بنیصدر از ظهور تا سقوط
ابوالحسن بنیصدر متولد دوم فروردین 1312 در باغچه از توابع همدان دوران تحصیل خود را در همدان و تهران گذراند و دوران طفولیت را تا اخذ دیپلم متوسطه در این شهر سپری نمود. او در خانوادهای روحانی بزرگ شده بود و پدرش از جمله روحانیون معروف همدان بود؛ اما به گفته خودش جو موجود در خانوادهاش فضای ضد آخوندی تمام عیاری داشت.
این نگاه منفی و بیم داشتن از اجبار پدر برای یادگیری دروس حوزوی باعث شد كه وی در عرصه فراگیری علوم جدید از خود تقلایی نشان دهد. در كنار این، از مسائل سیاسی هم غافل نبود و كم و بیش در جریان وقایع و رویدادهای روز قرار میگرفت. بنیصدر علاقمند به تحصیل در رشته حقوق دانشگاه تهران بود، اما به دلیل نمره صفر او در زبان خارجه، نتوانست در كنكور شركت كند و ناگزیر به تحصیل در دانشكده معقول و منقول شد. در دوران دانشجویی ابتدا به حزب "زحمتكشان " مظفر بقایی تمایل یافت، اما در جریان كودتای آمریكایی 28 مرداد، جذب جبهه ملی شد.
در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت 2 بار بازداشت شد و مدت كوتاهی را در زندان گذراند. ابوالحسن بنیصدر پس از سركوب قیام 15 خرداد 1342 و منحل شدن جبهه ملی دوم، به فرانسه رفت و در آنجا فعالیتهای خود را تحت عنوان جبهه ملی سوم پی گرفت، اما طولی نكشید كه اختلافات شدیدی با كنفدراسیون دانشجویان خارج كشور پیدا شد و بر اثر بروز این درگیریها، ابتدا جبهه ملی سوم و در پی آن كنفدراسیون متلاشی شد. او كه در سالهای اولیه دهه پنجاه از فعالیتهای سیاسی دور افتاده بود و بعضاً به اتفاق دكتر نقیزاده در انگلیس گاهنامه "خبرنامه جبهه ملی " را منتشر میساخت، به مرور به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا نزدیك شد و دور تازهای در حیات سیاسی بنیصدر آغاز شد.
ریاست جمهوری بنیصدر رسماً از 15 بهمن 1358 كه وی در برابر امام خمینی سوگند یاد كرد، آغاز شد. در مراسم تنفیذ، امام(ره) طی سخنانی فرمودند: «من از آقای بنیصدر میخواهم كه مابین قبل و بعد از ریاست جمهوری در احوال روحیشان تفاوتی نباشد.»
زمانی كه حركت انقلابی مردم ایران شدت گرفت، روابط بنیصدر نیز با انقلابیون و پیروان امام نزدیكتر شد، به ویژه اینكه وقتی در جریان زندانی شدن آیات طالقانی و منتظری و شهادت آیتالله سعیدی، برخی از مبارزین از جمله محمد منتظری، محمد غرضی، محمدعلی هادی كه آن هنگام در فرانسه حضور داشتند و در كلیسای "سن مری " اعتصاب غذا كرده بودند، در كنار آنان نقش فعالی پیدا كرد و به همراه سلامتیان، سودابه سدیفی و احمد غضنفرپور، جنبههای مثبت این حركت اعتراضی را برای فرانسویان و فعالان حقوق بشر تشریح كرد.
همزمان با بازگشت امام به ایران در 12 بهمن، وی از جمله كسانی بود كه در این سفر با ایشان همراه بود. در آن زمان وی چهرهای ناشناخته برای مردم بود، اما بعد از گذشت سه روز از ورودش به ایران، سلسله سخنرانیهایی در دانشگاه صنعتی شریف داشت كه ده روز به طول انجامید. از این پس بسیاری او را در لباس یك روشنفكر دینی كه سعی دارد با استفاده از مفاهیم و مضامین قرآنی و اسلامی پیوندی با دنیای متمدن غرب برقرار كند، میشناختند.
