تبیان، دستیار زندگی
در جائی خواندم که امثال و حکم و ضرب المثل، آئینه هائی هستند برای بازگوئی رفتار و منش اجتماعی یک جامعه و یک ملت در گذر تاریخ. سرشار از درسها و آموزش هائی که حتی در گذر زمان نیز ارزش و اهمیت خویش را از دست نداده اند و نمی دهند....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضرب المثلهایی با بی انصافی در وصف زنان

در جائی خواندم که امثال و حکم و ضرب المثل، آئینه هائی هستند برای بازگوئی رفتار و منش اجتماعی یک جامعه و یک ملت در گذر تاریخ. سرشار از درسها و آموزش هائی که حتی در گذر زمان نیز ارزش و اهمیت خویش را از دست نداده اند و نمی دهند.

«ادم به امید زنده است» خوب این آدم می تواند آدمی بوده باشد به زمان اشکانیان و هم آدمی بوده باشد هم درس و همکلاس و هم کار من و شما در این دوره و زمانه. تردیدی نیست که امثال و حکم بار اجتماعی و تاریخی دارند و حاوی بخش هائی از دیدگاههای یک جامعه خاص در باره زندگی در کلیت آن اند.

من در این وجیزه، به اختصار می پردازم به امثال و حکمی که به گمان من، نه علت فاعلی، بلکه انعکاس و یا به عبارت دیگر، بازتابی از باورهای جامعه در برخورد ناصواب به زن است. به گمان، دیدگاهی که برابری مطلق زن و مرد را در همه عرصه ها نمی پذیرد، با همه تظاهراتی که ممکن است داشته باشد، دیدگاهی است عهد دقیانوسی که باید نقد شده و تغییر یابد. و بعلاوه، سروگوشی هم به آب می دهم تا ببینم آیا فقط ما، ایرانی های غیور چنین ایم یا ضرب المثل های دیگران نیز به همین باورها آلوده است.

اول از خودمان شروع می کنم.


ایرانیها

«اسب و زن و شمشیر وفادار که دید؟» والله دروغ چرا، من یکی علت در کنار هم نهادن این سه را نمی فهمم. من می گویم آن که ندیده است دستش را بلند کند! از آن گذشته، آن چه که درشماری از این ضرب المثل ها که بی گمان، دست پخت جامعه و فرهنگ مردسالار ماست، جالب است این که برای این که یک فحشی هم به زنها داده باشیم، حرف مسخره و بی معنی هم زیاد می زنیم. اگر این نیمی از بلاهت باشد، نیمه دیگرش به این صورت در می آید که در گذر زمان هم، این حرفهای مسخره را بلغور می کنیم کما این که کرده ایم و ظاهرا حالی مان هم نیست که حرف مان بی معناست. این عبارت «شمشیر وفادار» دیگر چه صیغه ایست؟ نکته این است که این شمشیر، حالا وفادار یا بی وفا را یکی باید به دست بگیرد. چون در غیر این صورت، یک تکه فلز بی بو و خاصیتی است که خود قادر به انجام هیچ کاری نیست. حتی اگر تیز هم باشد، نمی تواند ماست را ببرد تا چه رسد به هر چه های دیگر. ولی ذهنیت مردسالار و یا زن ستیز، چه فرقی می کند، به این جزئیات کار ندارد.

یا مثلا دقت کنید در این ضرب المثل:

« برکنده به، آن ریش که در دست زنان است» . «ریش دست کسی افتادن» البته یک معنای مجازی هم دارد. یعنی اختیار زندگی ات دست دیگری باشد. من از شما می پرسم شما در دور و بر خودتان، چند تا خانواده را می شناسید که مسئولیت تقریبا همه خرده ریز زندگی به دست زن خانه نباشد!؟

آقای محترم صبح به صبح کتش را می پوشد و یا دستی به ریش خضاب بسته و نبسته اش می کشد و می رود سر کار- به خانوارهائی که زن علاوه بر مسئولیت همه خرده ریز زندگی هر صبح مثل آقا به سر کار هم می روند، فعلا کار ندارم- البته که «مسئولیت» پول درآوردن به عهده اوست ولی آیا زندگی فقط به همین جا تمام می شود؟ برخی مردان «خیلی هم باغیرت» ایرانی هم به این افتخار می کنند که من حتی یک تخم مرغ هم بلد نیستم نیم رو کنم. خوب، مردک، پس برو بمیر... این افتخار دارد!؟

البته گاهی هم اتفاق افتاده است که زنها هم بیش از اندازه بی دست و پائی نشان دادند که از توصیف بیشتری می گذرم.

