7بلا را به پاداش مبدل کنیم !
امیرالمۆمنین علی علیه السّلام فرمود: هر گاه گرفتار تنگى شدید نباید از خداوند شكایت كنید، باید از خدایى كه همه كلیدها در اختیار او مىباشد گشایش كارهاى خود را بخواهید.
دنیایی که در آن روزگار میگذرانیم، عالمی است که خوبی و بدی، آسایش و سختی و خوشی و ناخوشی آن در هم تنیده است. خواه و ناخواه مواجهه با ناخوشی و ناملایمات آن برای هر یک از اهالی سرزمین خاکی پیش خواهد آمد و در این میان برنده فردی است که در برخورد با ناملایمات از فرصت استفاده کرده و بلا را به پاداش مبدل سازد.
صبر در برابر ناملایمات
بیهقى از «ذو النون مصرى» روایت كرده است كه مىگوید: من مشغول طواف خانه خدا بودم، ناگهان دو كنیز را دیدم كه یكى از آنها اشعار ذیل را انشا كرد و میگفت: «صبر كردم در حالى كه صبر بهترین مركوب است. و اگر جزع و بىتابى فایدهاى مىداشت بىتابى مىكردم بر مصیبتى». «صبر كردم كه اگر مقدارى از آن مصیبت بر كوه رضوى وارد مىشد كوه با آن عظمت متلاشى مىشد و طاقت تحمل آن را نداشت.» «اشكهاى چشمم را كنترل كردم و آنها را به داخل دیدگانم برگرداندم و چشم دل گریان شد.»
ذو النون مصرى مىگوید. من به او گفتم: از چه چیز نالان هستى اى كنیز! گفت: مصیبتى بر من وارد شد كه هرگز بر هیچ كس وارد نشد. گفتم: آن مصیبت چیست؟ كنیز گفت:من دو جوان داشتم كه جلوى من مشغول بازى بودند و پدرشان نیز گوسفندى را ذبح كرد سپس یكى از دو فرزندانم به دیگرى گفت: اى برادر! به تو نشان دهم چگونه پدر ما سر این گوسفند را برید؟ آن گاه حركت كرد و موهاى سر برادرش را گرفت و سر او را از بدن جدا و فرار كرد. پدرش قاتل را تعقیب كرد كه او را بگیرد وقتى او را پیدا كرد كه درندهاى او را دریده و خورده بود. پدر وقتى صحنه را دید به طرف منزل بازگشت، ولى او نیز در بین راه از تشنگى و گرسنگى مرد.
اسحق بن عمار از امام صادق علیه السّلام روایت كرده است آن حضرت فرمود: «اى اسحق آن مصیبتى را كه در برابر آن صبر نمودى و سزاوار ثواب از طرف خدا شدى مصیبت مشمار بلكه مصیبت آن است كه صاحب آن از اجر و ثواب آن محروم گردد و آن وقتى است كه در برابر آن مصیبت صبر نكند و بر اثر جزع و فزع اجر خودش را نابود كند.» (آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمه مسكن الفۆاد/ 185) با صبر و استقامت در برابر سختی ها و مشکلات و تن به رضای الهی دادن، میتوان به اجر عظیمی دست یافت و بدان وسیله از این مشکل به عنوان پل ترقی بهره جست و مصیبت را به پاداش مبدل ساخت.
