تبیان، دستیار زندگی
حسین شهابی در حالی اولین فیلم سینمایی اش را ساخته ، که پیش از این چند تجربه در سینمای خانگی داشته است. سن حسین شهابی از دیگر فیلم اولی ها بیشتر است ، با این وجود سال های حضورش در سینما محلی از کسب تجربه بوده است . روز روشن با بازی مهران احمدی و پانته آ ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در انتظار روزهای روشن


حسین شهابی در حالی اولین فیلم سینمایی اش را ساخته  که پیش از این چند تجربه در سینمای خانگی داشته است. سن حسین شهابی از دیگر فیلم اولی ها بیشتر است ، با این وجود سال های حضورش در سینما محلی از کسب تجربه بوده است . روز روشن با بازی مهران احمدی و پانته آ بهرام فیلم شسته رفته ای است . فیلمی به دور از کلیشه های سینمای روشنفکری و یا اداهای مفاخره آمیز سینمای شبه کلاسیک در سینمای ایران . تلاشی انسانی را نمایش می دهد تا شاید در این وانفسای بی تفاوتی ، ضربه ای به نبض های کم نوسان بزند .


 روز روشن

روزهای روشن ، در مفهوم عمیق تماتیکش چیزی شبیه به پذیرایی ساده است . وجه شباهت در تاختن به واقعیت پیشه ی انسان ها در آن چه انسانیتشان را تعریف می کند . روزهای روشن ، یک جامعه شناسی خودمانی است . اما قصد کارگردان در همین جامعه شناسی خودمانی و هدف قرار دادن مآل اندیشی بشر امروز خلاصه نمی شود . در جایی که تنها میان مصلحت اندیشی و حفظ شرایط کم تر از عادی یک نفر می ایستد و دست و پا می زند ، به تغییر مناسبات ، به کناررفتن پرده ای و عیان شدن حقیقتی ، او هم می تواند ، میدان را خالی کند . بیشترین زمان اتفاق های فیلم روز روشن در یک روز رخ می دهد و طبیعتا در نگاه دراماتیک ، اسلوب های شخصیت پردازی هم در قالب یک داستان کوتاه تعریف می شود . نمودار متغیرها نباید در شخصیت پردازی نوسان زیادی داشته باشد و اگر نوسانی هم در رای و فعل یکی از پرسوناژ ها دیده شود ، باید منطبق بر رویداد ها باشد . وابسته به تغییری که در معرض یک طوفان ویران کننده باشد .

آن چه در روز روشن که سقف و ظرفیت ابتدایی اش نیز ، ادعای ذخیره یک شاهکار را ندارد بیش از هر رکن دیگری از ارکان شکل دهنده ی درام ، به چشم می آید همین واقعیت گرایی در ترسیم شخصیت هاست .

کنش ها و واکنش ها بر اساس زندگی واقعی ، اما ساده ای است ، که در درک شرایطش مراجعه به سطح خاطرات شخصی هر کس ، آن را قابل استناد و باور پذیر کند .

در روز روشن با آدم هایی سرو کار داریم که توجیه را خوب بلدند . منطق سوفسطاییشان بدون تعلیمات ویژه ای بی نقص است . و اگر تماشاچی در مقابلشان قرار می گیرد ، به طور موازی این حس را هم لمس مس کند ، که با وجود نقد به شخصیت ها ، بارها خودش نیز از همین تکنیک برای شانه خالی کردن از ادای دین و وظیفه ی اجتماعی استفاده کرده است .

در روز روشن با آدم هایی سرو کار داریم که توجیه را خوب بلدند . منطق سوفسطاییشان بدون تعلیمات ویژه ای بی نقص است . و اگر تماشاچی در مقابلشان قرار می گیرد ، به طور موازی این حس را هم لمس مس کند ، که با وجود نقد به شخصیت ها ، بارها خودش نیز از همین تکنیک برای شانه خالی کردن از ادای دین و وظیفه ی اجتماعی استفاده کرده است .

به استثنای صحنه های دادگاه  ، بقیه ی سکانس های فیلم خارجی هستند . در فضایی جاده ای یا روستایی هم اتفاق نمی افتند ، که زیباشناسی بصری در جذب تماشاچی کمک کند . فارغ از این که قضاوتی در مورد موفقیت کارگردان در ایجاد فضای واقع گرایانه داشته باشیم ، قصد کارگردان از تعریف بی لکنت داستان در بهره مندی از این روش قابل اشاره است .

حتی در صحنه هایی که از کلان شهری مثل تهران دیده می شود ، جز دو سه پلان نهایی ، از نماهای گسترده و عریض استفاده نشده است . اصلا قرار نیست در روز روشن تعلیقی فرا داستانی به مدد تصویر ، ایجاد شود . تعلیق در جریان داستان و قضاوتی است که تماشاچی در چند جنبه با آن شریک می شود .

حسین شهابی در روز روشن ، از درگیرکردن تماشاچی با بسیاری از وقایع یا حقیقت رخدادها اجتناب می کند ، و تجربه ای شبیه به پایان باز در داستان یا فیلم های دیگر را در رخدادهای در جریان فیلم هم تسری می دهد. زمانی که قهرمان زن داستان برای دادن پول به یکی از شاهدان به همراه راننده ی آژانس می رود ، راننده در خودرو می ماند ، موسیقی گوش می کند و ساندویچی می خورد ، قرار نیست با نشانه شناسی های توامان استعاری و کنایی ، به شهودی ضمنی برسیم . هر چند که تعبیر های این بخش از فیلم تا انتها نیز مخاطب را رها نمی کند . مثل شکی که در قهرمان زن ، از کمک به پویان  ایجاد می شود .

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان