به‌ جای مسایل پیش ‌پا افتاده و كم‌ارزش‌ كه: خدایا، به من خانه، اتومبیل، زن، فرزند، و رونق دركسب و كار بده، بگوییم: خدایا، به من ایمان و یقین بده و آن ‌چه را كه ندارم، ولی باید داشته ‌باشم و با خود به عالم بَرزخ و محشرم ببرم، بده.

آرامش کجاست؟

این ‌نكته را نیز باید توجّه داشته‌باشیم ‌كه صاحبان معرفت می‌گویند: یاد خدا، با تَلَذُّذات نفسانی، دركاهش و افزایش، رابط معكوس دارد. یعنی، غرق‌شدن در لَذّت‌های نفسانی، سبب‌كاهش یاد خدا و خلاصه،كمالات معنوی می‌شود و به‌عكس، توّجه‌كامل روح به‌كمالات معنوی نیز موجب‌كاهش تمایلات نفسانی می‌گردد.

یك‌ گوسفند، هرچه بیشتر بخورد، چاق‌تر شده و پر گوشت‌تر و پر پشم و شیرتر می‌گردد. امّا انسان، هرچه بیشتر به جنبه‌های حیوانی بپردازد، از بُعد انسانی‌اش‌ كم می‌شود و كمالات معنوی‌اش ‌كاهش پیدا می‌‌كند.

نكند كه ما در این‌دنیا، گرفتار تلذّذات نفسانی بیش از حدّ ضرورت بشویم و در نتیجه از سیر در عالَم معنا محروم بمانیم. مولای ما، امام علی(ع) می‌فرماید: إنَّما هِیَ نَفسی، أروضُها بِالتَّقوی؛ من‌ كه علی هستم، خودم را با تقوا، به ریاضت وا می‌دارم و تمرین می‌دهم تا آلوده به تلذّذات دنیوی نشوم؛ لِتَأتِیَ‌آمِنَهً یَومَ الخَوفِ الأكبَر، وَ تَثبُتَ عَلی جَوانِبِ المَزلَق؛ تا روز قیامت‌ كه روز ترس بزرگ است، این‌ نفْسم، از عذاب جهنّم مصونیّت پیدا كرده و در پرتگاه‌ها نلغزد و استوار بماند.

آرامش کجاست؟

توجّه می‌فرمایید؛ او، خود، تقوای مجسّم است. این‌سخن، برای بیداركردن و هشداردادن به ماست ‌كه اگر شما خود را درآغوش لذّات دنیوی بیفكنید، از بُعد روحی شما كاسته شده و از كمالات عالیه محروم می‌مانید.

او زندگی ساده و الهی خود را به ما مردم نشان داده و با گفتار و رفتارش خواسته ایمان به خدا و روز جزا را در دل‌هایمان زنده نگه‌دارد و از آلودگی به دنیا بر حذرمان دارد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی، ویراستار: سید علی مرتضوی