تبیان، دستیار زندگی
وقتی قطعه ناتمام اولین فیلم مازیار میری را ببینیم، وقتی به آهستگی و سعادت آباد را ببینیم، حتی زمانی که سریال تلویزیونی گاوصندوق را ببینیم احساس می کنیم که فقط مازیار میری پشت ویزور دوربین نبوده است. شیوه های گوناگون روایت چندین زبان سینمایی را برای مازیار
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غرق د ر حوض نقاشی


وقتی قطعه ناتمام اولین فیلم مازیار میری را ببینیم، وقتی به آهستگی و سعادت آباد را ببینیم، حتی زمانی که سریال تلویزیونی گاوصندوق را ببینیم احساس می کنیم که فقط مازیار میری پشت ویزور دوربین نبوده است. شیوه های گوناگون روایت چندین زبان سینمایی را برای مازیار میری متصور می کند. حالا نوبت حوض نقاشی است.


غرق د ر حوض نقاشی

برای وجه تسمیه ی حوض نقاشی ، تعابیر زیادی می توان در نظر گرفت . تعابیری که برخی را هم می توان نوشت .

اما نامگذاری حوض نقاشی در لایه هایی از جانبداری فرم گرایانه و یا محتوا ستیزی سینمای مدرن با هر ادله ای که باشد ، دچار مناقشه می شود.

اگر این وجه تسمیه را در روال ادبیات کلاسیک و تزریق شده در سینما هم در نظر بگیریم ، به جهت تغییر ماهیت درام کلاسیک در این فیلم ، باز  به تاثیر تم فیلم به  تماشاچی کمکی نمی کند . اولین گزینه ای که در وجه تسمیه ی حوض نقاشی می توان ذکر کرد  ، نگاهی به قصه های پریان است . حوض نقاشی مفهومی افسانه ای ندارد . اگر قصه های پریان را گونه ای از زیرمجموعه های افسانه ها در نظر بگیرم شاید بتوان با تخفیف چنین ترتیبی برای آن قائل باشیم .

حوض نقاشی می تواند ، یک استعاره باشد ، حوض نقاشی بیانگر یک مفهوم انتزاعی و غیر واقعی است ، که در معنای اصلی حقیقی است . سیمرغ وجود ندارد ، اما استعاره ی سیمرغ یا نمادشناسی سیمرغ وجود دارد . دانشی که در کنایه یا استعاره ی سیمرغ وجود دارد حقیقی است ، هر چند که سیمرغ واقعی نیست . پیامی که در بال گستردن هما  وجود دارد ، نشانه ی خوشبختی است ، هر چند که هیچ کس تا به حال همایی ندیده است .

ظاهرا در  مورد حوض نقاشی هم  تلفیق جهان پریان و انتقال مفهومی استعاری غرض نویسنده و کارگردان بوده است .  که علاوه بر تصویر دنیایی کودکانه از باورهایی که فقط کودکی دوران کودکی آن را می فهمد،  در توجیه زندگی مشترک یک زوج مبتلا به سی پی یا اوتیسم که در فیلم مشخص نمی شود ابزاری خوبی باید باشند .

شاید میری با این نامگذاری نوعی دفاع پیش از تهاجم به فضای غیر واقعی از فیلمش را پیش بینی کرده است .  اما ، این برای زمانی است ، که رویدادها ، در آن جهان پریان و در تعریف رویایی کودکانه رخ بدهد و برای شخصیت پردازی رضا(بابازی شهاب حسینی ) و مریم (بابازی نگارجواهریان) این شمایل بدقواره و نامتجانس جلوه نکند . ترتیب وقایع یک داستان ، تا جایی اهمیت دارد ، که در روند تعلیق دراماتیک موثر باشد و از طرفی همین ترتیب وقایع تا زمانی بی اهمیت است ، که آسیبی به شخصیت پردازی نزند .

شاید میری با این نامگذاری نوعی دفاع پیش از تهاجم به فضای غیر واقعی از فیلمش را پیش بینی کرده است .  اما ، این برای زمانی است ، که رویدادها ، در آن جهان پریان و در تعریف رویایی کودکانه رخ بدهد و برای شخصیت پردازی رضا(بابازی شهاب حسینی ) و مریم (بابازی نگارجواهریان) این شمایل بدقواره و نامتجانس جلوه نکند . ترتیب وقایع یک داستان ، تا جایی اهمیت دارد ، که در روند تعلیق دراماتیک موثر باشد و از طرفی همین ترتیب وقایع تا زمانی بی اهمیت است ، که آسیبی به شخصیت پردازی نزند .

اگر قائل به همان مفهوم استعاری و کنایی سرریز از نام فیلم به متن آن باشیم باز تعریف دنیایی سمبلیک و یا واقع گرایانه و تفکیک آن ، رئالیست حاکم بر روابط آدمی های فیلم را دچار تزلزل خواهد کرد .

حوض نقاشی نگاهی انسانی به توانایی های بشری است که در نسبیت قضاوت ها تنفر و عشق می آفریند . تنفر و عشقی که به کتمان خود منجر می شود . کتمانی که دوباره و چند باره باز به وسیله ی صادر کننده ی حکم اصلی نقض می شود .

مجتبی شاعری

بخش سینما تلویزیون تبیان