تبیان، دستیار زندگی
قسمتی از زندگی شهدای انقلاب ،شهید مجید شریف واقفی ،آنانی که خون خود رو برای پیروزی انقلاب فدا کردند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهدید به مرگ


قسمتی از زندگی شهدای انقلاب ،شهید مجید شریف واقفی ،آنانی که خون خود رو برای پیروزی انقلاب فدا کردند.

شهید مجید شریف واقفی

مجید شریف واقفی، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی آریامهر از اعضای فعال سازمان مجاهدین خلق قبل از انحرافات عقیدتی آن، در 16اردیبهشت 1354 به دلیل اصرار بر هویت اسلامی خود و مخالفت با ماركسیست شدن این سازمان، به دستور سران سازمان كشته و جنازه اش به آتش كشیده شد.

آغاز فعالیت در مجاهدین خلق

پس از عضویت مجید در سازمان فعالیت سیاسی او آغاز گردید ولی از كم و كیف آن تا سال 1350 آگاهی چندانی در دست نیست. در این سال كه سازمان حدود 90 درصد اعضای برجسته خود را از دست داد، مجید به عنوان یك عضو فعال و كارآمد در سمت معاون كاظم ذوالانوار فعالیت شدید خود را آغاز كرد. بعد از دستگیری ذوالانوار در 12 مهرماه 1350 مجید وارد كادر مركزیت سازمان شد و پس از شاخه ای شدن سازماندهی، در تابستان سال 52 در رأس یكی از شاخه ها همراه رضا رضایی به كار پرداخت.

مسئولیت های شریف واقفی در سازمان

مسئول امنیتی سازمان

حفظ و حراست و سازماندهی اعضا، كشف تاكتیك ها، شیوه ها و اقداماتی كه پلیس انجام می داد، شناسایی و اعلام كلیه منازل و مكان هایی كه پلیس برای دستگیری برادران و خواهران و یا سایر انقلابیون تحت كنترل و مراقبت داشت، كشف محل های تله گزاری شده توسط ساواك و نیز كسب اطلاعاتی از مراكز تجمع و تردد دشمن، جمع آوری اطلاعاتی از شخصیت های مۆثر رژیم، از جمله وظایف مجید بود.

مسئول گروه الكترونیكی

مسئولیت دیگر مجید، در گروه الكترونیكی سازمان بود كه گروه الكترونیك توانسته بود بسیاری از فركانس ها و امواج دستگاه های مخابراتی نیروهای امنیتی را كشف و كنترل كند. از كمیته ساواك و گروه های ضربت تا شهربانی وژاندارمری و مناطق و مراكز چندگانه ساواك در شهر تهران و ... همه را كنترل می كرد.

مسئول رابط

مسئول رابطه با برادران اعزامی به خارج از كشور و ارسال پیام، خبر و تحلیل برای آنها از جمله دیگر وظایف مجید بود.

آغاز انحراف سازمان با "جزوه سبز آموزشی"

فردی به نام تقی شهرام كه در سال 1350 دستگیر شده و در زندان ماركسیست شده بود در سال 1352 توانست از زندان ساری بگریزد و به سازمان مجاهدین بپیوندد. شهرام فردی خود خواه و خود را برتر از همه می شمرد و حس خودبزرگ بینی در او به نحو بارزی خودنمایی می كرد. شهرام پس از شهادت رضا رضایی كه در رأس یكی از شاخه ها قرار داشت، توانست به جای او وارد مركزیت شود. نامبرده كه تا آن موقع ماهیت خود را مخفی نگه داشته بود، به مرور بهرام آرام را نیز هم عقیده خود نمود و او را ماركسیست نمود.

آنگاه شروع به جمع آوری جزوه های قرآن و نهج البلاغه در شاخه خود و سپس شاخه بهرام آرام نمود و به جای آن در مهرماه سال 1353 جزوه های ماركسیستی یا "جزوه سبز آموزشی" را منتشر نمود.