شکایت بیشکایت
شاید برای شما نیز اتفاق افتاده که بعد از مواجه با مشکلی لب به شکایت گشوده و به زمین و زمان بد گفتهاید آیا تا به حال به درستی یا نادرستی این عمل خویش فکر کردهاید؟
از ابو عبد الله صادق (علیه السلام) پرسید: چه گونه شكایتى مایه خشم خدا است؟ ابو عبد الله گفت: اگر بگوید: «امروز تب دارم. دیشب از درد نخوابیدم» اینها شكایت نیست. شكایت این است كه بگوید: «به دردى گرفتار شدهام كه هیچ كس گرفتار نشده». و یا بگوید: «رنجى كه من كشیدم كسى نكشیده است»
امیرالمۆمنین علی علیه السّلام فرمود: هر گاه گرفتار تنگى شدید نباید از خداوند شكایت كنید، باید از خدایى كه همه كلیدها در اختیار او مىباشد گشایش كارهاى خود را بخواهید. (ایمان و كفر (ترجمه الإیمان و الكفر بحار الأنوار) / ج2 / 497 )
از ابو عبدالله صادق(علیه السلام) پرسید: چگونه شكایتى مایه خشم خدا است؟ ابو عبد الله گفت: اگر بگوید: «امروز تب دارم. دیشب از درد نخوابیدم» اینها شكایت نیست. شكایت این است كه بگوید: «به دردى گرفتار شدهام كه هیچ كس گرفتار نشده». و یا بگوید: «رنجى كه من كشیدم كسى نكشیده است.» (گزیده كافى / ج2 /120) حضرت علی علیهالسلام فرمودند: کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت های بزرگ مبتلا خواهد کرد.(نهج البلاغه ترجمه دشتی/ حکمت 448)
بلا به عنوان نعمت، و خوشى به عنوان مصیبت
آمده است كه خداوند به داود علیه السّلام فرمود: اى داود علیه السّلام من بهشت را با خشتى از طلا و نقره آفریدم و سقفش را از زمرّد و گلش از یاقوت و خاكش را از مشک خوشبو و سنگهایش را از درّ و لۆلۆ و ساكنانش را حور العین قرار دادم، آیا مىدانى اینها را براى چه كسى مهیّا ساختهام؟ گفت: خیر، فرمود: براى گروهى است كه بلا را نعمت و خوشى را مصیبت به حساب آورند. شكى نیست كه بلاها موجب عوض مىشود و ثواب آنها به خاطر صبر بر آنها است و فواید زیادى دارد، چون كفّاره گناهان محسوب مىگردد و در ایّام بیمارى به یاد نعمت سلامتى مىافتد و انسان را بر توبه و دادن صدقه ترغیب مىنماید و چیزى است كه خدا براى بنده اختیار كرده است. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1 / 323 ).
جزع و بیتابی به معنای فریاد کشیدن و آه و ناله کردن و جامه دریدن و خود را زدن هنگام مصیبت است و تمامی این افعال نشان از ضعف نفس دارد چرا که بیانگر انکار بر قضای الهی و اکراه از فعل اوست به همین دلیل است که در حدیث قدسی آمده: هرکه راضی نگردد به قضای من و شکر نکند بر نعمتهای من و صبر نکند بر بلای من پس پروردگاری بجوید سوای من
هر که محبوبتر محجورتر
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه منقول است كه هرگاه حق سبحانه و تعالى بنده ای را دوست مىدارد محبوبترین فرزندان او را مىبرد. و دور نیست كه از این جهت باشد كه تا در محبت كسى را شریک خداوند نگرداند چنانكه نسبت به حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب سلام اللَّه علیهما واقع شد.(لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ج2/ 445 )
خداوند متعال به موسى بن عمران علیه السّلام وحى فرستاد: اى موسى من مخلوقى گرامىتر از مۆمن خلق نكردهام، من اگر براى او گرفتارى مىآورم برایش بهتر است و او باید شكیبائى داشته باشد. اگر او را عافیت مىدهم باز خیر او مىباشد و اگر او را از چیزهائى محروم مىكنم خیر او در آن است و من مىدانم بندهام چگونه باید اصلاح گردد، او باید در گرفتاریها صبر كند و از نعمتها سپاس گوید و به حكم من راضى گردد و هر گاه از من اطاعت كرد و راضى شد او را از صدیقان به حساب خواهم آورد. (ایمان و كفر ( ترجمه الإیمان و الكفر بحار الأنوار)/ ج2 / 498 )
بنابراین جزع و بیتابی به معنای فریاد کشیدن و آه و ناله کردن و جامه دریدن و خود را زدن هنگام مصیبت است و تمامی این افعال نشان از ضعف نفس دارد چرا که بیانگر انکار بر قضای الهی و اکراه از فعل اوست به همین دلیل است که در حدیث قدسی آمده: هر که راضی نگردد به قضای من و شکر نکند بر نعمتهای من و صبر نکند بر بلای من پس پروردگاری بجوید سوای من.
گفتمش این قدر آزار دل زار مکن گفت اگر یار منی شکوه ز آزار مکن
گفتم از درد دل خویش به جانم چه کنم گفت تا جان بودت درد دل اظهار مکن
مریم پناهنده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
1)معراج السعادة/ ملا احمد نراقی
2) ایمان و كفر ( ترجمه الإیمان و الكفر بحار الأنوار)/ ج2
3) لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ج2
4) إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1
5) گزیده كافى / ج2
6) نهج البلاغه ترجمه دشتی