« جزع و گریستن دیوانگی باشد و کار زنان» من که نمی شناسم ولی شما آیا می شناسید مردی را که هیچ گاه در زندگی اش نگریسته باشد! ؟خوب اگر گریستن، دیوانگی باشد، خوب آقای دیوانه، تو رویت می شود به دیگری می گوئی دیوانه!

و این را که از «قابوس نامه» داریم که «دختر نابوده به، چون بود یا به شوی یا به گور» این جا دیگر چه می توانم گفت؟ یک عمری است که دارند درس های اخلاقی این جور کتابها را به خورد ما می دهند بدون این که کسی زحمتی بکشد و دستمان را بگیرد تا در هر قدم پایمان را روی خرابکاریهای موجود در این کتابها نگذاریم. در همین عبارت اندکی دقیق شوید. نمی دانم متوجه تناقض هستید یا نه! دختر را به محض تولد که نمی شود داد به شوی، پس، اگر بخواهیم، «پند» اخلاقی این بزرگوار را به گوش بگیریم، باید دختر را به «گور» کنیم. !!


فرانسویها

فرانسوی ها هم «زن» و «اسب» را به یک دیگر وصل می کنند، «زن ها و اسب ها هیچ یک بی عیب و نقص نیستند» خوب نباشند مگر چیزی هست که بی عیب و نقص باشد.؟

البته گاه می شود که ضرب المثل حالت فحش و ناسزا می گیرد، «از دریا نمک بیرون می آید و از زن شر و بلا» حالا به این نکته البته کار ندارند که اگر این درست است، آن وقت، مردهائی که به خاطر همین زنها، که از آن ها شر و بلا می آید، حاضرند دست به هر کاری بزنند، کما این که در تاریخ زده اند، باید تا چه پایه ابله و زبان نفهم بوده باشند. آدمی که عقل داشته باشد، آیا خود را به دردسر می اندازد که برای خود «شر و بلا» درست کند!؟

این را هم به همت فرانسویان داریم که «ارابه راه را خراب می کند، زن مرد را و آب، شراب را»


انگلیسیها

انگلیسی های «جنتلمن» ولی در حوزه ضرب المثل زیاد جنتلمن نیستند، «زن مثل ازگیل است. همین که برسد ترش می شود» و یا «دو درد بی درمان، باد و زن ها» هرکسی که در این جزیره با این هوای دائما بارانی زندگی می کند می داند که به واقع، باد در این مملکت، دردبی درمانی است چرا وصلش کرده اند به زن، من یکی نمی دانم.


آلمانیها

آلمانی ها معتقدند که «صدافت زنان را مثل معجزه باور نکن» و از آن گذشته، «جائی که زن حاکم باشد، شیطان نخست وزیر است» و البته معلوم نیست که در چنین جامعه ای، مردان چکاره اند؟

وقتی زن حاکم باشد و شیطان هم نخست وزیر، شما بی قابلیت ها فقط بلدید بنشینید و از این ضرب المثل ها بنویسید!


ایتالیاییها

ایتالیائی ها که کارشان به کفر گوئی می کشد، «همه چیز از خدا می آید، به جز زن» و این را هم از این دوستان داریم که «زن فقط هنگامی خوب سخن می گوید که سکوت می کند». می دانم دارند به زنان متلک می گویند ولی آخر مرد حسابی، تو دیگر چقدر قاطی هستی. اگر سکوت کند که دیگر چیزی نمی گوید و اگر چیزی نمی گوید پس تو از کجا فهمیدی که خوب سخن می گوید یا بد! بیخود نگفته اند که وقتی عقل نباشد، جان در عذاب است.