این جزوه قطور تحت عنوان، "بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیك سازمان مجاهدین خلق ایران" كه ماركسیست شدن سازمان را اعلام می نمود منتشر شد.

در یكی از جلسات مباحثه بین شهرام، آرام و شریف واقفی چون نتیجه می گیرند كه مجید مجری دستورات آنها نمی شود او را تهدید به مرگ می كنند. مجید در پاسخ این تهدید می گوید "من از آمریكا با آن همه تجهیزاتش نمی ترسم می خواهید از شما با چند اسلحه قراضه تان بترسم؟ من مرگ را به ننگ ماركسیست شدن ترجیح می دهم." در همین نشست مجید خلع سلاح می شود و از مركزیت تصفیه شده اعلام می گردد و به او اتمام حجت می شود كه اگر در گوشه و كنار شروع به صحبت كنی خائن شناخته خواهی شد.

مجید به نقد و بررسی محتویات جزوه مزبور پرداخت ولی با عدم توجه سردمداران جریان اُپورتونیستی (چپ نماها) مواجه گردید. آن گاه در شاخه خود به نقد و بررسی و نقاط ضعف آن جزوه و این كه هدف نهایی از انتشار این جزوه چیست پرداخت.

در ادامه این جریان در آذرماه سال 1353 مقاله جدیدی به نام "پرچم مبارزه ایدئولوژیك را برافراشته تر سازیم" با توجه به مخالفت شدید مجید در نشریه داخلی سازمان منتشر شد. در برابر اعتراض مجید، تقی شهرام و بهرام آرام به جای پاسخگویی بر او سخت گرفتند و او را در محدودیت قرار دادند و با فرستادن یكی دو جاسوس به شاخه مجید از كارهای او با خبر شدند.

تصمیم به انشعاب

رویدادهای فوق مجید را به فكر چاره جویی انداخت و بالاخره در این بین مجید تصمیم گرفت كه گروهی جداگانه تشكیل داده و اعضای مسلمان را از دستبرد عناصر ماركسیست در امان دارد. لذا شروع به جمع وجور كردن و صحبت با بچه های مذهبی کرد.این جریانات توسط عناصر جاسوس به آگاهی شهرام و آرام می رسید و مركزیت ماركسیسم تصمیم می گیرند كه این مجید را از میان بردارند تا مبادا نقشه آن ها در جهت نابودی سازمان مجاهدین و افراد را میان ماركسیست شدن یا در چنگال پلیس گرفتار كردن، عملی نشود.

تهدید به مرگ

در یكی از جلسات مباحثه بین شهرام، آرام و شریف واقفی چون نتیجه می گیرند كه مجید مجری دستورات آنها نمی شود او را تهدید به مرگ می كنند. مجید در پاسخ این تهدید می گوید "من از آمریكا با آن همه تجهیزاتش نمی ترسم می خواهید از شما با چند اسلحه قراضه تان بترسم؟ من مرگ را به ننگ ماركسیست شدن ترجیح می دهم." در همین نشست مجید خلع سلاح می شود و از مركزیت تصفیه شده اعلام می گردد و به او اتمام حجت می شود كه اگر در گوشه و كنار شروع به صحبت كنی خائن شناخته خواهی شد.

كوششهای او تا 16 اردیبهشت 54 ادامه یافت. در آن موقع او توانسته بود كیفیت های لازم برای اعلام موجودیت و جدایی از جریان اپورتونیستی (فرصت طلبان ماركسیست) را به دست آورد.

اعلام تصمیم به انشعاب

مجید تصمیم می گیرد روز 16 اردیبهشت سال 1354 نظر خود را اعلام كند و انشعاب را عملی نماید. البته شهرام و آرام توسط جاسوسان خود از تمام اقدام های مجید آگاه شده بودند و مصمم به نابود كردن مجید واقفی بودند.

ادامه دارد....

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: گفتمان دینی/ سایت الف