تبیان، دستیار زندگی
مرحوم آخوند خراسانی از آن علمایی است كه با وجود دست و پنجه نرم كردن با سختی های دوران طلبگی، با استقامت و پایداری مثال زدنی، به قله های عالی علمی و اخلاقی نائل گردیدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استقامت مرحوم آخوند (ره)

مرحوم آخوند خراسانی

مرحوم آخوند خراسانی از آن علمایی است كه با وجود دست و پنجه نرم كردن با سختی های دوران طلبگی، با استقامت و پایداری مثال زدنی، به قله های عالی علمی و اخلاقی نائل گردیدند.

اسقامت و پایمردی در راه، از صفات و ویژگی های پسندیده انسانی است و بوسیله آن می توان جمیع كمالات نفسانى وغیر نفسانى را به دست آورد، اساسا كسب هر موفقیتی توسط انسان و رسیدن به هر مقام و  منصب مادی و معنوی، نیازمند استقامت و پایداری است و در یك كلام، صبر یکی از شرائط اصلی ظفر و موفقیت است.

استقامت در مسیر به این معناست كه انسان نفس خود را وادار كند كه در باره یك عمل یا خواسته، قیام نموده آن را اصلاح كند، بطورى كه دیگر فساد و نقص به آن راه نیابد و به حد كمال و تمامیت خود برسد.(1)

همه آنچه درباره جایگاه استقامت و پایداری در اندیشه اسلامی می توان گفت، بطور كامل در نهضت سیدالشهداء از ابتدا تا انتهاء نمود پیدا كرده است.

از آن حضرت روایت شده است كه : « در برابر آنچه برایت سخت و ناخوشایند است، اما تو را بر حق نگه می دارد پایداری کن، و در آنچه برایت مطلوب و ناخوشایند است، اما هوا و هوس تو را بدان سوی می کشد، استقامت بورز.»(2)

شرایط زندگی همواره انسان را وا می دارد كه میان دو راه، یكی را انتخاب كند؛ یا از سختی بگریزد و با گرایش به خوشی و راحتی نفسانی، به پستی تن دهد و به تباهی میل کند، یا پایداری و استقامت نماید و به نیکی و کمالات انسانی دست یابد.

در مکتب امام حسین (ع)، همه آموزش ها در این جهت است که آدمی جز با پایداری در دشواریهای زندگی و جز با استقامت در برابر تمایلات نفسانی، نمی تواند به کمالی دست یابد. نهضت امام حسین (ع) بر پایه استقامت و پایداری شکل گرفت و بر این اساس پیش رفت.(3)

استقامت و پایداری در همه شرایط و احوالات زندگی انسان، می تواند وی را به سلامت به سر منزل مقصود برساند و بدین ترتیب، استقامت در مواقع گوناگونی نمود پیدا می كند كه یكی از موارد بارز آن استقامت در راه كسب علم و دانش است،  چرا كه در راه تحصیل دانش، خارهای بسیار و رنج های فراوانی است و کسانی که در این راه قدم برمی دارند به ناچار دچار آن خواهند شد، استقامت در این راه ، به معنای آن است که چنین موانعی، هر چند که بزرگ و مۆثر هم باشند، نباید محصل و دانشجو را از هدف خود باز دارند.(4)

یكى از راههای تقویت صبر و استقامت آن است كه انسان، مقدار ارزش مقصود و هدف خویش را به دست آورد، بدین معنا كه آیا ارزش دارد كه براى رسیدن به آن هدف، شدائد فراوان و مشقات بى پایان را متحمل شود یا نه؟

در صورتى كه پس از محاسبه دقیق، نسبت ارزش هدف را با تحمل فشارها و سختى ها، دریافت و دانست كه هدف، ارزش همه گونه پافشارى وتحمل رنجى دارد، رسیدن به مقصود آسان خواهد شد.

دقیقا همین نكته بوده است كه در طول تاریخ حوزه های علمیه، موجب شده است كه علما و دانشمندان اسلامی علیرغم مواجه شدن با گرفتاریها و مشكلات فراوان، از كسب علم و دانش خسته نشده و به راه خود ادامه دهند. مرحوم آخوند خراسانی از آن دست علمایی است كه با وجود دست و پنجه نرم كردن با سختی های دوران طلبگی، با استقامت و پایداری مثال زدنی، به قله های عالی علمی و اخلاقی نائل گردیدند.