فعالیت پرحجم و عجیب بنی صدر در سال اول پس از پیروزی انقلاب، او را به عنوان یك نیروی انقلابی و وفادار به امام خمینی(ره) در افكار عمومی معرفی می كند. مناظره با نیروهای ماركسیست، سخنرانی های پی در پی در اجتماعات ، دفاع از ایده اقتصاد اسلامی و بالاخره انتشار روزنامه “انقلاب اسلامی” به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی او در 30 خرداد 1358 این چهره ناشناخته را به یكی از فعالان شناخته شده انقلاب تبدیل می نماید.
با تسخیر لانه جاسوسی آمریكا در آبان 1358 توسط دانشجویان خط امام(ره) و استعفای دولت موقت، شورای انقلاب از سوی رهبر انقلاب مامور اداره كشور می شود و بنی صدر نیز در این میان به سرپرستی وزارت امور خارجه منصوب می گردد. بنی صدر این روزها در تعارض شدیدی به سر می برد او به طور جدی با اقدام انقلابی دانشجویان مخالف است اما نمی خواهد خود را مقابل امام و مردم قرار دهد.او با زیركی از سرپرستی وزارت امور خارجه به وزارت اقتصاد می رود تا در روزهای آینده خود را برای تصاحب صندلی اولین رئیس جمهور ایران آماده كند.
بنی صدر در این روزها به شدت مغرور و تمامیت خواه شده بود.او ارزیابی درستی از قدرت ملت و امام (ره)نداشت و تلاش می كرد تا رهبری را منزوی كند و پی در پی با قوه قضاییه و مجلس درگیر می شد
بنیصدر در ادامه در اولین انتخابات ریاست جمهوری كه در 5 بهمن 1358 و به فاصله كمتر از یك سال پس از پیروزی انقلاب برگزار شد، توانست با حدود 11 میلیون رأی سایر رقیبان خود از جمله شهید محمد حسن آیت، صادق قطبزاده، دریادار مدنی، كاظم سامی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر و حسن حبیبی را پشت سر گذاشته و به عنوان اولین رئیس جمهور اسلامی ایران انتخاب گردد.
ریاست جمهوری بنیصدر رسماً از 15 بهمن 1358 كه وی در برابر امام خمینی سوگند یاد كرد، آغاز شد. در مراسم تنفیذ، امام(ره) طی سخنانی فرمودند: «من از آقای بنیصدر میخواهم كه مابین قبل و بعد از ریاست جمهوری در احوال روحیشان تفاوتی نباشد.»
بنی صدر كه دبیر شورای انقلاب بود در اواخر بهمن ماه به سمت فرماندهی كل قوا نیز برگزیده شد. او در 29 مرداد 1359 آقای محمدعلی رجایی را به عنوان نخست وزیر خود به مجلس معرفی نمود.
بنی صدر در این روزها به شدت مغرور و تمامیت خواه شده بود.او ارزیابی درستی از قدرت ملت و امام (ره)نداشت و تلاش می كرد تا رهبری را منزوی كند و پی در پی با قوه قضاییه و مجلس درگیر می شد.
ریاست جمهوری بنیصدر تنها 17 ماه به طول انجامید. وی در این مدت از یكسو با میدان دادن به گروهكهای ضدانقلاب سبب تقویت آنان شد و از سوی دیگر دربرابر اكثر مصوبات مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، شورای نگهبان و برخی دیگر از نهادهای برخاسته از انقلاب ایستادگی كرد؛ تا جایی که امام خمینی روز 20 خرداد 1360 طی حكمی وی را از سمت فرماندهی كل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بركنار کرد. 10روز پس از صدور حكم امام ، هاشمی رفسنجانی - رئیس وقت مجلس شورای اسلمی گزارش آراء نمایندگان مجلس را در مورد عزل بنی صدر از ریاست جمهوری به اطلاع امام رساند. امام (ره) نیز در پاسخ به نامه رئیس مجلس ، طی پاسخی ، بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل کرد.
فرآوری : طاهره رشیدی
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منابع : 1- فرارو / 2- خبرگزاری فارس / 3- روزنامه رسالت