اسپانیائیها

اسپانیائی ها دارند ظاهرا برای بی عقلی خودشان دلیل و بهانه می تراشند که «زن و شراب عقل مرد را از بین می برند» نکته این است که وقتی توی مرد با دانستن این، هم چنان دنبال زن می روی ، خوب خودت مقصری. چرا گناه را به گردن دیگری می اندازی.


روسها

روسها، اندکی به ظاهر مودب ترند، در این ضرب المثل که از قرار بسیار مورد علاقه آقای استالین هم بوده است، «زن باید به رامی بره، به چابکی زنبور عسل، به زیبائی مرغان بهشتی و به وفاداری قمری باشد» تا لابد، مردانی که به تنبلی یک لاک پشت، و به زشتی یک کرگدن و به وفاداری یک گربه اند، به زندگی مورد علاقه بپردازند!


لهستانیها

لهستانی ها، ظاهرا مال دوست تر از دیگران اند، «وقتی دختری به دنیا می آید، مثل آن است که شش دزد به خانه آدم زده باشند» و یا بنگرید به این یکی، «زن سه روز پیش از شیطان زاده شد.» ضرب المثل نویس یادش رفت اضافه کند که دست بر قضا، مرد همزاد شیطان بود.


اعراب

دوستان عرب ما، فکر می کنند که دارند به زنان گیر می دهند ولی اندک دقت نشان می دهد که چقدر از مرحله پرت اند، «زن بی حیا مثل غذای بی نمک است» خوب باشد، این هم اتفاقا خیلی هم خوب است. اگر ناراحتی قلبی داشته باشید اگر فشار خونتان بالا باشد در هردوی این موارد غذای بی نمک از غذای نمکدار بسیار هم بهتر است. پس بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است. «اطاعت از زنان آدم را روانه جهنم می کند» این جا هم دوستان، لاف در غریبی می زنند. و یا بنگرید به این ضرب المثل، «زنت را هر صبح کتک بزن، اگر تو دلیلش را ندانی، خودش خوب می داند».


چینیها

چینی ها که قرار است آدمهای زبر و زرنگی باشند از جمله می گویند، که«از دهان مار سبز و نیش زنبور، سم واقعی بیرون نمی آید، این سم فقط در قلب زن یافت می شود». ولی بعد توضیح نمی دهند که چه می شود؟ آخر از این هم حرف بی معنی تر می شود. آخر مرد حسابی، اگر این سم واقعی فقط در قلب زنان است که می تواند کارت را بسازد، پس چگونه است که تو در طول تاریخ، در این ولایت چین، مثل خرگوش بچه پس انداخته ای! این سم واقعی در قلب زنان بود که تو این همه بچه برای بشریت پس انداخته ای،؟ اگر نبود، نمی دانم تکلیف بقیه دنیا چه می شد؟


هندیها

هندی های عزیز هم برای توجیه فقری که دارند، ضمن نکوش «ثروت» زن را هم نکوهش می کنند و می گویند: «سه چیز ناپایدار است، زن، باد و ثروت» جالب این که در جامعه ای که حتی در هزاره سوم، نیز از زنانی که شوهران شان می میرند می خواهد که خود را نیز بکشند، چون، «لابد بعد از مرگ شوهر، دلیلی برای زنده ماندن شان و جود ندارد» در عین حال، این طوری هم اظهار فضل و فرمایش هم می کند «حتی شیطان هم برای درامان ماندن از زنان دست به دعا بر می دارد»


نتیجه گیری

پس نتیجه می گیریم، که زن ستیزی مختص فرهنگ ایرانی ما نیست و چون این چنین است، ما که نمی توانیم بر خلاف آن چه که در بقیه کشورهای جهان درجریان است حرکت کنیم. بهترین کار این است که به همین چه تاکنون بوده ایم ادامه بدهیم و حتی سعی کنیم با استقاده از اینترنت و ماهواره و نرم افزار و سخت افزار، برای این دوره و زمانه نیز از این ضرب المثل ها بسازیم که در میان هم قطاران سرشکسته نبوده از دیگران عقب نمانیم.