مرحوم آخوند(ره) ضمن بر شمردن وضعیت سخت خویش از لحاظ خوراك و پوشاك، در این باره می گوید: «... در عرض آن مدت تنها خوراك من فكر بود و با این زندگانى قانع بودم و هیچگاه نشد سخنى یاد كنم كه گمان كنند از زندگانى خود ناراضى هستم ...

طلاب هیچ اعتنائى بمن نمى كردند، مگر معدوددى كه مانند من یا فقیرتر از من بودند. خواب من از شش ساعت بیشتر نبود و چون با شكم خالى خواب آدم عمیق نمى شود، شبها را بیدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و مساهرت داشتم و در این احوال به خاطرم مى گذشت كه امیرالمومنین على -علیه السلام - نیز بیشتر شبها را بر این منوال مى گذراند. من با همه تنگدستى و بیچارگى احساس مى كردم كه فكر من بعالمى بلندتر پرواز مى كند و قوه اى است كه روح مرا به خود جلب مى كند.»(5)

این سختیها زمانی به اوج خود رسید كه مرحوم آخوند فرزند و همسر جوانش را هم از دست داد، در این شرایط تنهائى، بى كسى و تنگدستى هر یك، مى تواند آدمى را از پاى در آورد و یا او را بسوى یار و دیار دیگرى سوق دهد، اما این عوامل در روح نیرومند و قلب عارف مرحوم آخوند، نمى توانستند كوچكترین تزلزلى ایجاد كرده و او را از پیشروى در راهى كه برگزیده بود، باز دارند.

او پس از به خاك سپردن زن و فرزندش خانه خود را ترك گفت و روزها در مجالس درس اساتید خود حاضر مى شد و شبها در كلبه محقر و كوچك خویش در گوشه مدرسه بمطالعه دروس و مسائل گذشته مى پرداخت و چنان در این كار غرق مى شود كه حجره و مدرسه و شهر و حتى خود را فراموش مى كرد.

در هواى سرد زمستان، شامگاهان كنار چراغ نفتى مدرسه، بدون آتش مى نشست و به فروع مختلف فقهى و اصولى و دقایق دروس ‍ خود مى پرداخت و گاه اتفاق مى افتاد كه از حجره خود بیرون مى آمد و مى دید فجر طلوع كرده است.

در یكى از این شبها كنار چراغ نفتى حجره ننشسته ، سر برروى دو دست خود گذاشته و چشمان مو شكاف خود را بعبارات كتاب دوخته بود و براى درك مساله اى اصولى مى كوشید، او آنقدر مطالعه كرده بود كه دیگر چشمانش یاراى خواندن نداشت، كم كم خواب بر چشمانش نشست و در همان حال بخواب عمیقى فرو رفت، ساعتها بعد سوزشى در بدن خود احساس كرد، وقتى از خواب بیدار شد دید كه سر بر روى دو دست دارد و كتابهاى قطورش در برابرش گشوده مانده، احساس كرد كه دست راستش مى سوزد وقتى بخود آمد دریافت كه شعله آتش چراغ اندك اندك دستش را سوزانده است .

گفته اند كه تا یكسال خورش و قاتق نان او فقط گرمى نانش بوده است، كه آنرا در همانوقت كه از نانوا مى گرفت مى خورد، یك شب بعد از شش ماه مقدارى برنج بدستش رسید آن را پاك كرده ریخت میان ظرفى ، گذاشت روى چراغ تا پخته شد،خواست بردارد یك مرتبه از دستش افتاد و به زمین ریخت، خوردن پلو كه قسمتش نشد، هیچ بعلاوه هم سوخت و مدتى گرفتار این سوختگى بود.(6)

بدینگونه مرحوم آخوند (ره) با استعانت از صبر و استقامت در مسیری كه برای خود انتخاب كرده بود، به یكی از نوادر عالم تبدیل گردید.


پی نوشت‏ها:

1.    علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی،ج11، ص62.

2.    جواد قیومی، صحیفه الحسین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ص326

3.    علی مهدوی، آموزه های اخلاقی، تربیتی نهضت حسینی، روزنامه رسالت،  شماره 6640،19/11/87 ، ص6

4.    همان، ص197.

5.    عبدالحسین مجید كفایى ، مرگى در نور، تهران، انتشارات زوار، ص 53

6.    همان، ص ‍ 52.

منابع:

قرآن کریم

المیزان

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان