متقین نیز وارد دوزخ میشوند!!
امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» فرمودند: «مگر نشنیدی كه عرب میگوید: بر فلان قبیله وارد شدیم، یعنی نزدیكیهای آن رسیدیم، نه این كه داخل شدیم»
یکی از آیاتی که فهم آن بسیار دشوار بوده و اختلافات زیادی پیرامون آن میان مفسران وجود دارد آیه 71 و 72 سوره مریم میباشد:
«وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلی رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِیًّا*ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیها جِثِیًّا*» (هیچ كس از شما نیست مگر وارد جهنم میشود كه بر پروردگارت حتمی و مقرر است*آنگاه كسانی را كه تقوا پیشه كردهاند از آن رهایی میبخشیم و ستمگران را به زانو در آورده در آن واگذاریم*)
بر اساس ظاهر این آیات در روز رستاخیز علاوه بر گناهکاران متقین نیز وارد دوزخ میشوند و سپس خداوند آنان را از جهنم خارج میسازد. پذیرش چنین مفهومی این سۆال را در ذهن هر مسلمانی به وجود خواهد آورد که آیا انبیا و اولیای الهی که در رأس متقین قرار دارند نیز وارد دوزخ میشوند؟! بر فرض قبول وقوع چنین رویدادی علت آن چه میتواند باشد؟! چگونه میتوان چنین برداشتی را با دیگر آیاتی که متقین را اهل بهشت و جاوادان در آن میدانند جمع کرد؟!
مقصود از ورود
شاهکلید فهم این آیه واژه «واردها» میباشد. هر آنچه به عنوان معنای این کلمه پذیرفته شود بر فهم ما از آیه تأثیرگذار خواهد بود.
به طور کلی عالمان اسلامی و مفسران بزرگ در معنای «ورود» سه احتمال زیر را مطرح ساختهاند و برای هر یک دلائلی را نیز آوردهاند:
1ـ ورود به معنای اشراف و حضور باشد. در رأس طرفداران این معنا میتوان به علامه طباطبایی اشاره نمود. ایشان در تأیید این معنا به آیاتی از قرآن نظیر «فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلی دَلْوَه» و «وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَن» اشاره مینمایند. آیه اول مربوط به زمانی است که کاروان فرستادهای را برای یافتن آب میفرستد و او بر سر چاهی که حضرت یوسف (علیه السلام) در آن اسیر شده قرار میگیرد و سطل خویش را در آب میاندازد.
آیه دوم نیز حکایت گر زمانی است که حضرت موسی (علیه السلام) بر سر چاه مدین قرار میگیرند تا برای دختران شعیب (علیه السلام) آب از چاه خارج کند. بیشک در هیچ یک از این دو مورد کسی وارد آب نشده و فقط بر آن حضور و اشراف داشتهاند. ایشان همچنین بیان میدارند که نجات متقین از آتش مستلزم این نیست كه داخل آتش شده باشند، زیرا نجات همانطور كه با انقاذ شخص داخل مهلكه صادق است، با دور كردنش از مهلكه نیز صادق است، و اگر كسی را كه مشرف به هلاكت شده از هلاكت دور كنیم او را نیز نجات دادهایم.
ورود در این صراط ورود در جهنم است و گذشتن از آن نجات است، پس معنای «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» ورود بر صراط است، و در اخبار هم داریم كه صراط سه قسمت است، یك قسمت سراشیب، و یك قسمت مساوی، و یك قسمت سربالا، و البته در قسمت سراشیب وارد جهنم میشود، و در قسمت سربالا نجات پیدا میكند
امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» فرمودند: «مگر نشنیدی كه عرب میگوید: بر فلان قبیله وارد شدیم، یعنی نزدیكیهای آن رسیدیم، نه این كه داخل شدیم»
2ـ ورود در معنای عبور کردن استعمال شده باشد. مفسرانی که این معنا را بیان داشتهاند عموماً تحت تأثیر روایات صراط قرار داشته و روایاتی را که در این زمینه وارد شده است به عنوان مهر تأییدی بر ادعای خویش آوردهاند. از جمله آنکه عبد اللَّه بن مسعود برای ما از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیث كرد كه فرمودند: «مردم وارد آتش میشوند و بیرون میآیند و سرعت و كندی بیرون آمدنشان بسته به اعمالشان است، بعضی مثل برقی كه از آسمان میزند بیرون میآیند بعضی مانند بادی كه میوزد، بعضی مانند اسب تاخت میكنند، بعضی مانند شتر سوار، بعضی مانند كسی كه پیاده بدود و بعضی مانند پیادگانی كه به طور عادی راه بروند.
در شمار طرفداران این نظر میتوان به صاحب تفسیر أطیب البیان اشاره نمود که میگوید: « آنچه بنظر میرسد و اخبار بسیار داریم و از ضروریات دین است مسئله صراط است كه جسر جهنم است و باید اهل بهشت از این صراط عبور كنند.
ورود در این صراط ورود در جهنم است و گذشتن از آن نجات است، پس معنای «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» ورود بر صراط است، و در اخبار هم داریم كه صراط سه قسمت است، یك قسمت سراشیب، و یك قسمت مساوی، و یك قسمت سربالا، و البته در قسمت سراشیب وارد جهنم میشود، و در قسمت سربالا نجات پیدا میكند.
3ـ ورود به معنای دخول باشد. اکثر مفسران این معنا را برای آیه در نظر گرفته و معتقدند متقین به تحقیق وارد جهنم خواهند شد لکن به اذن پروردگار آتش برایشان برد و سلام خواهد شد ـ همچنانکه برای حضرت ابراهیم (علیه السلام) سرد گردید ـ و برخی نیز معتقدند گرمای آتش برای متقین مانند گرمای تب میباشد که غذابدهنده نیست. از جمله طرفداران این نظریه آیت الله مکارم شیرازی میباشد.
این گروه در تأیید سخن خویش به برخی روایات نظیر آنچه جابر بن عبد اللَّه از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است اشاره مینمایند: «ورود همان دخول است، هیچ بر و فاجری نیست مگر آنكه داخل جهنم میشود، چیزی كه هست همین جهنم برای مۆمنین برد و سلام میشود، آنطور كه آتش برای ابراهیم برد و سلام شد، تا آنكه آتش از سردی خود به فریاد میآید، و خداوند كسانی را كه تقوا پیشه كردند نجات داده و ظالمان را در حالی كه به زانو در آمدهاند در آن باقی میگذارد.
در بعضی اخبار هم روایت شده كه خدای تعالی احدی را داخل بهشت نمیكند مگر بعد از آنكه آتش را به او نشان دهد تا عذابهای آن را ببیند و در نتیجه قدر تفضل خدا و نعیم بهشت را بداند و بیشتر خوشحال و مسرور شود، و همچنین هیچكس را داخل جهنم نمیكند مگر بعد از آن كه او را به بهشت مشرف كند تا نعمتهای بهشت و ثوابهای آن را ببیند، و در نتیجه در جهنم عقوبتشان سختتر و حسرتشان بر فوت بهشت و نعیم آن بیشتر شود
حکمت ورود متقین به جهنم
طرفداران نظریه سوم باید به این سۆال پاسخ دهند که حکمت ورود متقین به جهنم چیست و چرا باید خداوند نیکوکاران را وارد دوزخ سازد؟
در پاسخ به این سۆال چنین پاسخ دادهاند که:
مشاهده دوزخ و عذابهای آن، مقدمهای خواهد بود كه مۆمنان از نعمتهای خداداد بهشت حداكثر لذت را برند، چراكه قدر عافیت را كسی داند كه به مصیبتی گرفتار آید. در اینجا مۆمنان گرفتار مصیبت نمیشوند، بلكه تنها صحنه مصیبت را مشاهده میكنند و همانگونه كه در روایات آمده آتش بر آنها سرد و سالم میشود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار میدهد و از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه كه بهشتیان با چنان سرعتی میگذرند و آنها میمانند، مجازات بیشتری میبینند.
در بعضی اخبار هم روایت شده كه خدای تعالی احدی را داخل بهشت نمیكند مگر بعد از آنكه آتش را به او نشان دهد تا عذابهای آن را ببیند و در نتیجه قدر تفضل خدا و نعیم بهشت را بداند و بیشتر خوشحال و مسرور شود، و همچنین هیچكس را داخل جهنم نمیكند مگر بعد از آن كه او را به بهشت مشرف كند تا نعمتهای بهشت و ثوابهای آن را ببیند، و در نتیجه در جهنم عقوبتشان سختتر و حسرتشان بر فوت بهشت و نعیم آن بیشتر شود.
نتیجه
مقصود از این آیه ـ صرف قبول هر یک از سه معنای دخول، حضور یا عبور ـ آن است که ورود متقین به دوزخ به دلیل عذاب نیست و آنان هیچ آسیب و آزاری در این راستا نخواهند دید بلکه به این سبب است که لذت نعمات بهشتی برایشان دو چندان گردد و قدر عافیتی را که در آن قرار دارند بیش از پیش بدانند.
زینب مجلسی راد
بخش قرآن تبیان
منابع :
أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 472.
ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 121.
تفسیر نمونه، ج 13، ص 117.